سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعری پیش رو داریم از سرکار خانم فاطمه ی شایگان با تخلص هیراب با نام رخ دوست که چند خطی در خصوص آن خواهم نوشت.
سرکار خانم شایگان مدت زیادی نیست که در سایت وزین شعر ناب عضو شده اند اما در این چند ارسالی برای سایت مشخص شده شاعری مستعد و با سواد، سوار بر شعر هستند.
شعر با رکن فعلاتن که با اختیار شاعرانه و با استفاده از قانون تسکین به فاعلاتن بدل کرده در قالب قطعه با قوافی درست و وزن صحیح ارائه شده است.
💠 تسکین یکی از اختیارات شاعری است که طی آن شاعر میتواند یک هجای بلند بهجای دو هجای کوتاه بیاورد؛ اما عکس اختیار تسکین (آوردن دو هجای کوتاه بهجای یک هجای بلند) از نظر عروضپژوهان، صحیح نیست
شاعر ميتواند به جاي «فعلاتن» اوّلِ وزن «فاعلاتن» بياورد. به عبارت دیگر، شاعر میتواند فقط در رکن اوّلِ مصراع، به جای فعلاتن (ᴜ ᴜ - -)، فاعلاتن (-ᴜ - -) بیاورد. البتّه عکس آن درست نیست؛ یعنی نمیتواند به جای «فاعلاتن» از «فعلاتن» استفاده کند.
🔵وقتی یک نوشته ی موزون شعریت میگیرد که در آن مولفه های مختلفی در ابعاد گوناگون دست به دست هم دهند و کلام موزون را وارد ورطه ی شعر نمایند.
پس وقتی نوشته ای را با وزن و قوافی مشاهده کردیم هیچ گاه نمیشود نام شعر را بر آن نهاد مگر پارامترهای زیادی درگیر شوند تا شعریت متولد گردد.
ما غالبا در بیان تفاوت شعر و نظم، به عنصر تخیل، عاطفه، بهرهگیری از ظرفیتهای زبانی و استفاده از صنایع بدیعی اشاره میکنیم و اگر شاعر در بیان محتوای مورد نظر خود، سهم کمتری برای بهرهگرفتن از این عناصر در نظر بگیرد، قطعا سخن او به نظم میل میکند و از شعر فاصله میگیرد با این مقدمه میرویم سراغ شعر و در ابیات و مصاریع سخن میکنیم
♦️ در بیت اول به زعم من شاعر میتوانست در مصرع دوم عبارت از آن روز را بدل به چیز دیگری کند تا حشو اتفاق نیفتد گرچه شاید تله ی وزن باعث این مگوی مکرر شده است .
باید توجه داشته باشیم، در شعر، چندمعنایی بر تکمعنایی ترجیح دارد و اگر طرز بیان، سخن شاعر را صرفا رسانندۀ یک معنا کند، از عمق و گستردگی مفهومیِ شعر کاسته خواهد شد.
پس بهتر است در ارائه تیپیک شعر آن را لایه مند کنیم. فرصت برای برداشت های مختلف برای مخاطب شیرینی دارد که در اشعار تک بعدی کمتر به آن می رسیم.
♦️ برخلاف بیت اول بیت دوم شعریت بیشتری داشته و از صنایع زیبا استفاده ی حداکثری شده است اعم از مراعات النظیرها، تشبیه ها، حسن تعلیل
روان بودن موسیقیِ کلمات بهویژه در همنشینی کلمات و آوای حاصل از این مجاورتها، از اصول مهم موسیقی شعر است که سرکار خانم شایگان در این شعر آن را به خوبی رعایت کرده است.
♦️ در بیت سوم اگر از اشتباه تایپی پاتوق بگذریم یکی از شاخصه های شعر این شاعر زبان به روز داشتن است که بارها در نقد های مختلف مورد واکاوی قرار داده ام و نیازی به تکرار نیست.
