سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سمج

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۲۱ شماره ثبت ۱۱۰۵۵۸
          بازدید : ۱۷۲۷   |    نظرات : ۱۴۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری


        ((آزادی،آزاد شد))
        گاهی چند شعار رادیویی؛
        میان راهرو قدم می زند
        گاهی موج اف-ام
        مباحث علمی را پیش می کشد:
        آیا بین فرازمینی ها
        تجاوز وجود دارد؟
        گاهی محمد نوری از بُعد دیگر
        با آهنگ"رویای جوانی"
        برای سالن
        روی سِن می رود
         
        گاهی...
         
        هر اتاق از پچ پچِ آلبوم
        با لبخندهای فرتوت
        آشفته بود
        غربت
        عصا به دست؛
        رفت،
        هزارپا را
        شیرفهم کند
        کمتر با کفشِ گِلی
        از باغچه
        وارد حیاط شود
        هر اتاق از پچ پچِ آلبوم
        با عکس های مُسِن
        پریشانست
        پنجره را باز و
        به این فکر می کنم
        کدام فرودگاه
        باندِ پروازِ ابرهاست؟
        به ماقبل تاریخ
        به روزی که
        انسان نخستین
        کارتن خواب نبود و
        درون غار
        خیالِ کالِ میوه خوردن
        پوستِ چاقو را نمی کَند
        فکر می کنم
        فکر می کنم
        چرا درخت درخت گنجشکِ شوریده
        صبح را
        زابه را  کرده اند؟
        وقتی ساعتِ "کُندپا"...
        وقتی...
        وقتی...
         
        این آلزایمرِ سمج
        ادامه ی بندِ بالا را
        فراموش کرده،
        من خانه ی سالمندانی هستم
        که مدت هاست
        انتظار پژمرده اش را
        آب می دهد!!
         
        سمج
        پژمان بدری

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۵ شاعر این شعر را خوانده اند

        سیاوش آزاد

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        علی احمدی( امین)

        ،

        محمد فاضلی نژاد

        ،

        حوریا.د (شاهزاده خانوم)

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        علی بالود (بال)

        ،

        پژمان بدری

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        فاطمه جهانگیری ، زحـل

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        مینا امیریان(خورشید)

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        سیدحسن خزایی

        ،

        محمدحسن پورصالحی

        ،

        مجید خوش خلق سیما

        ،

        مهدی اخلاقی مهدیار

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        علی صادقی

        ،

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        تکتم حسین زاده

        ،

        لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        الناز حاجیان (مهربانی)

        ،

        امین خلیل زاده (امین)

        ،

        رقیه یاوری زاده(ازل)

        ،

        فریباایازی روزبهانی

        ،

        فاطمه بهرامی

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موفق باشید خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۴۱
        سلام پدر جان ممنونات
        قربان قدمت خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۵۸
        سلام پژمان خان
        شاعر سپید های هادی پسند

        زیبا بود و عالی لذت بردم

        🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۳
        سلام هادی جان

        مچکرون داداش بزرگترم

        ممنون که افتخار میدی و میخوانی خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۳
        درود بر شما استاد والاقدرم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
        سلام به همگی
        و پژمان جان بدری خندانک

        آزادی،آزاد شد
        گاهی چند شعار رادیویی؛
        میان راهرو قدم می زند
        گاهی موج اف-ام
        مباحث علمی را پیش می کشد:
        آیا بین فرازمینی ها
        تجاوز وجود دارد؟
        گاهی محمد نوری از بُعد دیگر
        با آهنگ رویای جوانی
        برای سالن
        روی سِن می رود
        گاهی...

        ایده‌ یا ایده های شعر با تمام تصاویر و مفاهیم یک مسئله است و تکنیک اجرای آن مسئله ای دیگر! اجرای ایده باتوجه کامل به واژه ها، نقش های معنایی و موسیقایی، تنوع متد و...برمیگردد. اجرای درست میتواند به انتقال مناسب ایده ختم شود و برعکس، اجرای نادرست یک ایده‌ ی خوب را از بین میبرد. در بین آثار اخیر شاعر این اجرایی ترین شعر اوست که هم تغییر لحن به موقعی دارد و هم کولاژها به شکل قابل قبولی کنارهم قرار گرفته اند. البته اعتقاد دارم که همچنان در راستای آثار قبلی حرکت میکند.
        شاعر با اعتنا به‌ فرم‌ در سبکی مدرن سعی‌ کرده که برای‌ نشان‌ دادن‌ توانایی‌ خود از طریق ایده های متنوع آنهم با مناسبترین جملات‌، فرم‌ مطلوبی ارائه بدهد و در ارتباط های‌ پنهانی‌، با هماهنگی‌ و تناسبی كه‌ به‌ خرج‌ داده مخاطب‌ را همراه کند. اگر بتوان‌ فرم‌، زبان‌، تصویرسازی‌، تخیل‌ و كشف‌ های‌ شاعرانه‌ را عناصر تشكیل‌ دهنده‌ شعر سپید دانست‌، بنابراین‌ توجه‌ به‌ عنصر فرم‌ بی دلیل نیست‌ و منطق خودش را دارد. بشرطی که آثارمان در مضامین‌ مانند هم‌ دور نزند و دستخوش‌ نوآوری در تمام ابعاد فرمی و صد البته محتوایی باشد.
        فرم‌ مسئله مهمی ست که شامل‌ همه‌ ی تناسب ها و ارتباط‌ های‌ پنهانی‌ اجزای‌ یك‌ كل‌ میباشد که با ساختار شعر همراه‌ میگردد البته به‌ مفهوم‌ نوعی‌ زبان‌ شاعرانه‌ رسیدن‌ نیز تعبیر میشود.
        البته آنچه عرض کردم به این معنی نیست که محتوای اثر میتواند سطحی و لاغر باشد چون فرم مطلوبی دارد خیر! فرم هرچقدر هم که ایده ال باشد بدون محتوای تازه و خوب، طعم و مزه خود را از دست میدهد و آنگونه که باید تاثیرگذار نخواهد شد.

