شنبه ۳ آذر
برخیز شعری از آرمان براتی
از دفتر شعرناب نوع شعر ترکیبی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۰۵:۴۴ شماره ثبت ۱۱۵۹۸۰
بازدید : ۲۳۲ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب آرمان براتی
|
برخیز که زمان، تکرار اندوه من و توست
برخیز که زمان، میراثخوار قافله هاست
شوم است جاده های شبانگاهی نم زده و خیس
برخیز
برخیز
که زوزه ی گرگ، همین نزدیکیست
توشه ای داری که سفر سخت نباشد
توشه؟
آری، اندکی شبنمِ گلبرگ
خوب است همین کافیست
مقصدمان؟
هرکجا آینه ها صاف ترند
هرکجا حقیقت، جاریست
هر کجا که زمان، قافله مان را نکُشد
مرکب ما چیست؟
قایق خالی از صید مرد ماهیگیر
دریا که پر از ماهی ست
پس چرا قایق او خالیست؟
کوسه های سیر، حال گرسنه را نمی دانند
ماهیان را از چنگ صیاد می ربایند
آه
من از اینجا خواهم رفت
می خواهم زمزمه ی رود
لالایی خوابم باشد
می خواهم دست های پینه بسته ی ماهیگیر، پر از رزق باشد
میخواهم هلهله ی گنجشکان، زنگ بیداری من باشد
بنویس مثل سایه بر دیوار شب
مثل شبنم بر خواب درخت
بنویس
آنطرف رود کسی هست
که مرا می داند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آنطرف رود کسی هست که مرا میداند
درود بر شما