سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

سه شنبه 11 مهر 1402
    20 ربيع الأول 1445
      Tuesday 3 Oct 2023

        پر نشاط ترین اشعار

        کانال تلگرام شعرناب

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

        سه شنبه ۱۱ مهر

        خوشہ خوشہ اشڪِ دمتر

        شعری از

        سید محمدرضا لاهیجی

        از دفتر ۷_ پسوردِ مرگِ پروانه‌ها نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۳:۲۴ شماره ثبت ۱۱۵۱۸۰
          بازدید : ۴۲۹   |    نظرات : ۴۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
         
         
         دخترے ڪہ صبح
         
         بـے چتر
         
         زیرِ بارانِ برگ
         
         مےخندد بر عابرانِ خیابانِ پاییز
         
         شب بالشتے از گریہ را
         
         تحویل مےدهد بہ ابرِ بـے صبر!
         
         
         ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
         سید محمدرضـا لاهیجے
         ساڪوتے.هند
         ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
         
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        ۲ هفته پیش
        درود بر شما سید بزرگوار

        بسیار زیباست و سرشار از احساس ناب خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        ۲ هفته پیش
        درود جناب لاهیجی گرامی
        بسیار زیبا و پراحساس بود
        👏👏🌺🌺
        افسانه پنام (مولد)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        ۲ هفته پیش
        درود بر شما جناب لاهیجی گرانمهر

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۲ هفته پیش
        درود استاد عزیز
        اجتماعی بسیار زیبا و پر معنی است
        دستمریزاد خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۱۴
        خندانک
        درودبرشما جناب دکترلاهیجی عزیز خندانک
        بسیارزیبابود
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        ۲ هفته پیش
        درود برشما سید گرامی
        زیباست خندانک

        کم کم شانه ی فصل ها گیسوی گذر عاشقانه ها رانوازش می کند، مانی زیبای زمین، معبد خوشه های بر گ آییژ
        پاییز خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        ۲ هفته پیش
        درودها .
        با اجازه فایل صوتی تون قشنگ بود من کپی کردم .
        خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        ۲ هفته پیش
        سلام جناب لاهیجی
        زیبا و بود و پر از احساس پاییز خندانک خندانک
        قلمت نویسا
        قلبت تپنده باد خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        ۲ هفته پیش
        درود بر شما سید بزرگوار
        چقدر شعرتان زیبا و هم نوا با احوال دلم خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        ۲ هفته پیش
        بسیار عالی و متاثر کننده
        زنده باشید و نویسا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        ۲ هفته پیش
        درود استاد لاهیجی بزرگوار 🌺💐🌺
        زیبا بود و یا احساس خندانک
        لذت بردم 🌺🌺🌺
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        تلخ اما واقعی
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        وقتی از هرات می‌آمدیم، در نزدیکی‌های قندهار همسرم خواهش کرد که برای چند لحظه چادری/برقعه‌اش را بردارد. دلیلش را نمی‌دانستم، ولی می‌شد فشار و حرارت زیاد داخل ماشین را حدس زد. چیزی نگفتم و بی‌خیال این حرف شدم. او پافشاری کرد و گفت:«نفسم بند میایه…»

        در صندلی عقبی و پهلوی ما رقم رقم مردان ریش بلند نشسته بودند که در تمام مسیر متوجه نشدم با زنان خود حرف بزنند، انگار درکنارشان اصلا کسی حضور نداشت. زنان همه مطیع بودند، مطیع‌تر از یک ماشین، عاجزتر از هر زنده‌جانی. برایش گفتم که این کار درستی نیست؛ هیچ زنی این‌جا از زیر برقع خود بیرون نمی‌شود. اجازه ندارند. ببین، گفت:« فقط آب می‌نوشم، حالم خوب نیست» به گوشش گفتم نوشیدن چند قطره آب بهانه‌ای نیست که خودش را به مردهای داخل ماشین نشان بدهد. دیگر جواب بیتابی و درد و هرچیزی که زیر این برقع جریان داشت را ندادم!

        به نماز پیاده شدیم، از بازارها و بازارک‌های زیادی عبور کردیم، چهار و چند ساعت دیگر راه آمدیم و در تمام مسیر زنم چیزی نگفت. آب هم ننوشید. وقتی به کابل رسیدیم هوا تاریک شده بود. همه از ماشین پیاده شدند!

        هنگامی که از چوکی‌ برخواستم، او از دنبالم نیامد. سرش را به شیشه تکیه داده بود. با این کارش، با این قهر و لج و ماندنش عصبانی شدم. از اینکه توانسته باشم زخم زبان بزنم، آهسته ولی با خشم گفتم:« از موتروان خوشت آمده؟» باز چیزی نگفت و تکان نخورد. فکر کردم بابت اینکه نگذاشته‌ام چادری‌اش را بردارد، قهر کرده است. برگشتم و همین‌که دست به بازویش زدم، محکم روی چوکی افتاد. ترسیدم. با عجله چادری از صورتش برادشتم. صورتش سفید شده بود و نفس نمی‌کشید. مرده بود، خشک شده بود، تا آن زمان نمی‌دانستم یک زن به همین سادگی می‌میرد....


        خشنود خرّمی

        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        قطعهٔ مقطعه
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        به نوبت جیم لام میم قاف گاف، دهانِ لقِ لحافِ پنجره که بویِ هجیِ مادونِ سرخ می‌دهد پایِ پلک بر مینِ گوجه‌ای جا می‌گذارم، وَ این یعنی: معنایِ ماهی‌ که پریود می‌شود شیرِ حوضِ چشم چکّه می‌کند باران، بله! پشت‌نویسیِ باران بی پی‌نوشت، بی برو برگشت!