        بعضی از مسائل مهم شعر را بصورت خلاصه باز میکنم:
        آزادی و شعار، مباحث علمی و فرازمینی ها، ماقبل تاریخ و انسان نخستین، آلزایمر و خانه سالمندان و...
        آزادی‌؛ در فرهنگ ها و ایدئولوژی های مختلف،تعاریف‌ متفاوتی دارد و ابعاد آن گسترده است اما میتوان‌ تحت تاثیر این‌ تعاریف‌، مفهوم تقریبن فراگیری از آن ارائه‌ کرد.
        به عنوان مثال آزادی‌ در جامع‌ ترین‌ معنا: رهایی از جبر و ظلم، گرفتار و دربند و مغلوب نبودن، تحت‌ فشار نبودن‌ و باری‌ بر دوش‌ نداشتن‌ است.
        آزادی‌ یک‌ مفهوم‌ درونی‌ و جوهری‌ از ماهیت‌ انسان‌ است که در وجود آدمی به‌ امانت گذاشته‌ شده‌ اما متاسفانه گاهی گرد و غبار یا زنجیرِ کج فهمی و نادرستی ها، چهره‌ ی آن‌ را تیره و تار میسازد بطوری که به‌ محو آن‌ نیز می‌ انجامد.
        در تعریفی دیگر؛ آزادی امکانی را فراهم می آورد تا فرد یا جامعه به میل و اراده ی خود تصمیم بگیرد. آزادی بی حد و مرز، آزادی بیان و اندیشه، آزادی پس از بیان، آزادی کردار و... تعاریف دیگری دارد که بماند. البته آزادی مطلق وجود ندارد و همیشه نسبی ست زیرا انسان بصورت اجتماعی زندگی میکند.
        نکته قابل توجه و جالب اینجاست که شاعر میگوید:
        آزادی،آزاد شد و سپس چند شعار رادیویی در راهرو قدم میزند... یعنی این نوع آزادی از چه جنسی است؟
        اصلا این آزادی کجاست؟ آیا به معنی خلاص شدن انسان (انسان عصر مدرنیته) از مشکلات است؟! اینجاست که ابعاد مختلف آن ظهور میکند.
        شاید این طعنه ی شاعرانه به منظور آسودگی کسانی از دغدغه و درگیری و اندیشه های رنگارنگ باشد! به مفهوم رهایی از جبر زمانه. نام شعر هم بی ارتباط با موضوعاتی که عرض کردم نیست(سماجت انسان) یا به قول مارشال برمن: تراژدی انسان مدرن.
        ناخوداگاه به یاد جملات عامیانه ای که اکثر ما بکار میبریم افتادم:
        (خوش بحالش از هفت دولت آزاده
        مُرد، راحت شد... رهایی از زندان تن)
        خانه ی سالمندان یا زندان...اصلا چه فرقی میکند، چه اهمیتی دارد!
        البته آلزایمر؛ به معنی انسان خطاکار هم میتواند باشد زیرا آدمی ذاتن فراموشکار و عصیانگر است.
        حتی به معنی خاطرات فراموش شده ی نسلی که ارزش و جایگاه خود را از دست داده و به تاریخ سپرده شده است نیز تعبیر میشود.
        بنابراین مفهوم آزادی در بندِ آزادی ست حتی اگر نامش آزادی باشد، برای منِ مخاطب آشکار میشود.
        شعار یا شعارزدگی: وقتی یک جمله یا شعار از حالت آرمانی خود که قابل فکر کردن است آرام آرام تبدیل به یک بت شود و این بتِ خالی از روح که مدام بزرگ و بزرگتر میشود مورد پرستش همگان قرار بگیرد بطوری که ندانند چرا اصلن وجودش لازم است، شعار زدگی پدید می آید. بعضی از شعارها معانی خود را به مرور زمان از دست میدهند اما چون نمادین و شعاری اند بدون تعقل (رادیویی) فقط تکرار میشوند.

        به ماقبل تاریخ
        به روزی که
        انسان نخستین
        کارتن خواب نبود و
        درون غار
        خیالِ کالِ میوه خوردن
        پوستِ چاقو را نمی کَند
        فکر می کنم
        فکر می کنم
        چرا درخت درخت گنجشکِ شوریده
        صبح را
        زابه را  کرده اند؟
        وقتی ساعتِ کُندپا...
        وقتی...
        وقتی...

        ناگفته نماند بازگشت به سنت های قدیم یا حفظ ارزش های گذشتگان، همیشه از دغدغه های شاعر بوده و هست. ولی باید بگویم که انسان های نخستین هم مشکلات خودشان را داشتند! آری کارتن خوابی نبوده و درون غار خیال کال... اما به هرحال دست و پنجه نرم کردن با شیر پاکتی قابل تحمل تر از شیر جنگل است. خندانک
        انسان سنتی به زندگی در آن دوران قانع بود و نظام عالم را عادلانه می‏دانست. اما انسان مدرن کیفیت و شرایط زندگی را در دست تقدیر نمیبیند و می‏خواهد هم در عالم و هم در اجتماع تغییراتی ایجاد کند. بنابراین هرکه بامش بیش، برفش بیشتر. عاقلانه نیست با پای پیاده سفر کنیم و سوار ماشین نشویم، از ترس اینکه ممکن است روزی دچار سانحه رانندگی شویم.
        (تاحدودی نشانگر زاویه داشتن شاعر با مدرنیته است. به هرحال برداشت ها با یکدیگر فرق دارند و هرکس از زاویه ی دید خود تفسیر میکند، و این یعنی تاویل پذیری.)

