نام شعر : عاشق علی
بهارِ خانه ی او میلِ بر خزان دارد
گلِ جوانِ علی قامتی کمان دارد
برای اینکه بسوزد چو شمع پایِ علی
دگر رسیده به سو سو ؛ کمی زمان دارد
سند بنامِ خودش زد که عاشقِ علی اَست
برای ثبت سند بر رُخش نشان دارد
دلش هوای پدر کرده پس بگو سلمان
به مأذنه برو کاو میلِ بر أذان دارد
و تا ابد شده شرمنده دشمن حیدر
چرا که دخت نبی مدفنی نهان دارد
اگر که فاطمه نامش شده خدا فرمود
محبّ او ز عذابِ خدا امان دارد
اگر که او پسرش سیّد شهیدان است
لقب به سیّده و سرور زنان دارد
برای حفظ امام آخر از نفس افتاد
چقدر یک زن تنها مگر توان دارد
حسن به سینه مادر ؛ حسین کفِ پایش
نهاده روی که شاید نمُرده جان دارد
به امر فاتح خیبر یواش گریه کنید
ولی چه دید علی که به دل فغان دارد
و تا ابد غم این داغ روی قلب علیست
چه احتیاجِ بیان ؛ یک غمِ عیان دارد
برای مرد غیوری سزاست جان دادن
که زیر پای اَرازل زنی جوان دارد
نصما
۳۰ آبان ۱۴۰۳
شهر اولان باتور
کشور مغولستان
خیلی زیباست
احسنت