دوشنبه ۸ خرداد
چرا باران نمی بارد شعری از مهدی سمیاری
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۱۱ شماره ثبت ۱۰۹۹۵۲
بازدید : ۵۶۲ | نظرات : ۴۴
|
آخرین اشعار ناب مهدی سمیاری
|
چرا باران نمی بارد
گمانم رفته از یادش صدای ساز و آوایش نمی خواند
نمی داند
بهارش رفته از دستش و این پاییز بیمار است
چرا باران نمی بارد
گمانم دیگر عاشق نیست هوای دلکشش مرده و یا فهمیده این را که زمین دار مکافات است
و یا شاید کسی دیگر نه حال عاشقی دارد نه حال انتظارش را
و یا شاید همینجا نقطه ی پایان باران است نمیدانم چرا باران نمی بارد
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز و گرامی ممنونم از نکته های آموزنده که فرمودید | |
|
سلام ممنونم از شما بله باران حیات آدمی است باران باعث رشد گیاهان و درختان و حتی عشق میشه نعمت بزرگیست | |
|
سپاس از شما | |
|
سلام ممنونم | |
|
ممنون از لطف شما استاد عزیز پاینده باشید | |
|
ممنونم از شما | |
|
سپاس از شما استاد | |
|
ممنونم از شما بله درسته | |
|
سپاس | |
|
سپاس | |
|
سپاس | |
|
ممنون از تعبیر قشنگتون | |
|
ممنون استاد | |
|
ممنون از شما | |
|
ممنون بله حتما | |
|
سپاس | |
|
سلام جناب امین ممنون از خوش آمد گویی شما باران زیبای مطلقِ دقیقا همون که فرمودید | |
|
سلام ممنون از شما | |
|
لطف دارید ممنونم از شما | |
|
سلام سپاس از لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعر «چرا باران نمی بارد» از شاعر «مهدی سمیاری» یک شعر نیمایی است که وزن آن را زنجیره «مفاعیلن» تشکیل می دهد.
البته در خصوص شعر نیمایی بنده قائل به تنوع هستم و معمولا برای ایجاد موسیقی سعی می کنم از افاعیل بیشتری در شعرم استفاده کنم برای همین گاهی دوستانم مواردی را پیشنهاد می دهند برای تصحیح اشعار نیمایی ام و آن گونه که از پیشنهادهای ایشان پیداست گویا ایشان حضور بیش از یک نوع وزن را در شعر نیمایی نمی توانند بپذیرند و یا اینکه این تنوع اوزان در یک شعر خیلی خوش ننشسته است به هر روی به شعر عزیز فرهیخته تازه به جمع مان اضافه شده بپردازیم.
چرا باران /نمی بارد/گمانم رف/ته از یادش/صدای سا/ز و آوایش/نمی خواند /نمی داند/بهارش رف/ته از دستش /و این پایی/ز بیمارس/ت
علی رغم سطر بندی توسط شاعر، می بینیم که از آغاز شعر تا همینجا که تقطیع کردیم، وزن شعر با زنجیره مفاعیلن تکرار می شود. بعضی از شاعران بهتر می دانند که هر مصرع با «مفاعیلن» به پایان برسد و این شعر از این حیث تقریبا بر وفق مراد ایشان است
چرا باران/ نمی بارد/گمانم دی/گر عاشق نی/ست
در اینجا بهتر بود شاعر به سطر بعد می رفت و سپس «هوای دلکشش مرده....» را می آورد تا صحت وزن در خطر نیفتد.
هوای دل/کشش مرده /و یا فهمی/ده این را که /زمین دار /مکافات اس/ت....
شعر در صحت و سلامت وزن پیش می رود و یک بازنگری در سطربندی می توان اشکالات جزیی وزن را مرتفع گردانید. اما یک نکته که نه تنها در خصوص این شعر بلکه در خصوص سایر اشعار نیز تقریبا صادق هست شاعرانگی اثر و توجه به نوآوری است. این شعر می توانست با توجه بیشتر به تشبیهات تازه تر و متنوع تر و یا پرداختن به مسائل به روزتر با توجه به استعداد شاعر، مورد توجه و تحسین بیشتری از دوستداران شعر و ادبیات ایرانی قرار می گرفت.
با آروزی توفیق روزافزون برای شاعر و تشکر از عزیزان فرهیخته و اساتید ارجمند