پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر رضا حسینی مقدم(مرد خاکستری)
آخرین اشعار ناب رضا حسینی مقدم(مرد خاکستری)
|
دهه 80 وقتی دختر بزرگ امروز من می خواست به پیش دبستانی بره ازم خواست تا براش یک شعر کودکانه بگم
و چون پدرم همیشه به دخترم می گفت مورچه بابا، شعر زیر رو براش نوشتم که تنها شعر کودکانه من بود
سالها گذشت و این روزها میبینم ازش کلیپ ساختن و در خیلی از استانهای کشور داره خونده میشه اما بدون اینکه نامی از شاعر ببرن
ناراحت نیستم
خوشحالم که باعث شادی خیلی از بچه ها شدم
دخترم یاسمین جان
شعر کوچیک پدر به اندازه روزهایی که تو بزرگ شدی بزرگ شد
روزهای آرام و عاشقانه ات را آرزومندم
اتل متل یه مورچه
قدم میزد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد
پای اونو لگد کرد
مورچه ی پا شکسته
راه نمیره نشسته
با برگی پاشو بسته
نمیتونه کار کنه
دونه ها رو بار کنه
تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی
عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی
|
نقدها و نظرات
|
سلام و سپاس مهربان دوست چشم حتما توصیه شما را انجام خواهم داد🌺 | |
|
درود بر شما ارادت قدردانم آرزوی متقابل | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
از دیگر اشعاری که در سایت منتشر کردید.. در این سروده بسیار قوی عمل کردید..
فک کنم اگه در این حوزه فعالیت کنید موفقتر باشید