سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        سریر عدالت

        شعری از

        سید علی کهنگی (واسع)

        از دفتر شعرهای آئینی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۰۶:۴۸ شماره ثبت ۱۱۱۲۷۳
          بازدید : ۲۴۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب سید علی کهنگی (واسع)

        سریر عدالت

        به غیر از علی عشق معنا ندارد
        غزال   سخن   نقش  زیبا ندارد
         
        جهان  با  تمام بلندی و پستی
        مداری به جز حول مولا ندارد
         
        علی  اوّلین   نقطه ی   آفرینش
        ازین  گفته  شکّی  دل  ما ندارد
         
        چگونه تواند کند وصف او را
        کسی  که  نگاه  خدا  را ندارد
         
        علی ظاهر و باطن  راز  خلقت
        که هستی به از این معمّا ندارد
         
        به  درگاه  حق  جایگاهی  نیابد
        کسی که به دل حبّ مولا ندارد
         
        سریر  عدالت  بود   تکیه  گاهش
        به جز او کسی ره درین جا ندارد
         
        به چشمان واسع،خداوند یکتا
        شکوهی  چنین  آشکارا  ندارد

        سید علی کهنگی (واسع) مرداد 1400
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۵۲
        درود جناب کهنگی گرامی
        پایدار و برقرار باشید 🌺🌺🌺
        سید علی کهنگی (واسع)
        سید علی کهنگی (واسع)
        پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۴۸
        ارادتمندم آقای عزیزیان بزرگوار
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
        سلام بر غم!
        سلام بر غربت تو و بر تمام تنهایی ات،
        یا جواد الائمه! هر چند دست ما از آستان تو کوتاه است؛
        امّا دل بر ضریح دیر آشنای تو بسته ایم؛ تا با کرامت ازلی ات، گره گشای آرزومندی ما باشی.
        مولا جان! به صداقت اشک ها قسم، که نیازمندانِ آستان توایم؛ جرعه ای از دریای معرفت ما را بنوشان!
        سالگرد شهادت امام نهم حضرت جواد الأئمه را به تمامی شیعیان آن بزرگوار تسلیت می گوییم، خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید علی کهنگی (واسع)
        سید علی کهنگی (واسع)
        جمعه ۱۰ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۳۹
        عرض سلام و ادب خدمت شما استاد استکی عزیز،درود بر شما
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۳۹
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شماشاعر بزرگوار
        سرودهایت
        حدیث بزم یاران شده است
        زمزم غزل هایت
        چشمه جوشان شده است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید علی کهنگی (واسع)
        سید علی کهنگی (واسع)
        جمعه ۱۰ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۳۹
        سپاس از لطف و محبت شما استاد انصاری عزیز
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۰۳:۲۳
        به درگاه حق جایگاهی نیابد
        کسی که به دل حبّ مولا ندارد
        یا علی انی احبک
        درود به جناب واسع عزیز
        مولا علی یار و مددکار شما باشد انشاالله خندانک خندانک خندانک
        سید علی کهنگی (واسع)
        سید علی کهنگی (واسع)
        شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۰۶:۳۶
        سلام آقای فاضلی نژاد عزیز،از لطف شما بسیار ممنون و سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        مهدی صدری دولق
        دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۰۴
        سلام بسیار زیبا بود🌷🌷🌷
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1