سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        نمی فهمی

        شعری از

        مهدیه کرامتی

        از دفتر تحمل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵ شماره ثبت ۱۰۹۹۰۲
          بازدید : ۵۹۵   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدیه کرامتی
        آخرین اشعار ناب مهدیه کرامتی

        تنها نباشی، حال لیلا را نمی فهمی
        هرلحظه با دیوار نجوا را نمی فهمی 
         
        تا لحظه ی اعدام وقتی منتظر باشی
        این زندگی تا مرز حاشا را نمی فهمی  
         
        آرام در کنج اتاقی سرد می افتی
        وقتی کمی، لطف و مدارا را نمی فهمی
         
        وقتی تمام عمر با اقبال می جنگی
        سوگندهای بعد دعوا را نمی فهمی 
         
        "لاتقنطو من رحمه الله" است اما نه
         تو خسته ای و شوق فردا را نمی فهمی
         
        هیچ آتشی در قلب تو دیگر نمیسوزد
        تنها به این خاطر که سرما را نمی فهمی 
         
        اینجا برایت حکم مجنون میزنند اما
        عاشق شوی، معنای فتوا را نمی فهمی
         
        دنیا سرابی محض شدشاید، سرابی سرد
        وقتی تو هم مفهوم دنیا را نمی فهمی  
         
        تا انتها این جمله را با درد می خوانم
        تنها نباشی، حال تنها را نمی فهمی 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۲۸
        سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم
        شعری پیش رو داریم از سرکار خانم مهدیه ی کرامتی که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت

        برخی شعرها به دلیل عدم اشتراک صاحب اثر، در پستوی سایت  قرار می‌گیرند و متاسفانه دیده نمی‌شوند این شعر هم از آن شعرهای خوب است که کمتر دیده شده امید این واکاوی مختصر به دیده شدن این آثار کمک کرده و نشاطی را برای سایت وزین شعر ناب فراهم آورد.

        نکته ی مهمی که قبل از پرداخت به شعر باید بگویم اینکه
        ایکاش شعرا وقتی از شعر دیگران برداشت‌ میکنند نامی از آنها در شعرشان ذکر کنند

        به شعر زیر از آقای سرخوش پارسا دقت کنید

        ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

        تا زن نباشی حال لیلا را نمی فهمی
        تنهایی تلخ زلیخا را نمی فهمی
        هاجر نباشی چاه زمزم را نمی یابی
        نازا نباشی درد سارا را نمی فهمی
        شاید بدانی حال عیسی و صلیبش را
        اما غم و اندوه عذرا را نمی فهمی
        آدم شدن سهم بزرگی نیست وقتی كه
        در عطر و رنگ سیب، حوا را نمی فهمی
        بی وقفه می كوبی به طبل عاشقی اما
        عاشق ترین مخلوق دنیا را نمی فهمی
        یک قطره اشکی در نگاهی خیس می مانی
        صدسال دیگر راه دریا را نمی فهمی
        یا این غزل را در دلت تائید خواهی كرد
        یا مثل من مردی و اینها را نمی فهمی…

        وقتی اینچنین آشکار از اشعار دیگران کپی میکنیم حتما
        نام صاحب اثر ذکر شود



        شعری با نام نمی فهمی
        همانگونه که قبلا هم عرض کردم در برخی موارد شاعر از بی حوصلگی و تنبلی نامی از ردیف و قافیه بر شعر می‌ نهد و سرکار خانم کرامتی هم گویا از این قاعده مستثنی نیست

        برویم سراغ شعر
        غزلی است با موضوع عاشقانه در ژانر  درد با ردیف نمی فهمی

        ردیف در شعر خصوصا غزل تنها برای زیبایی و جذابیت شعر به کار نمیرود بلکه در تکمیل معنا و مفهوم شعر نیز نقش به سزایی دارد. به همین دلیل ردیف خوب، ردیفی ست که به اصطلاح، «جواب بدهد» و در هماهنگی معنایی و محتوایی با سایر اجزای شعر به ویژه قافیه باشد.
        ردیف های اسمی، طولانی یا متفاوت، از ویژگی های غزل امروز است. به ویژه در غزل «فرم» که شاعرانی مثل محمد سعید میرزایی در دهه ی هفتاد، آغازگر آن بودند، چنین ردیف هایی بسیار کاربرد داشت و رایج بود.
        البته ناگفته نماند عده ای هم خواستند که در فرم و شکل غزل تغییر ایجاد کنند و به اصطلاح چپ نویسی کردند که جای بحث آن در این شعر نیست و حتی قالبی به نام غزال درست کردند که یک مصراع نسبت به مصراع قبلی یک رکن بیشتر دارد که اگر عمری باقی ماند در خصوص آن بعدها خواهم نوشت

        🔵 در این غزل ضعف تالیف های زیر مشهود است

        ♦️در بیت چهارم شاعر نتوانسته در دو مصرع بیت، تعادل و موازنه ی معنایی ایجاد کند جنگیدن با اقبال، با سوگند پس از دعوا برای مخاطب بی معنی است گرچه خود شاعر شاید با توجه به پس زمینه ی ذهنی خود آشنا بر این امر باشد ولی مخاطب درک درستی از این معنا ندارد
        باید در نظر داشت نه  تنها روایت شعر تلگرافی و فشرده است باید از این اختصار چیزی هم عاید مخاطب شود

