سلام مازیار جان
مخاطب، آدم کوکی نیست که بخواد الکی بدون تامل خط و ربط بگیره😅 ماشالله خودش هم هشتکه و هم هوشتک، اونم مخاطب امروزی که باهوشه و تا دندان مسلحه. مازیار نقد جنبه های مختلفی داره: فرمال، مفهومی و تحلیلی،تفسیری، انتقادی، از نظر جامعه شناسی، روانشناسی، شعرشناسی و...
اصلا ربطی به شعور مخاطب و این حرفا نداره! من هیچوقت سعی نکردم مخاطب رو بسنجم، باتوجه به شناخت و نوع رابطه ای که با پژمان دارم انصافن اونم اینجوری نیست و کار خودشو میکنه. به هرحال توضیح و تشریح (دریافت و برداشت هرکسی از شعره) تاویل پذیری یعنی همین.
برداشتی که من و تو داریم با برداشتی که ایکس داره متفاوته، من چیزی رو که از شعر گرفتم، گفتم. حالا میتونه کاملن نزدیک به ذهنیت شاعر باشه یا تاحدودی نزدیک به مفهوم و کلیات شعر یا صرفن فقط نزدیکی با یک یا چند ایده. نقد و نقادی جنبه های مختلفی داره که لازمه درموردش مطالعه کنیم تا دراینباره بیشتر اگاه بشیم. هرکس مختاره به میزان درک و فهم و شعورش برداشتی داشته باشه اونم باتوجه به ارتباطات شعر. نمیشه که مثلا کسی روبروی دریا باشه و بگه اه اه چه جلبک زشتی، عزیزم ازین آبی بیکران فقط اون جلبک سبزو دیدی! اینو کاملن دلی گفتم تا بین ما بحثی پیش نیاد، میدونم نه تو وقتشو داری و نه من. بنظرم کمی تا قسمتی بی انصافی کردی رفیق. اما درکل متوجه منظورت هستم، بشخصه اعتقاد دارم که پژمان ازین اندازه بالاتره و باتوجه به پتانسیل قلمش نباید خودشو تکرار کنه. شرمنده زیاده گویی کردم دوستان، سبز و سلامت باشید. به هرحال هم پژمان عزیزم و هم مازیار جان هردو از رفقای قدیمی من هستند. با آرزوی موفقیت.🌹
درود مجدد، نه مازیار جان رنجش و ناراحتی اصلا نیست. با تبادل نظر اصولی در تمام ابعاد موافقم چرا که نه خوبه (البته به وقتش) اما با بحث کردن و نگاه صفر و صدی، خوب کامل یا بد مطلق راستش نه، منظورم این بود. چون سابق تجربه اش رو داشتیم، تا یه حرفی میزدیم بالاخره یکی پیدا میشد که بهش بربخوره.
(سبکی و قالبی و تعاریف مختلف شعری... که اوه زیاد)
بارها از نزدیک شاهد بودیم و در بین دوستان دیگر هم دیدیم، خیلی خروجی خاصی نداره و از درونش چیزی در نمیاد به جز سوتفاهم! فکر نمیکنم با این نگاه بشه راه بجایی برد،
این روزها کسی حوصله خودشم نداره چه برسه بشینه پای بحث و گفتگو.
بنظرم برای موفقیت باید تنهایی رفت در خلوت و فقط مطالعه کرد، نوشت...اونم با آرامش. با بحث کردن کسی چیزی یاد نمیگیره و آب از آب تکون نمیخوره. باتوجه به شناختی که از پژمان دارم و این وسواس و حساسیتی که به خرج میده، سطح مطالعه و البته سبکی که داره معتقدم باید عمیق تر شد و حرفه ای تر نگاه کرد. میدونم به مقوله ی شعرو شاعری چه نگاهی داره، بخاطر همین میگم به راحتی باگ نمیده و الکی کاری نمیکنه. (چون من به سادگی دست از سرش بر نمیدارم،اونم همینطور، بارها خارج از سایت درمورد شعر خودمون و مباحث مختلف دونفری ساعتها بحث جدی کردیم) و خوب میدونیم که چندچندیم. هرچند من نباید اینارو بگم خود صاحب اثر اگه حرفی باشه میزنه، همین الانشم زیاد حرف زدم. البته من فقط به عنوان یه دوست و کسی که پیگیر شعراش هستم نظرمو گفتم همین. موفق باشی مازیار جان
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید