سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 10 آذر 1403
  • شهادت آيت الله سيد حسن مدرس، 1316 هـ ش و روز مجلس
29 جمادى الأولى 1446
    Saturday 30 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۱۰ آذر

      حکایت شیر و روباه

      شعری از

      علیرضا محمودی

      از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ ۱۹:۵۶ شماره ثبت ۱۱۴۵۹۸
        بازدید : ۲۵۷   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا محمودی

      گذشت شیر ژیانی ز راه پر خطری
      نبود از سگ و گرگ و شغال هیچ اثری
      ز ترس جان خود از لانه ها برون نشدند
      چو جست و خیز در بر او نباشد ش ثمری
      ز سوی بیشه یکی روبهی نزار و نحیف
      روانه  شد سوی شیر و تکان بداده سری
      به خنده گفت : شیر را که از کدام طایفه ای؟
      نداشته ای تو عطوفت ، چرا که کله خری
      چنین بگفت و روان شد به سوی مزرعه ای
      برفت شیر دُژَم از پِیَش چو طفل خیره سری
      نهاده بود چو  دهقان به راه ،یک تله ای
      فتاد شیر ژیان در تله بدون درد سری
      بگفت روبَه دانا به شیر در تله مانده
      کنون که در تله ماندی ،نباشدت خطری
      که ضعف و سستی جسمم نشد مرا مانع
      که در مصاف تو باشم نهال بی ثمری
      به گاه قدرت اگر بخششی کنی چو منی
      کنون که گشته ای عاجز یکی کند نظری
      چرا که در همه هستی خِرَد بود به از آن
      که همچو شیر، قوی بوده و نباشدت بصری
      اگر به سفله ای دادش زمانه تیغی تیز
      زند به ریشه ی مظلوم و صاحب هنری
      علیم از چه نگیری تو دست درمانده
      چرا که عمر سر آید نماندت ثمری
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۴۰
      درود بر شما دوست عزیز

      زیبا بود

      جسارتا برخی مصاریع نیاز به ویرایش وزنی دارد خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۱۷
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا وآموزنده بود خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۳۰
      با جناب محمدی موافقم

      از زیبایی اثراتان البته که لذت بردم خندانک
      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
      دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۵۶
      درود بر شما
      خندانک خندانک
      علیرضا محمودی
      چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲
      گذشت شیر ژیانی ز راه پر خطری
      ندید گرگ و شغال و پلنگ را اثری
      ز ترس آن شه ظالم به لانه ها رفتند
      چرا که ناله و افغان نباشد ش ثمری
      ز سوی بیشه یکی روبهی نزار و نحیف
      روانه شد سوی شیر و ، تکان بداده سری
      به خنده گفت : سفیهی ، عجول و بددهنی
      نکرده ای تو محبت ، چرا که کله خری
      چنین بگفت و روان شد به سوی کوره رهی
      برفت از پی روبه چو طفل خیره سری
      به ره نهاده یکی دام بی نشان دغلی
      فتاد شیر و درونش بدون درد سری
      بگفت روبه دانا به شیر بی سر وپا
      کنون که در تله ماندی ،نباشدت خطری
      که ضعف و سستی جسمم نشد مرا مانع
      که در مصاف تو باشم حقیر و بی هنری
      به گاه قدرت اگر بخششی کنی ما را
      کنون که گشته ای عاجز یکی کند نظری
      بگفت هدهد دانا خِرَد بود به از آن
      که همچو شیر درنده نباشدت بصری
      اگر به سفله بدادش زمانه شمشیری
      زند به ریشه مظلوم و صاحب هنری
      علیم از چه نگیری تو دست درمانده
      چرا که عمر سرآید نماندت ثمری

      پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ ۰۶:۰۴
      سلام و عرض ادب درود بر شما
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3