می سرایم

🌹m.kh🌹

"می سرایم "

 رها می سرایم
بدعت حقیقت را 
از جویبار جاری ماه
زیبایی اش غمگین کند
در پوستینی از جنس شهر 
به آغوش ساحل بغض های بی پناه 
که قد کشیده 
تا انحنای کهکشان آرزوها
پناه می برم 
پناه برده ام 
حال واژه هایم خوب نیست 
آشوب در غریوهای بغض آلود شبانه
و پوست کشیده شده بر شعر هایم 
همچو سیگاری از سلاله ی سرطان 
خسته از حرمان های بی جواب
خسته از درد شقیقه ها
خسته از روزگار
آه ... 
بیچاره بذرهای بی گناه 
که جوانه ای سبز نمیشود 
در سرای سکوت
 
خسته ام اما
بی صدا 
رها می سرایم 

#سپید
#معصومه_خدابنده
31 / 5 /1401

سلام وارادت به همه ی دوستان جان 
سپاس از شما که به مهر می خواندید قدردانم 

دوستان جان من عذرخواهی میکنم بابت اینکه وقت میگذارید به نوشته های من (امیدوارم روزی بتوانم نوشته هایی بگذارم که ارزش وقت گذاشتن رو داشته باشد )