        اهمیت کشف شهود و تنوع در پایان بندی:
        این الزایمر سمج
        ادامه ی بندِ بالا را
        فراموش کرده،
        من خانه ی سالمندانی هستم که...
        بنظرم در انتها اگر شاعر بگونه ای دیگر اجرا میکرد، لذت کشف همچنان برای مخاطب باقی می ماند و پایان خاص و متفاوت تری رقم میخورد.
        به عنوان مثال: (بداهه)
        بجای ادامه ی بند بالا را فراموش کرده، بدون توضیح فقط مینوشت: اه، لعنت به این الزایمر سمج
        و بجای خانه ی سالمندان: ماتم سرای پیر
        یا حتی خلاصه و مفیدتر:
        من انتظار پژمرده ای هستم
        که چروک هایم را آب میدهم

        و اما در آخر:
        بطور کلی دغدغه های اجتماعی و انسانی، اندیشه ورزی و نگاه روبجلو در شعر موجب دوام و صلابت اثر میشود و بر ارزش آن می‌ افزاید. زیرا شعر امروز با یک نگاه متفاوت به سراغ  پدیده‌ ها و محیط پیرامون میرود. معتقدم که اگر مطالعه مکاتب ادبی و جهان بینی های مختلف در بین شاعران عمیق و گسترده باشد، سوژه های اساسی و خاص تری بدست می آورند و آثارشان تاثیرگذاری و ماندگاری بهتر و بیشتری خواهد داشت. بدون تعارف لذت بردم و ارتباط خوبی با شعر برقرار کردم، آفرینخندانک برای دوست خوبم آرزوی موفقیت دارم. نبض قلمت سبز خندانک یاحق
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۰۸
        نیمه شب خوش جناب علامیان خوش فکر خندانک

        منتظر نقد زیبای شما بودم خندانک

        بسیار استفاده بردم خندانک
        سپاس که دانسته های خود را به اشتراک می گذارید خندانک خندانک

        در پناه ایزد پاک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۱۱
        سلام
        آفرین امیر جان عالی بود خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۱۷
        جناب علامیان عزیز خندانک
        هر چند در خصوص دیدگاهمان به انسان، تاریخ، ایدئولوژی، روشنفکری و... اختلاف نظر جدی داریم و بارها مباحثه کرده ایم ولی آنها ربطی به آموزه های تخصصی شما در حوزه فنون شاعری ندارد. برای چندمین بار نکات آموزشی مهمی با بیانی شیوا، مختصر و مفید از شما خواندم که آموزنده بود:
        ... ایده‌ یا ایده های شعر با تمام تصاویر و مفاهیم یک مسئله است و تکنیک اجرای آن مسئله ای دیگر! اجرای ایده با نگرش کامل به واژگان، نقش های معنایی و موسیقایی، تنوع متد و...برمیگردد. اجرای درست میتواند به انتقال مناسب ایده ختم شود و برعکس، اجرای نادرست میتواند یک ایده‌ ی خوب را از بین ببرد. در بین آثار اخیر شاعر این اجرایی ترین شعر اوست که هم تغییر لحن به موقعی دارد و هم کولاژها به شکل قابل قبولی کنارهم قرار گرفته اند. البته اعتقاد دارم که همچنان در راستای آثار قبلی حرکت میکند.
        شاعر با اعتنا به‌ فرم‌ در سبکی مدرن سعی‌ کرده که برای‌ نشان‌ دادن‌ توانایی‌ خود از طریق ایده های متنوع آنهم با مناسبترین جملات‌، فرم‌ مطلوبی ارائه بدهد و در ارتباط های‌ پنهانی‌، با هماهنگی‌ و تناسبی كه‌ به‌ خرج‌ داده مخاطب‌ را همراه کند. اگر بتوان‌ فرم‌، زبان‌، تصویرسازی‌، تخیل‌ و كشف‌ های‌ شاعرانه‌ را عناصر تشكیل‌ دهنده‌ شعر سپید دانست‌، بنابراین‌ توجه‌ به‌ عنصر فرم‌ بی دلیل نیست‌ و منطق خودش را دارد. بشرطی که آثارمان در مضامین‌ شبیه‌ به‌ هم‌ دور نزند و دستخوش‌ نوآوری در تمام ابعاد فرمی و صد البته محتوایی باشد.
        فرم‌ مسئله مهمی ست که شامل‌ همه‌ ی تناسب ها و ارتباط‌ های‌ پنهانی‌ اجزای‌ یك‌ كل‌ میباشد که با ساختار شعر همراه‌ میگردد و به‌ مفهوم‌ نوعی‌ زبان‌ شاعرانه‌ رسیدن‌ تعبیر میشود.
        البته آنچه عرض کردم به این معنی نیست که محتوای اثر میتواند سطحی و لاغر باشد چون فرم مطلوبی دارد خیر! فرم هرچقدر هم که ایده ال باشد بدون محتوای تازه و خوب، طعم و مزه خود را از دست میدهد و آنگونه که باید تاثیرگذار نخواهد شد...
        سپاس از زحمتی که تقبل می کنید و موفق باشید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۹
        سلام اعتراض الکبیر خندانک

        ممنون که دوباره کلاس درس دیگه ایو برای مخاطبان فراهم کردی و چه افتخار آمیز این مهم پای شعر من اتفاق افتاد.

        گاهی برای بالانس شدن نیازِ از به عمق رفتن بعضی بندها جلوگیری کنیم
        اما این سادگی هم باید جذابیت شعری داشته باشه
        وقتی گره باز شد تازه قصه دستت بیاد و دوباره بری کار و از اول مطالعه کنی

        راجع به مدرنیته نظرم اینه هر اندازه پیشرفت حاصل کرده همان اندازه هم انسان بودن و نابود کرده چون بانیان این قضیه تعادل و فراموش کردن

        خلاصه سیگار بهمن تم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۹
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
        راستی امیر وقت کردی سریال black mirror ببین
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۴۰
        سلام بانوی مهربان لطف دارید خندانک بسیار ممنونم که باحوصله خواندید و تا این اندازه قدردان هستید، این نشانه شعور و شخصیت شماست، همچنین موفق باشید🙏 خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۴۱
        زنده باشی ممنونم از انرژی مثبتت مهدی جان عزیزم خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۴۹
        سلام پژمان جان بدری خندانک بیا دیدی میگم ما ذهن همو میدونیم و میخونیم اونوقت مازیار میگه فهم مخاطب خندانک عجبا! به هرحال این جنگ سنت و مدرنیته تمومی نداره. خواهش میکنم رفیق موفق باشی و سلامت.
        از پیشنهاد فیلمی که دادی هم ممنونم حتمن میرم سراغش🙏

        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۰۴
        یک شعرِ داغِ چالش‌برانگیزِ نقد‌پهلو!
        میخواد هزارتا اضافه هم داشته باشه اما برای من هیچ‌وقت زیادی نیست خندانک
        ممنون که نوشتی امیرحسین‌جان
        خیلی این نقدها کمکم میکنن
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۳۸
        ممنونم از محبتت داداش بزرگم
        خندانک خندانک