        حرفی دیگر به سرعتِ باد کم یا زیاد مبآد
        زبانم لال! شعری دیگر چشمی را نخواهد خورد‌، نخواهد خاراند

        گاهی انفجار از انتحار باورش قرمزگوتر، راست‌جوترست!

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی. هند
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        با تشکر از پروفسور بالتازار
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        درست همان‌ها که می‌بُرند
        همان‌ها می‌روند
        همان‌ها می‌پَرند
        همان‌ها می‌بَرند!

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی. هند
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        هیچ کمبودی مسدود نمی‌شود مگر خود آدم بخواهد!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        برای رهرو، راهرو راه نیست مگر فرش‌ فکر را پهن، زمین خالی را ترک کند!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        شک دارم زیرِ زبانِ زمان همدلی باشد اگر بود به‌هدر نمی‌رفت!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        داستان سنگ و شیشه دروغی کلیشه‌ای‌ست، دستی شیشه‌ را می‌شکند که مزدور قلبِ سنگی‌ست!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        همین که مزهٔ دهانِ امّید عوض شود تردید با تمهید آدم را به نابودی پرت می‌کند!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        اتاقِ فکر تنهایی، با تمامِ مسئله بی راه‌‌ِ حل‌ترین جایِ جهان‌ست!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        پشتِ سرِ آینده دیروز نیست، فردایی‌ست که هنوز نیآمده!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        ۲ هفته پیش
        اگر خبر خواب خوب بود آن را در بیداری می‌دیدیم،
        از خواب‌ بپر!

        لاهیجی
        فاطمه بهرامی
        ۲ هفته پیش
        درود دکتر لاهیجی
        بسیار زیبا
        وزیباتر
        تمام ضرب المثلهای که نگاشتید بر دل صفحه
        که فکر را متحول می کند و اندیشه را باز
        دستمریزاد وخسته نباشید
        استاد هندی تبار
        که از تمام فارسی زبانان بهتر قلم می زنید خندانک خندانک خندانک

        و هر آنکسی که از دیگران زبان وطنشان را بهتربداند
        یقینا مطلق به همان خاک است حتی اگر ریشه در خاک دیگر داشته باشد خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        سلام و درود

        لطف دارید

        بنده در حد این تعاریف نیستم و آنچه نوشته شده ضرب المثل نیست، ضرب المثل از اشعار بزرگان بلند نظر صادر شده، حقیر فقط چند خط از افکار و اعتقاداتم را ذیل پست مشق کردم!



        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        ۲ هفته پیش
        درود بیکران بر جناب لاهیجی
        بسیار زیبا و لطیف
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
         مینا جونبخش
        مینا جونبخش
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۷:۳۴
        سلام وعرض ادب واحترام دکترلاهیجی بزرگوار
        شعرشمابسیارزیباوسرشارازاحساس بود من ازخواندن شعرشما لذت برم
        همیشه نویساودست به قلم وشادکام وسرزنده باشید
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۱۶:۴۵
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        تقدیم به شهریارِ سخن
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


        ش: شب بود و واژه بود و تبِ خوابگاهِ درد

        ه: همسنگِ بی کسی، دل و، آتش‌نگاهِ درد

        _ ر: راضی به مرگِ شاعرِ شعرِ نگفته‌ام

        ی: یکجا میانِ عرضِ سلامِ سیاهِ درد

        ا : امد سرِ زبانِ سکوتم بخوانمت

        ر: روحم پرید از سرِ دیوارِ شاهِ درد

        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        ش: شکلِ شکارِ مرده به دندانِ ببرِ صبر

        ه: همتایِ مزه کردنِ بی دلبخواهِ درد

        ر: رنگِ لباسِ سرخِ لبم را انار خورد

        ی: یادم گرفت آخرِ سر اشتباهِ درد

        ا: اصلاً دروغ نیست که آقایِ دل نوشت

        ر: رَم کرده است تیرِ خلاصِ سپاهِ درد

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی، هند.
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        موشحی بداهه
        ۱۴۰۲/۶/۲۷
        ساعت ۱۴
        خندانک خندانک خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۱۷:۴۱
        مقصد تمام پروازها یکی‌ست، رسیدن به آغاز برای ادامه

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۰:۲۴
        عشق رایج‌ترین زبان رسمی دنیاست، دهان گشوده بر آن گشاده‌روی‌ست و فراخ دل

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        بین دَم و دام الفِ اتفاق ایستاده، به استقبالش نرو، تا می‌شود استثنایی باش!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۱
        عزیز باش و بی کف و سقف، سر هر چیز نجنگ، مبادا دود غلیظ در چشمت فرو رود!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۵
        بهشت موقعش می‌رسد، وقف اوقات موقت دنیا اگر باشی یکروز از هم می‌پاشی!

        لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۱۰
        کتاب کلمه دارد، کلمه حرف، جایی که این سه باشد یا انسان به بار می‌آید یا شیطان، طرز سوّمی ندارد!


        لاهیجی
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۰۵
        سلام ودرود استاد ارجمند

        بسیار عالی و

        زیبا و ارزشمند بو د

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۰۵
        سلام ودرود استاد ارجمند

        بسیار عالی و

        زیبا و ارزشمند بو د

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۱۱

        سلام جناب لاهیجی
        بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0