يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب فاطمه مهری
|
و تو ای خواب که با خود می بری دنیا را
بد نمی شد اگر می بردی
دل سرما زده ی دریا را
گر چه سیلی که دو چشمان من انداخت به راه
برد از یاد همه ی رویا را
کو کجاست آن منجی پر مدعا
دل به تنگ آمده از دست رقیبان ای خدا
زخم های سینه وا کرده دهان
نیست مرحم نیست مرحم
#فــاطــمــه_مــهری
#شعر_سروش
|
نقدها و نظرات
|
درود ماه بانو جانم سپاس از نگاه زیباتون بله حتما عزیزم | |
|
چون شعر سروش هست باید پاینبندی متفاوت باشد | |
|
درود بیکران جناب مزینانی بزرگوار سپاس از مکث نگاهتون مانا باشید و مهر گستر | |
|
درود بانو رحیمی عزیز سپاس از وجود نازنینتون مهرتان جاوید | |
|
درود وسپاس بیکران بزرگوار سپاس از مکث نگاهتون به مهر خواندید | |
|
درود بیکران جناب جاویدان مهرتان دلپذیر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و پر احساس
آخرش .. ای خدا .. بیاد فک کنم .. در خوانش بهترشه
بعد از نیست مرحم
نیست مرحم ..ای خدا