        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۰۷
        سلام جناب زراعتی باسواد و عزیز خندانک بدون تعارف این ویژگی خوب شما که مسائل را باهم اشتباه نمیگیرید و بیهوده دلخور نمیشوید، مثال زدنی ست. همیشه سعی دارید با نهایت احترام و انصاف نکاتی که به درد میخورد را برداشت کنید، آفرین برشما خندانک
        چه خوب که اینگونه فکر میکنید و با چنین دیدگاهی به استقبال نقد و نظرها میروید.بسیار ممنونم لطف دارید🙏 موفق باشید.
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        سلام دوباره اگر باعث رنجیده شدن خاطری بودم عذر خواهی میکنم و اینکه اصلا چنین قصدی ندارم و صرفا جهت تبادل نظر اومدم اگر فضای بحث در سایت ایجاد نشه دیگه حضور من و شما اینجا چه فایده داره همیشه از نقدهات در همه اشعار حمایت کردم و استفاده و اصلا هم منظور بدی نداشتم امیدوارم تمام تبادل اطلاعات به پیشرفت ما کمک کنه
        دوستتون دارم
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۴
        و اینکه بحث من اصلا جنگ سنت و مدرنیسه نیست من خودم با سپید شروع کردم و روزی نیست که صد تا شعر سپید نخونم اینکه با توجیه مدرنیسه به درک دیگران شک کنیم بحث دیگری است خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۹
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۹
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۵
        سلام اره امیر ذهن شعری منو تو به م به شدت نزدیکه واسه همین کلام همو خوب درک میکنیم
        در کل تو صبح تا شب یه امر و به کسی دیکته کن تا خودش دلش نباشه باز اون فعل و غلط مینویسه

        تو به قدر توانت داری بدون چشم داشت زکات دانشتو میدی
        و یه تشکر کافی نیست باید هرروز با کرانچی ازت تشکر کرد خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۲
        موافقم باهات به شدت خندانک کارت درسته یدونه باشی.
        لطف داری دادا من که کاری نکردم، به به چی ازین بهتر خندانک
        سرت سلامت خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۴
        راستی یادم رفت بگم پژمان جان شعرت انقدر پتانسیل و ظرفیت بالایی داره که نیاز به تعریف و تفسیر من نوعی نداره. ارزش پرداختن و جای تحلیل بیشتری داشت اما به دلیل محدودیت زمان، فضای سایت، حوصله ی مخاطب و... نمیشه تمام حرفها، نکات، مسائل یا بطور کلی کشف و ارتباطات شعرو در یک نقد گفت. هرچند معتقدم که شعر خوب خودش از خودش دفاع میکنه. بشخصه ممنونم ازت که با اشعار خوب امروزی و مدرن که چفت و بست محکم و درستی داره وارد میشوی، در این روزهایی که شاعران سپیدسرای کمی حضور دارند و شعر خوب کمتر میخونیم، وجود یکی مثل تو نعمته. دیر به دیر میایی اما خوب میایی. خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۲۷
        سلام علی جان باهوش، شک ندارم آینده خوبی در انتظارته چون میدونم اهل مطالعه و تلاش هستی خندانک بخوان و بنویس(فیلم و رمان) خیلی کمک میکنه حتمن موفق میشوی خندانک بسیار ممنونم.
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۰
        درودها بر امیرحسین عزیز، استاد و برادر بزرگوارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۴۷
        درود جنابِ علامیان گرامی
        اکثر نقدهایتان را میخوانم ، بسیار عالی و کاربردی است
        سپاس از به اشتراک گذاشتن دانسته هایتان🌹🌹
        موفق باشید
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۳
        سلام خواهر ارجمندم بانو آرزو عباسی مهربان
        بسیار ممنونم لطف داری🙏 خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۶
        سلام و سپاس بانو حسین زاده گرانقدر
        بسیار ممنونم بابت خواندن نقدها🙏
        خواهش میکنم لطف دارید، موفق باشید خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
        یدونه باشی پژمان ابن البدری
        هوا گرمه پس بستنی یخیتیم خندانک
        میدونم که به ادبیات(شعر) و سینما، نگاهی جدی و حرفه ای داری، درست مثل خودم. خداروشکر باهوشی و همیشه سریع منظورمو گرفتی خندانک سبز باشی خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۳۳
        رفیق سپید باید پایان باشه نه آغاز خندانک (به کلاسیک سرایان عزیر برنخوره صلوات) خندانک خندانک بدون شوخی سپید و کلاسیک فرقی نداره و مهم شعره خوبه همین. خیالت راحت مازیار جان هرکس خودش میدونه چند چنده، (ادراک و برداشت مفهومی شعر بحث دیگریست،) سرت سلامت باشه.
        بشخصه دلم میخواد مازیارو توی سبک سپید پررنگتر و فعالتر ببینم صادقانه، موفق باشی. خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۵۳
        با سلام بر اهالی شعر ناب
        و پژمان عزیز


