سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        وصل معشوق

        شعری از

        سجاد کرد (کرد)

        از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۲ ۱۵:۳۵ شماره ثبت ۱۱۱۵۰
          بازدید : ۱۱۴۰   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سجاد کرد (کرد)

          وصل معشوق

        سلامی بر خدای مهربانم
        میان عاشقان دادی مکانم
        بگویم من سخن ها با عزیزم
        توده شوری زعشقش برزبانم
        بیاای خوش صدا بلبل کنارم
        بزن بالی تو هم در آسمانم
        مزین کن تو قلبم با حضورت
        و روشن کن چراغ آشیانم
        بگو از خاطرات تلخ و شیرین
        که من گم کرده ام نام ونشانم
        بیا پیشم بشین تامن بگویم
        که دوریت زده آتش به جانم
        بیا تا من بشویم صورتت را
        زاشک شوق هر دو دیدگانم
        بیا ای ماه من دورت بگردم
        دمی باشم کنار دلستانم
        بگویم راز دل را من برایت
        وپرسم من چرا در این میانم
        بسازم مجلسی شادازبرایت
        و گویم من ز عشق بیکرانم
        بشینم من کنارت تا سحر گاه
        غزل ها من ز دوریت بخوانم
        برقصان یکدمی هر دولبانت
        بزن یک بوسه ای هم بر لبانم
        بگیرم من به آغوشم سرت را
        به آن دم اشک شوقی میچکانم
        بیا پیشم بشین ای نوردیده
        که پیشت من ز غمهادر امانم
        بیا تا ما نشینیم در بهاران
        همیشه از فراقت در خزانم
        به پیری رفت تن و جان عزیزم
        چوباشی در کنارم من جوانم
        چرا ترکم نمودی ای نگارم
        زدی آتش تو هم برجسم وجانم
        نشستم من به خوانی هم زغمها
        دگر سر آمده صبر و توانم
        قسم خوردم اگربینم تورا من
        دگر یکدم ز تو غافل نمانم
        نشسته کرد به تاریکی شبها
        بیا از ظلمت غم ها رهانم

        سجاد کرد شهریور ۹۱  
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4