شاید اگر بخواهم به یک نکتۀ اساسی در این شعر اشاره کنم
اهمیت تناسبها می باشد این لغزشگاه بسیاری ازشاعران است و عمدتا به مسامحه از آن میگذرند. ایجاد تناسبهای هنری در شعر، از جمله توانمندیهای شاعری است که به جزییات بسیار اهمیت میدهد گاهی اشعاری میخوانم که هیچ تناسبی در ابیات ندارند و فقط در بزنگاه وزن و قافیه چیزهایی بهم بافته شده است اما در شعر پیش رو یکی از نقاط قوتش همین مراعات کردن تناسب هاست
♦️ در بیت چهارم
شاعر نباید با دید دیگران به شعر نگاه کند استفاده از کلیشه
آن هم کلیشه ای که بارها و بارها از سوی شاعران مورد استفاده قرار گرفته از زیبایی و اثر بخشی شعر می کاهد علاوه بر تصاویر بکر گذر از حشو نیز باید مورد نظر شاعر باشد و همان گویی تکرار نشود وجود دوباره ی کلمه ی کوه و استفاده ی بیش از یک بار در مصرع اول این بیت از ظرافت شعر کاسته است. باید بگویم شاعر اصیل به پسند مخاطب عام نظر ندارد بلکه شعر خود را بر اساس ذوق و تجربیات و دانش ودریافتهای ریشهدار خود میسراید و آن را به اهل فن عرضه میکند و این اهالی شعر هستند که به دور از به به و چه چه های الکی شعری را نقد و موجبات پیشرفت شاعر میشوند
♦️ در بیت پنجم
بهترین تصویری که در این بیت مستتر است و شاعر با زیبایی تمام آن را به تصویر کشیده پرواز عطر است هم صنعت تشخيص را زنده کرده و هم پرسپکتیو هنری را ترسیم کرده است. نکته ای که در بیشتر اشعار دوستان دیگر هم مشاهده میکنم و این بیت هم از این امر مستثنی نیست به کار بردن حرف 💠(زِ) 💠 به جای از است اگر شاعری در اين روزگار از شكل مخفف و شكسته ی كلمات – مطابق زبان شعر قديم- استفاده كند دو حالت دارد: يا نمی داند كه بايد به زبان عصر خود شعر بگويد يا می داند اما به خاطر قرارگرفتن در تنگنای وزن و قافيه ناگزير شده تا از كلمات به شكل مخفف استفاده کند
درست است که زبان کهنه و نو ندارد اما زبان مقوله ای است پویا که با گذشت زمان کلمات و اصطلاحات جدید جایگزین اصطلاحات قدیم میشوند به علاوه نوع جمله بندی ها و قواعد و اصول دستور زبان هم در طول قرن ها عوض می شود
♦️در بیت ششم و هفتم
نکته ای که در مصرع آخر باید به آن اشاره کنم زیرکی شاعر از به کاربردن عبارت غزل خوانی قو است این بیت چنان که قبلا هم اشاره شد لایه مند است و هوشیارانه توسط شاعر طراحی شده است اشاره به خواندن قو آن هم به صورت گذرا و پنهان کردن خودکشی قو خواندن او در ساعت های آخرین زندگی و یا عاشق شدن قو در ساعت های اول عاشقی که باز با خواندن همراه است از نکات جالب توجه این مصرع در شعر این شاعر است.
نکته ی پایانی را در خصوص این شعر و شاعر اینگونه بگویم که شاعر این شعر وزن میداند و نحوه ی جفت و جور کردن کلمات را به خوبی میشناسد و همه ی مقدمات شاعری را بلد است اما باید الگوهای ذهنی خود را از تکرار فراری دهد و به سمت الگوهای بهتر و بیشتر و نوتر باشد
ظرایف و دقایقی که به شعر ویژگی و ارجمندیهای خاص میدهد، نکاتی هستند که علاوه بر دانش و تجربه ی شاعر، به مرور زمان و براثر تجربهٔ فضاهایی خاص و دریافتهایی منحصر به فرد حاصل میشوند که امیدوارم در خصوص این شاعر مستعد هم این امر محقق شود
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی