سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 19 دی 1403
  • قيام خونين مردم قم، 1356 هـ ش
9 رجب 1446
    Wednesday 8 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      گرچه باغ من از درخت تهی ست در سرم فکر کاشتن دارم شعر را، عشق را، مکاشفه را همه را از نداشتن دارم...یاسر قنبرلو

      چهارشنبه ۱۹ دی

      مناظره روز و شب

      شعری از

      علیرضا محمودی

      از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۰۹ شماره ثبت ۱۱۱۶۱۸
        بازدید : ۳۶۱   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا محمودی

      شنیدستم که شب را گفت روزی
      نباشد بهره ات جز آه و سوزی
      نماد تیرگی هستی به دنیا
      تو باشی همنشین با خواب و رویا
      خجل باشم ز کردارت هماره
      نمی بخشم تو را من چند باره
      که خفاشان به شب گردند بیدار
      چو من آیم همه گشتند بیکار
      تو را دزدان و عیّاران رفیقند
      جنایت پیشگان با تو شفیقند
      نباید جغد را با من نشستن
      نشاید عهد بلبل را شکستن
      پلیدیها ز تو بسیار گردد
      بخوابد نیک و بد بیدار گردد
      چه خونها از تو ریزد در خیابان
      چه تن ها گشته بیجان در بیابان
      بسی طفلان ز خوفت مویه کردند
      زنان از ترس تو خون گریه کردند
      بگفتا شب : شمردی عیب‌ها را
      همه گفتی تو راز و غیب ها را
      نشاید آدمی را عیب گفتن
      نباید سنگ حرمت چون تو سُفتن
      قَبای عیب جویی درکُن از تن
      که زشتی را نباید فاش گفتن
      من آرامش دهم جان‌های خسته
      ببخشم خواب بر چشمان بسته
      بسی دلها ز نامردان شکسته
      چو شب آید به نزد حق نشسته
      ز درد نامروتها بنالد
      قمر بر اشک لرزانش بتابد
      دلم از ناله هایش ریش گشته
      همه قلبم ز اشکش نیش گشته
      منم محرم به اسرار الهی
      ندارد کس بدین گنجینه راهی
      روا باشد خطا را چشم بستن
      چو ایزد بر گناهان در گذشتن
      گنه چون فاش گردد کوچک آید
      به چشم صاحبش چون کودک آید
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      مهرداد عزیزیان
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۴۷
      درود
      مناظره ی جالبی‌ست👏🌺🌺
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۲۰:۳۴
      درود بزرگوار
      آموزنده و زیبا بود خندانک
      سارا (س.سکوت)
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۵۴
      درودتان بزرگوار ادیب
      بسیار زیبا بود
      آفرین خندانک خندانک
      موید باشید وتندرست خندانک خندانک
      تکتم حسین زاده
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۰۵
      درود بر شما
      زیبا بود
      شاد باشید
      ⚘⚘
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۱۷
      بر شعر زیبایت
      هزاران درودتان باد
      شاعر عزیزودانا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۵۹
      درود برشما شاعر گرامی

      خیلی جالب بود خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۳۶
      درود جناب محمودی
      بسیار زیبا و دلنشین
      دست مریزاد
      ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌹🌹🌹🌹🌹
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1