اساطیرِ یونانی
شب است و، حال وهوایی روحانی
میلولد اینجا افکاری ، همه زیبا ،
همچون لطافتِ پوستِ حورانی
پُراز اندیشه های نورانی
که استخوان بندیِ روحم را ،
همچون اسفناج و آنهمه آهن اش ،
سفت میکنند
احساسی چون ملوان زبل دارم ،
بعد ازخوردنِ بورانی
گرامافون با صدایی آرام روشن است
قمرالملوکِ وزیری میخوانَد و گاه ،
صفحه ی پورانی
گاهی کتاب صوتیِ شاهنامه ،
شبم را به چالش میکشانَد و به نمایش
با جنگی به شیوه ی تورانی
گاهی ستاره ها از پشت ابرها ،
خودنمایی میکنند
مثل دانه های خشخاش اند ،
پاشیده شده به آسمانی ظلمانی
شاید به تصورِ افیونیِ خشخاش ،
با دیدن شان نشئه میشوم ، نمیدانم
گرسنه ام شده
میروم نان و پنیری بخورم
انبوهِ کنجدها ، ستاره شده اند به روی تکه نانی
گاهی بادِ شدیدی میوزد
سایه ی درختان از پنجره ،
خود را از درگاهی می کشانند به عمقِ اتاق
درمیان اینهمه سایه روشن ،
ترس می گوید : چقدر آنهمه بی آزاری شان ،
عوض شده به ترسناکیِ غولانی
سرم را میبرم به زیرِ پتو
میروم تا سرماخوردگی ام مداوا شود به لطفِ بخور
پنجره ها را می بندم ، حسابی شده کورانی
سایه ها شبیه به رقصِ مردگان شده اند
انگار همه بیرون آمده اند ،
ز لحظه های اسکلت گونِ گورانی
گورخرانی انگار پلاس شده اند درمیانِ فرشِ اتاق
درمیانِ اینهمه سفید وسیاه ،
درمیان اینهمه سایه روشن ،
به هم میلولند ومن نمی فهمم ،
این گورخر ازکجا تا کجاست
آن یکی ازکجا تا کجا
نگاهم درگیرمیشود به کنجِ اتاق
می بینم صفِ طویلِ مورانی
به خود میگویم این مورچه ها ،
هیچوقت نمیخوابند ؟
همه ش کار میکنند ؟
اسمشان را میگذاشتند تراکتور بهتر نبود ؟
آنها برعکسِ منند
خود را درمیان عالَمی می یابم ، دائم به تکاپو ،
آنها یول نیستند ، منم که یول ام ،
رؤیازده ای هستم ، ازمیانِ رؤیاهایی طولانی
نصفِ شبی ، چراغِ اتاقِ دخترِهمسایه هنوزهم روشن است
دخترهمسایه مان دختر خوبی ست
اتاقش هیچوقت پیدا نیست
پرده اش همیشه کشیده است و نجابتش درحفظ است
دخترهمسایه مان آدمِ جالبی ست
داستانِ اساطیرِ یونانی را از حفظ است
دوست دارد خودش هم اساطیری شود
فکرمیکنم بشود
نشد هم طوری نیست ،
مطمئن ام اگرهم نشد ، جزو اباطیل نمیشود
شاید کبوتر بشود ولی مطمئن ام رُتیل نمیشود
خودش میگفت : وقتش به بطالت هدر نمیشود
مطمئن ام الآن هم درحالِ کاری ست
شاید عربی میخوانَد
شاید عربی میرقصد
شاید نمازِ شب میخوانَد
شاید کتاب میخوانَد
کتابی از اساطیرِ اسلامی
کتابی از اساطیرِ یونانی
بهمن بیدقی 1401/4/12
بسیار زیبا و دلنشین بود
موثر و پر معنی
دستمریزاد