        اگر تلاش کنیم به تناسب و اتصال و ارتباط معقول در شعر پژمان پی ببریم ابتدا باید با خودش ساعت ها بحث کنیم باید تک به تک به کد های شعر بپردازیم و تعریف کنیم با تمام احترامی که برای امیر حسین علامیان عزیز و پژمان جان بدری قائلم اما صادقانه باید بگویم سنجاق شدن همیشگی یک منتقد به هر شعری و تعریف و تفسیر آن ایده خوبی نیست و اینگونه برای ارتباط گرفتن تحمیلیِ مخاطب با متن و توجیه تمامی اجزا و تفسیر و تشریح و توضیح برای یک یک واژگان درون متن برای مخاطب و خواننده، که آن‌ها را برای رسیدن به مقصود اصلی شاعر کمک کند قطعا بی اهمیتی و کم اهمیتی به شعور مخاطب است .
        شاید دلیل این مقدمه تند را خصومت بدانید اما قسم به ساحت مقدس شعر که اینگونه نیست و هر دو عزیز و خصوصا امیر حسین از دوستان قدیمی بنده در سایت هستند که همیشه به ایشان و نقدها و اشعارش علاقه دارم اما در ادامه و نگاه به کلیت شعر شاید با بنده موافق باشید
        _ازادی آزاد شد
        صرفا یک بازی زبانی بود که آن هم در آغاز متن جناب بدری من بعنوان خواننده تا انتها منتظر چرایی آزاد شدن آزادی بودم اما متاسفانه ارتباطی با خانه سالمندان ندیدم و در ادامه شعر و هجوم فرازمینی ها و محمد نوری هزار پا و ابرها و ساعت کند پا و در ادامه به تصاویری برمی‌خوریم که بدون هماهنگی و هارمونی وارد می‌شوند و بدون ایفای نقش موثر و جدی از متن خارج می‌شوند صادقانه باید بگویم صنعت تشخیص در شعر چفدر برای شعر شدن یک متن کافیست؟ واقعا استفاده زیاد از صنعت تشخیص در تمامی اشعار و سطرها خسته کننده و آزار دهنده می شود پژمان جان
        _خیالِ کالِ میوه خوردن پوست چاقو را نمیکند !! یعنی چه؟
        _ بعضی سطربندی ها و تقطیع ها بیهوده صورت گرفته
        _این چگونه آلزایمری است که از آزاد شدن آزادی تا غار نشین بودن انسان ها را به خاطر دارد و تنها سطر آخر را فراموش کرده است؟

        _غربت عصا به دست رفت /این سطر را در میان مخاطبین، شاید تنها من متوجه شده باشم چون شوهر خاله ای داشتم که نامش غربت بود، نمی‌دانم دیگر خوانندگان متن دارای توان تجسمِ تصویری از این سطر خواهند بود یا خیر؟
        _هزار پا با کفش گلی نماد چیست؟چرا نباید به حیاط برود؟ ارتباطش با آلزایمر چیست؟ ارتباطش با خانه سالمندان چیست!؟
        و کلی سوال دیگر.......
        همیشه اشعار سپید را دنبال کرده و از علاقه‌مندان این سبک هستم خصوصا شاعران خوب در این سایت همچون پژمان عزیز اما اینکه بعد از مدت ها با شعری بازگشتن یعنی شعری کار شده و دقت شده و وقت گذاشته شده که متاسفانه بر خلاف آثار پیشین در این متن شاهد آن قوت و گیرایی خاص نبودیم


        دوستت دارم رفیق
        یاحق 🌿🌿🌿
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۵۰
        درود بی کران خندانک

        خدا قوت جناب قنبرپور خندانک
        سپاس از به اشتراک گذاشتن دانش تان خندانک
        در پناه حق خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۱۰
        جناب مازیار عزیز خندانک
        صرف نظر از خود شعر که زیبا بود، نکته آموزشی جالبی بیان کردید و استفاده کردم:
        ... سنجاق شدن همیشگی یک منتقد به هر شعری و تعریف و تفسیر آن ایده خوبی نیست و اینگونه برای ارتباط گرفتن تحمیلیِ مخاطب با متن و توجیه تمامی اجزا و تفسیر و تشریح و توضیح برای یک یک واژگان درون متن برای مخاطب و خواننده، که آن‌ها را برای رسیدن به مقصود اصلی شاعر کمک کند قطعا بی اهمیتی و کم اهمیتی به شعور مخاطب است...
        موفق باشید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۶
        سلام مازیار چطور مطوری؟؟؟

        آلزایمر صرفا فراموشی نیست و انواع گوناگونی داره عزیزم

        در یکی از انواع این بیماری افراد ممکن است علائم روانی نظیر دیدن تصاویر یا شنیدن صداهای غیرواقعی(hallucination)، توهم و باورهای غیرواقعی (delusion) و احساس نیت بد دیگران درمورد خود (paranoia) را بروز دهند.

        ما به بحث فرازمینی ها رسیدیم

        فرازمین بالاتر از زمین ولی هنوز روی زمین کارتن خواب داریم

        مچکرون که نوشتی دادا خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۲۷
        مازیار یادم رفت بگم پیشنهاد میکنم فیلم father
        ببینی خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۲۷
        خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۰۵
        درودها مازیار جان
        خوبه که با دیدگاه‌های متفاوت هم روبرو شد و از منظر دیگری هم به ماجرا نگاه کرد
        ممنون که نوشتی
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۴۳
        خندانک خندانک
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۴۵
        خندانک خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        و سلام دوباره اگر باعث رنجیده شدن خاطری بودم عذر خواهی میکنم و اینکه اصلا چنین قصدی ندارم و صرفا جهت تبادل نظر اومدم اگر فضای بحث در سایت ایجاد نشه دیگه حضور من و شما اینجا چه فایده داره همیشه از نقدهات در همه اشعار حمایت کردم و استفاده و اصلا هم منظور بدی نداشتم امیدوارم تمام تبادل اطلاعات به پیشرفت ما کمک کنه
        دوستتون دارم خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۳۵
        و بازم سلام
        امیر حسین جان اگر دقت کرده باشی و ساعت های تایپ و کامنت من رو نگاه کنی. متوجه میشی که یا نیمه شب یا وقت نماز صبح که مجالی بیشتری دارم چون واقعا.من هم در طول روز مجالی برای نوشتن ندارم و واقعا درست گفتی این روزها هیچ کس حوصله نداره دنبال این بحث ها باشه ولی خوب بازم ما به همین امید ها و انگیزه های حداقلی دل خوشیم کل حرف من اگر نامی از شما بردم این بود که مثلا اگر شاعری و نویسنده ای شعری منتشر و در آن کلا ار دو کلمه استفاده کرده باشد مثال :
        آزادی آزاد

        خوب می‌توان صدها صفحه در مورد آزادی مقاله نوشت و نظریه ها و تفسیر ها و و و را در قالب نقد نوشت در صورتی باید بدانیم شعری اجرا نشده شعری اصلا وجود نداشته بحث ما شعریت هست نه تفسیر واژه ها
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۴
        خندانک
        چقدر خوبه در نهایت صلح با هم بحث می کنید و به نتیجه ای گیرا و دور از تشویش می رسید خندانک

