سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      غزل فرازی

      شعری از

      آرمان مشایخ

      از دفتر ۱۴۰۱ نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ۰۵:۱۶ شماره ثبت ۱۱۵۵۲۲
        بازدید : ۲۰۸   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر آرمان مشایخ

      در انزوایی، یک سوال زخمی کردم:
      چند بار فلک دست مرا انداخته‌ام؟
      اما ز بی‌دقتی و بی‌انزامی،
      خویش مرا با ننگینی دور انداخته‌ام
       
      ز دیار غربت، دستم پرسید: 
      چند اندیشه‌ی بودن و دیدن می‌خواستم بِکشم؟
      کز غروری، نشانی ناتوانی بودم
      که ته دَرّه‌ مرا انداخته‌ام
       
      بلکه ز نا‌ایثار، برای بر‌خیزن
      بباید لنگر پا‌هایم را ببُرم
      مگر پارچه‌ی کبود بپرد روی کو‌یان؟
      ار روش سنگ کینه انداخته‌ام
       
      برای شناور کردن در آسمان
      چونین نفس در شُشم، کاشک اراده‌ی‌ست
      که رساندن را ساو هست، چونین، ز هوشیاری
      رویان را درون رودم انداخته‌ام
       
      ولی زین گِل که در پندارم،
      چه زیبا بُوَد منظره ز چشم مرغ دریای
      که گر ز مهر گشوده سوخت‌ام،
      درون بحر مبدا انداخته‌ام
       
      که درین دنیا‌ی آب و ابر،
      آن زمانی که می‌یابم آتش مسبب را،
      گر سردم گشته‌اد زان فرازی،
      وجود مرا درون شعله‌ی انداخته‌ام
       
      که روی این سرزمین امیدی،
      اکنون گشته‌اد ابتدا آرمان صفایی
      وبا اولین قدم غیرت درون هوا,
      ره عرش خویش مرا  انداخته‌ام
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۰
      درود بزرگوار خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۵۶
      خندانک خندانک خندانک
      سید هادی محمدی
      جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
      درود بر شما
      جسارتا من چیزی نفهمیدم
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۰۷
      درود بر شما خندانک
      محمد قلی پور
      جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۱۸
      درود بر شاعر گرامی اگه امکانش هست یه توضیحی هم راجع به شعر و برخی کلمات مانند انزام و کویان بفرمایید تا ما بیشتر از شعر شما بهره گیریم لطفا.🌷
      آرمان مشایخ
      آرمان مشایخ
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۴۶
      سلام آقا محمد،

      وقتی که روی این صفحه شعر را نوشتم، یک‌ اشتباه کردم. کلمه «انزامی» باید «الزامی» باشد. برای کلمه «کویان» ، از یک شعر که قبلا نوشته‌ام «اندر یک کوی بی‌رنگی…» مربوط است.

      در راجع به اشعارم، برای من مهم است که از اشعارم خواندن و تجزیه کردن هر کس یک معنی خودش داشته باشد. متشکرم که شعرم را خواندید.
      ارسال پاسخ
      محمد قلی پور
      محمد قلی پور
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
      درود بر شما🌹🌹🌹
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1