        ♦️ در بیت ششم خاصیت آتش سوزاندن است وقتی شاعر میگوید

        هیچ آتشی در قلب تو دیگر نمیسوزد
        آتش چگونه خواهد سوخت؟ آیا اثر بر اثر تاثیر دارد یا اثر بر موثر
        ارتباط موثر، رابطه‌ای است که در آن، مفهوم مقابل  را با حداکثر دقت ممکن دریافت و درک کنیم بهتر بود شاعر پرداخت دیگری به کار میبرد و مصرع دوم هم به دلیل همان گویی مردود است

        (تنها به این خاطر که سرما را نمی فهمی)
        اگر وزن و عروض را از این مصرع برداریم شعریتی برای مصرع باقی خواهد ماند؟ کلامی است عادی بدون کوچکترین صنعت ادبی مهم تر از این ها حل معادله و جواب برای مخاطب و باقی نگذاشتن لذت کشف در این مصرع



        🔵بهترین بیت های غزل به لحاظ مفهوم و معنا و استفاده از صنایع ادبی

        ♦️ بیت دوم

        تا لحظه ی اعدام وقتی منتظر باشی
        این زندگی تا مرز حاشا را نمی فهمی

        که تصویر زیبایی ساخته شده به طوری که شاعر مخاطب را با خودش همراه میکند و درد آخرین لحظات یک اعدامی به خوبی تصویر شده، به زعم من این بیت پرتره ای است از رئالیسم که در سرحدات خیال جولان داده و منتقل کننده ی دردی است عمیق، ما در شعر نقاشی میکنیم اما ابزار ما رنگ و قلم مو نیست و در قالب کلمات بر روی بوم دفتر زیبایی را خلق میکنیم

        ♦️بیت هفتم


        اینجا برایت حکم مجنون میزنند اما
        عاشق شوی، معنای فتوا را نمی فهمی

        در این بیت هم به لطافت از دردی پنهان سخن گفته شده درد حرف و حدیث دیگران که در آثار شعرای بزرگ ما به این مقوله زیاد پرداخت شده است.
        اما و اما و اما

        🔵 جمع بندی و نکات خیلی مهم

        در بسیاری از سروده ها و سروده ی این شاعر مطلبی که باید توجه شود آن است که  هر شاعری باید از گذرگاه خیال خود شعر بگوید و از گذرگاه تجاری دیگر شعرا شاعر شدن لطف چندانی ندارد. هر شاعری باید از مسیر خیال خود بگذرد و دنیای متفاوت خود را به نمایش بگذارد. و اگر این مهم محقق نشود شاعر از نوآوری و تازه گویی عقب می ماند و دائما در یک سیکل ترکیبی دوار حرکت کرده و جلو رفتی حادث نمی‌شود
        گویی این شاعران قرارداد دارند که لب معشوق به انار و یا گیسوی یار به شب بلند و قد و قامتش به سرو سهی تشبیه شود و یا جفت جفت عشاق ما اعم از لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد و امثالهم بدون هیچ تغییری کلیشه ی آنان باشد
        ویا عاشق همیشه محتاج و معشوق گریز پا و قص علی هذا پس بهتر که ذهن خود را از این تعابیر تکراری و زیاد گفته شده بتکانیم و نو آوری را سرلوحه ی شعرمان قرار دهیم


        ایام عزت مستدام
        سید هادی محمدی

        خندانک خندانک خندانک
        آرمین پرهیزکار
        آرمین پرهیزکار
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۴۴
        درود استاد محمدی عزیز و شاعر گرامی🌺🌺
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۱۲
        👌👌👏👏
        ارسال پاسخ
        جمعه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۱۶
        درود .. استفاده بردیم.. سپاس 🌹
        ارسال پاسخ
        مهدیه کرامتی
        مهدیه کرامتی
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۲
        ممنونم. لطف کردید.
        جامع و اموزنده🌼🌻
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۳۳
        درود بانو
        بسیار زیبا و غمگین بود خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد فاضلی نژاد
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۳۳
        غزلی خوش وزن و روان و زیبا خواندم
        درود به شما خانم کرامتی
        برقرار باشید
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۰۱
        سلام
        قلمتان مانا ونویسا باد
        درود خندانک خندانک خندانک درود
        علی احمدی( امین)
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۱۴
        درود
        پر واضح است که دستی بر قلم دارید
        برقرار باشید
        آرمین پرهیزکار
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۴۴
        درود بانو کرامتی بزرگوار
        غزل زیبا و پرمعنایی بود
        👏🏼👏🏼🌺🌺
        محمدحسن پورصالحی
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۳۸
        عاشق نباشی حس باران را نمی فهمی
        چقدر وزن و قالب شعر آشناست
        زیبا سروده اید
        قلمتان سبز🌺
        حسن  مصطفایی دهنوی
        يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۶:۵۴
        سلام و درود بانو
        عالی است
        سربلند و پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدیه کرامتی
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۳۱
        سپاس از بزرگواران ممنونم🌼
        چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۰۷
        درود بانو
        بسیار زیبا بود
        تقدیمتان خندانک
        پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۵۱
        درودها بانو
        قلمتان ماندگار خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1