        هر دوی شما بزرگان رو در زمینه نقد قبول دارم و برایم قابل احترام هستید خندانک

        ببخشید که می خونمتون🙈
        سعی می کنم قاشقم را بشورم بعد وسط بپرم خندانک 🙈

        در پناه خدای مهربان خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۱۳
        راستی دوستان عزیز برای آشنایی با این سبک(سورئال) و ارتباط گرفتن بیشتر یا فهم و درک بهتر اینگونه اشعار پیشنهاد میکنم آثار علی باباچاهی،حسنعلی ترنج... یا دیگر شاعران پست مدرن را مطالعه کنید. باور دارم که هیچ چیزی مثل مطالعه و تمرین تاثیرگذار نیست و به موفقیت کمک نمیکند. با آرزوی موفقیت برای تک تک شما خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۳
        چشم خندانک

        سپاس از معرفی خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۷
        سلام مازیار شگردهای زبانی یا بازی کلامی از دیر باز تو ادبیات وجود داشته اما تو مدرن و پست مدرن فراخ تر شده ما نمیتونیم فرضا اگه به میوه ی به حساسیت داریم بگیم هرکی مصرف کنه کهیر میزنه
        صرفا اون عمل توو بسته ی ادبی و میوه ای اون فرد مورد پسند نیست همین.
        وگرنه همین بازهای زبانی حکم تصیفه خون و داره باعث پالایش و جلوگیری از تکرار کلمات بیهوده ارجاعات درون متنی کدگداری و خیلی از امور میشه که همگی به شکل استفاده اش برمیگرده...

        آزادی صرفا آزاد شدن از قفس نیست
        آزادی آزاد شدن از همه ی عیوق هست
        تا جایی که رهایی به وحشی گری تبدیل نشه

        هرچند به قول دیالوگ سریال ۱۸۸۳
        تا وقتی قانون ها و سنتها وجود داره
        آزادی واقعی شعاره خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۱
        صفحه ی منو تو نداره اعتراض الاعتراض
        میخوای کلید بدم بهت هروقت خواستی بیا واس خودت بگرد اینجا خندانک هرچند خودت صاحب خونه ای...

        مازیارم بیار تا چند دست پی اس باهاش بزنم
        خندانک خندانک

        من واقعا رو انتخاب واژه هم حسایت دارم چه برسه بخوام یه شخصیت و بیارم تو شعر یا یه مفهوم و از سطح به عمق یا برعکس ببرم قطعا براش پشتوانه ی شعری میسازم

        خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۱
        درودها جناب قنبرپور ادیب بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        سلام مازیار جان
        مخاطب، آدم کوکی نیست که بخواد الکی بدون تامل خط و ربط بگیره😅 ماشالله خودش هم هشتکه و هم هوشتک‌، اونم مخاطب امروزی که باهوشه و تا دندان مسلحه. مازیار نقد جنبه های مختلفی داره: فرمال، مفهومی و تحلیلی،تفسیری، انتقادی، از نظر جامعه شناسی، روانشناسی، شعرشناسی و...
        اصلا ربطی به شعور مخاطب و این حرفا نداره! من هیچوقت سعی نکردم مخاطب رو بسنجم، باتوجه به شناخت و نوع رابطه ای که با پژمان دارم انصافن اونم اینجوری نیست و کار خودشو میکنه. به هرحال توضیح و تشریح (دریافت و برداشت هرکسی از شعره) تاویل پذیری یعنی همین.
        برداشتی که من و تو داریم با برداشتی که ایکس داره متفاوته، من چیزی رو که از شعر گرفتم، گفتم. حالا میتونه کاملن نزدیک به ذهنیت شاعر باشه یا تاحدودی نزدیک به مفهوم و کلیات شعر یا صرفن فقط نزدیکی با یک یا چند ایده. نقد و نقادی جنبه های مختلفی داره که لازمه درموردش مطالعه کنیم تا دراینباره بیشتر اگاه بشیم. هرکس مختاره به میزان درک و فهم و شعورش برداشتی داشته باشه اونم باتوجه به ارتباطات شعر. نمیشه که مثلا کسی روبروی دریا باشه و بگه اه اه چه جلبک زشتی، عزیزم ازین آبی بیکران فقط اون جلبک سبزو دیدی! اینو کاملن دلی گفتم تا بین ما بحثی پیش نیاد، میدونم نه تو وقتشو داری و نه من. بنظرم کمی تا قسمتی بی انصافی کردی رفیق. اما درکل متوجه منظورت هستم، بشخصه اعتقاد دارم که پژمان ازین اندازه بالاتره و باتوجه به پتانسیل قلمش نباید خودشو تکرار کنه. شرمنده زیاده گویی کردم دوستان، سبز و سلامت باشید. به هرحال هم پژمان عزیزم و هم مازیار جان هردو از رفقای قدیمی من هستند. با آرزوی موفقیت.🌹

        درود مجدد، نه مازیار جان رنجش و ناراحتی اصلا نیست. با تبادل نظر اصولی در تمام ابعاد موافقم چرا که نه خوبه (البته به وقتش) اما با بحث کردن و نگاه صفر و صدی، خوب کامل یا بد مطلق راستش نه، منظورم این بود. چون سابق تجربه اش رو داشتیم، تا یه حرفی میزدیم بالاخره یکی پیدا میشد که بهش بربخوره.
        (سبکی و قالبی و تعاریف مختلف شعری... که اوه زیاد)
        بارها از نزدیک شاهد بودیم و در بین دوستان دیگر هم دیدیم، خیلی خروجی خاصی نداره و از درونش چیزی در نمیاد به جز سوتفاهم! فکر نمیکنم با این نگاه بشه راه بجایی برد،
        این روزها کسی حوصله خودشم نداره چه برسه بشینه پای بحث و گفتگو.
        بنظرم برای موفقیت باید تنهایی رفت در خلوت و فقط مطالعه کرد، نوشت...اونم با آرامش. با بحث کردن کسی چیزی یاد نمیگیره و آب از آب تکون نمیخوره. باتوجه به شناختی که از پژمان دارم و این وسواس و حساسیتی که به خرج میده، سطح مطالعه و البته سبکی که داره معتقدم باید عمیق تر شد و حرفه ای تر نگاه کرد. میدونم به مقوله ی شعرو شاعری چه نگاهی داره، بخاطر همین میگم به راحتی باگ نمیده و الکی کاری نمیکنه. (چون من به سادگی دست از سرش بر نمیدارم،اونم همینطور، بارها خارج از سایت درمورد شعر خودمون و مباحث مختلف دونفری ساعتها بحث جدی کردیم) و خوب میدونیم که چندچندیم. هرچند من نباید اینارو بگم خود صاحب اثر اگه حرفی باشه میزنه، همین الانشم زیاد حرف زدم. البته من فقط به عنوان یه دوست و کسی که پیگیر شعراش هستم نظرمو گفتم همین. موفق باشی مازیار جان خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۷
        سلام، به هرحال من اینگونه فکر نمیکنم، نظرات متفاوته و هرکس دیدگاهی داره که البته قابل احترامه، ولی از نظر من آرایه و شعریت...وجود داره. در بالا توضیح دادم که تفسیر و تحلیل هم نوعی نقده و با انتقاد متفاوته. باتوجه به شعر، بن مایه یا کلیدواژه هارو میشه پیدا کرد و در موردش حرف زد، اینگونه ارتباطات یا خط و ربط ایده ها،کشف و مشخص میشه. یاحق

