انعکاس

سبحان ا... سبحان ا...سبحان ا...

انگشت های پینه بسته ای که به تسبیح وصله خورده است

نام تو را یدک می کشد

یا اظهرالظاهرین

اهدناالصراط الـ ... تو

- دور از چشم تمام گرگ هایی که گله ها دریده اند -

چقدر راه دویده ام !

اما هنوز ، همان پاسخ مجهول مانده ای

زبانم تاول خورده است نام تو را

شاید از ابتدا خودم را وصف کرده ام

شاید ...


سبحانک یا لا اله الا ...

چه زیباست لالایی تو ...


و من چه زود به خواب می روم !


و من چه دیــر بیدار می شوم !

چشمان باز تو را که هیچ

چشمان بسته هم آفریدگانت را یارای دیدن ...

نه

چشم می بندم از هر چه هست

و انتشار تو را ثبت می کنم در دل خود

و وحی می شود این آیه های عاشقانه تو

ولله ما فی السماوات و الارض

مجتبی ابراهیمی