        بسیار ممنونم بانو حوریا شما همیشه لطف دارید
        خواهش میکنم اصلا اشکالی نداره راحت و آزاد باشید خندانک
        همچنین، سبز باشید و سلامت خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۰۷
        ممنونم از توضیحاتت پژمان جان👍
        بطور کلی مسئله مهم، رویکرد و کارکرد نقد ادبی(شعر) و منتقد است. بشخصه همیشه سعی کردم در کنار نقد و تحلیل، آموزش و آگاهی مطالعاتی و حتی تفسیر نظری هم داشته باشم.

        یدونه باشی دادا، اره واقعا همینطوره، من و تو که این حرفارو نداریم. صفحه ی من مال تو صفحه ی تو مال من اصلا هرچی که دارم مال تو، یه وجب خاک مال من، هرچی میکارم مال تو، بوی گندم مال من😅...سلطان عشق داریوش دارم گوش میدم❤بله کاملا در جریان وسواس و حساسیتت هستم اینو میگن هوش شاعرانه، خیلی هم عالی همیشه بدرخشی.🌹


        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۲۸
        درود بیکران پژمان جان بدری
        اثر رو چندین بار خوندم و هر دفعه متوجه بُعدهای بیشتر و مفاهیم زیباتری شدم
        سپیدهای چندلایه و پر از تصاویر و تعابیرِ بکری میسرایی که همیشه شگفت‌زده‌ام می کنند و صفحه‌ات را کلاس درس برای مبتدیانی مثل من خندانک
        حتما برای خوانش‌های دوباره و نقد دوستان برمیگردم
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۲۷
        سلام علی جان

        درسته فصل تابستون و هندونه اس ولی ما خاک پاتیم داداش
        شاگرد مکتبتیم
        من هیچکی نیستم خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۴۴
        تو رو خدا اینطوری نگو پژمان‌جانِ بزرگ‌مرام
        اکثر شعرهات رو خوندم و میخونم و هر دفعه بیشتر یاد میگیرم از ذکاوتِ سرشارِت خندانک
        اگر من رو هم به محفلت راه میدی:
        هویج بستنیتیم خندانک

        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۸
        سلامی دوباره علی جان
        قورمه سبزی تیم داداش

        تو یه پا قنادی و آبمیوه فروشی هستی
        خاک پاتیم خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۱۴
        عزیزی بزرگوار خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۱
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۴۵
        درود به شما جناب بدری
        قلمی دوست داشتنی و عمیق دارید خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۲۸
        سلام محمد جان مچکراتم خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۱
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عظیمه ایرانپور
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۳۴
        درود بر شما
        عمیق و زیباست
        قلمتان سبز خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۳۱
        سلام خانوم ایران پور گل تر از گل
        چاکرات خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۱۵
        سلام اگر آزادی آزاد شد(کار به اینکه درین اثر شعاری است که قدم میزند یا نه ندارم اگر شعار هم باشد فرض کنید محقق شده است)چه اشکالی دارد هزارپا با کفش گلی بر حیاط قدم بزند؟
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۲۵
        سلام سیاوش جان

        النظافة من الايمان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۵
        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۱۵
        خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۳۱
        درودها گرامی
        توانمندانه ، جهان بینی زیبایتان را با اشعاری برجسته و نو ، به مخاطبان منتقل میکنید
        آفرینتان ....برفراز روزگاران
        با مهر


        خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۳۲
        سلام بانو طالب زاده
        قربان مرامتان
        کوچیک شما
        نوکرات خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۱
        استدعا دارم سرور گرامی
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۹
        مخلص خانوم طالب زاده خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۲۰
        سلام
        پژمان عزیز عالی مثل کارهای اخیرت
        فقط کلیت کار احساس کردم با شکل تمام شدن کار که بی نهایت زیبا بود کار را ا گر راویش با من خونه سالمندان باشه دچار مشکل جزیی میکنه
        هر چند این آلزایمر وجودش در کار...
        شاید هم دیدن با عجله ام..
        در هر صورت قسمت شد حتمن برمی گردم

        درود و دست مریزاد برادر
        تقدیم به وجود نازنینت خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
        سلام مهدی جان

        نه داداش من حساس تر ازین حرفام که چنین سوتی هایی بدم خندانک خندانک

        ولی اگه دادم خودت گوشمو بپیچون خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۱
        عشقی پسر
        نفرمایید حتما من اشتباه کردم
        حال درست درمون که برامون نمونده خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۴۴
        خندانک خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شیما جریده
        جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۲۶
        درود بر پژمان سپید
        ناب و عمیق
        کامل به عمق نرسیدم
        دوباره سر میزنم و لذت میبرم 🤍
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۱
        سلام شیما جان
        قطعا با درایتی که داری عمق که چیزی نیست این شعر و میندازی تو چرخ گوشت ازش آب هندونه میگیری خندانک خندانک خندانک
        چاکریم
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا امیریان(خورشید)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۱۶
        عالی بود جناب بدری...رقص قلمتان ماندگار
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۲
        سلام خانوم امیریان
        تشکرات از حضورت خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۲
        جناب بدری عزیز خندانک
        هم این شعر و هم «ماماتوس» ذهنم را درگیر کرد. احساس خوبی داشتم. در مقایسه با سپیدهای دیگر که می خوانم تعابیر قدرتمندی دارید. خندانک
        بمانید تا باز هم از شما بخوانیم. خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۳
        سلام شاهین جان

        رسالت شعر سپید یا موج نو امروزی همین تعابیر و تفکرات جدیده

        ممنون که خواندی و تحمل کردی

        خاک پای تو خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۲
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۱۷
        درود جناب بدری بزرگوار
        شعرتان زیبا بود و دوست داشتنی .
        ارایه های زیبا. و واژه چینی زیبا تر .و
        نقد دوستان؛ هم جناب علامیان بزرگوار هم مازیار گرامی در پای شعر تان با دو دید گاه متفاوت مرا وادار به خواندن دوباره کرد و الحق که زیبا بود .درود بر شما وقلم جذابتان .
        بند غربت عصا به دست رفت
        را خیلی خیلی دوست داشتم و نشان از ذهن خلاقتان دارد که ستودنی است.
        پایدار باشید . خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
        سلام بانو گودرزی خاک پای شما

        حقیقت من خانه ی سالمندان رفتم و دیدم غربت اونجا چه ویراژی میده و با چه چیزهای درد و دل میکنند
        یکیشون میگفت ما تو زندونیم فقط زندونی به سقف آسمون
        خوشحالم که مورد پسند بوده
        مخلصیم خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۳
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۰۷
        سلام و درود پژمان عزیز خندانک

        شعر قشنگی بود و من این طور حس کردم نسبت به اشعار قبلی پیچیدگی کمتری داشت. احساس کردم در اشعارت تنوع داری گاهی پیچیده تر و مرموزتر و گاهی مثل این شعر ساده تر و این تنوع خوب است.

        موفق باشید خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۰۹
        یک نکته دیگر می خواستم بگویم و آن اینکه پژمان خیلی خوب برای اشعارش اسم انتخاب می کند. گویا هیچوقت برای نامگذاری اشعارش مشکل ندارد خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۹
        سلام بر مهدی از جنس محمدیش
        گاهی لازمه تو یه چارچوب مشخص که از معیارهات پایین تر نیای و افت نکنی در حال نوسان باشی

        همیشه انتخاب اسم برام مسئله بوده چون اسم بنظرم افشره ی شعره خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۳
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۱
        درود مهدی جان محمدی خندانک
        آفرین برادر خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۴۵
        سلام و درود به همگی و پژمان کم پیدا:
        اثرت آنقدر پر محتوا و نغز است که خواننده با خوانش چند سطر ابتدایی اغنای روحی و فکری میشود و دیگر احتیاجی به خوانش بقیه اثر پیدا نمیکند
        میگم عجب صبری خدا به امیر حسین داده ها
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۴۳
        سلام سید
        زیر سایه تیم داداش
        پیش درآمد برای راغب کردن مخاطب که ادامه ی شعرتو بخونه یکی از ملزوماته
        هرجاشو خوندی و پسندیدی باز جای خوشحالی داره...

        امیرحسین از سر لطف همیشه دانش شو با ما شریک شده
        که کاش همگان ازش استفاده کنند

        مخلصم دادا خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۳
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۶
        درود خندانک لطف داری ممنونم پژمان جان🙏
        کارت درسته👍
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۳۴
        شب را سکوت اعتبار میبخشد و انسان را صبر...
        سلام جناب خزایی خندانک خندانک سیدجان یه جاهایی صبوری لازمه
        به قول معروف؛ خدا به هرکس یه ویژگی خاصی داده(البته در کنار ویژگی های دیگه) که از موارد دیگر پررنگتر و برجسته تره، برای منم شاید همین صبوری باشه! پس درواقع عجب صبری خدا داره، با این بندگان گوناگونش.
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۳۶
        درود مهدی جان حسنلو 🙏
        عزیزی خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۵۹
        فکر می کنم
        چرا درخت درخت گنجشکِ شوریده
        صبح را
        زابه را کرده اند؟

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        به‌به 😍
        درودها ارباب خندانک
        لذت بردم از خوندن شاهکارتون خندانک خندانک

        منم اتفاقا به این فکر می‌کنم که آیا کرانچی بخورم می‌تونم مثل شما بنویسم؟🤔 خندانک

        طبع‌تان مانا خندانک
        نویسا باشید به مهر ارباب خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۷
        درود خواهر ارجمندم بانو عباسی خندانک
        موفق باشی
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۴۳
        درود بر شما جنابِ بدری
        مهمان سپیدِ زیبا و دلنشینی از قلمِ نابتان بودم
        لذت بردم خندانک واژه به واژه ناب و خاص👌
        شاد و تندرست باشید
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۲
        سلام ودرود استاد بدری
        بزرگوار

        بسیار عالی و
        جالب بود خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۳
        درود ها

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رقیه یاوری زاده(ازل)
        جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۱۳
        سلام و ضمن عرض ادب

        بسیار زیبا نگاشتید

        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۵۵
        Woooow..
        چه با شکوه.. چه جذاب خندانک و چه بکر خندانک

        سه بار خوانده ام، اما باز نیاز به بازخوانی دارم خندانک
        عاشق این سبک نوشتنم.. پر از رمز و راز خندانک خندانک

        وقتی دوباره بخوانم و به وجد بیایم باز هم مرا در صفحه خود می بینید..

        ای وای ببخشید .. درودتان خندانک خندانک

        خدا به قلم و اندیشه پر رمز و رازتان برکت دهد خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۳۱
        سلام حوریا جان
        ممنونات از لطف همیشگی ات
        صفحه ی خودته شعرم مال خودت خندانک
        آب طالبیتیم خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۲۸
        خندانک سپاس از آب طالبی شدنتان خندانک
        سپاسگزارم شعر را تقدیم کردید خندانک خندانک

        بسیار دلچسب و گوارا بود تا ببینیم تفسیر شعرتان را بزرگان چه می کنند خندانک

        در پناه ایزد پاک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۸
        سلامی دوباره حوریا جان

        نوش جان خندانک
        شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۱۸
        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۱
        درود بر شما ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3