چهارشنبه ۷ آذر
بود و هستی شعری از روح اله سلیمی ناحیه
از دفتر هستی نگری نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۰۱:۲۵ شماره ثبت ۱۰۸۸۲۹
بازدید : ۷۲۷ | نظرات : ۳۵
|
دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه
آخرین اشعار ناب روح اله سلیمی ناحیه
|
بی قصه شروعم شود ازحرف شدن را
عالم به کُما ماندوخرد از چه سخن را
گردید کجاخلقت از آن نقطه که گویی
خارج نشد ازخویش وپسندیدشدن را
افتاد کجا بوده محیط از عدم آنجا
آنجاکه عدم بود،محیط ازچه عدن را؟ «۱»
تیری به فنا بودو شکافت زچه ،هستی
از بهر چه گردید و سرآرید چو من را
ار بودم ازل بودن از اینجا به چه معنا
هستی در ازل بود در انجا چه شدن را
من بینم و ان بیندو من دانم و ان نه«۲»
انجا چوبدانسته من اینجا چه شدن را«۳»
هستی به گمانم همه در پوچ وفنا را
گردید ونما برمنه دیوانه چو تن را
انجا که نبوداست جهان هیچ نبودن«۴»
زانجابه چه تدبیرچنین ملکُ صَحَن را
من بودو خردبودو اتم دادِ عیانی «۵»
انجا که چنین بود کجا بودِ چو فن را«۶»
من گردم وحَیّ ازخرداین دیدِ هزاران
یک(بود)جهانی نشد آن سرِّ کُهن را«۷»
این چیست که عالم زجهانی شده اما
دربی خردی گشته همی جهلِ یَمن را
«۱» (به گفته عالمان هست از عدم وجود شد و قبل از وجود جهان نیز عدم بود
پس چرا هستی از داخل عدم اول در عدم خارجی هست شد چرا در همان ملک عدم هست نشد یعنی دوتا عدم بود؟)
«۲»(اینده نگری و دانستن گذشته که اشاره به اینکه کل هستی با برنامه دقیق خلق و حرکت کرد )
«۳»(قسمت و تقدیر)
«۴»(دیوانه ،جنون خردی که از درک پایین جسمانی از هستی)
«۵»(در سه اصل هستی یعنی خرد حیات و ماده فقط ماده یا همان اتم ظاهر هست)
«۶»(در ملک عدم چگونه هستی را تصور کرده و وجود کردند در حالی که هیچ درکی از هستی ظاهری نبود)
«۷»(من یعنی حیات به اضافه خرد که همان انسان هست و هزاران سوال بی جواب فقط برای کلمه بود که حتی در مورد عدم یا عوالم و بُعدهای بالا که با بود خطاب میکنیم)
|
نقدها و نظرات
|
سلام احنرام بر حضورتان سپاس از نگاه و توجه و لطف تان 🌹🌹🌹 | |
|
سلام جناب ازاد عزیز هستی یا از عدم امده یا اصلا وجود نداردیا ما وجود نداریم هستی هم در انتها همانند خداوند تبارک نا معلوم میشود پس نمیتواند مثل خداوتد از قدیم باشد پس از عدم امد و حتی اشاره ای در قران که که بشو میشود سپاس 🌹🌹 | |
|
و در مورد فلسفه که خواندیم ایا شما قبول کردید که درست و حقیقت هست ایا تا به امروز توانسته اند جواب سوالی را به یقین بگویند نه به فرضیه جهان متناهی یا نامتناهی ؟ | |
|
هستی مقصودتان جهان مادی است؟ درین صورت هم ماده از عدم خلق نمی شود جلوه ای از جلوات هستی است نظریه مهبانگ هم ظاهرا نسبت به قبل از انفجار بزرگ ساکت است نه اینکه بگوید هیچ بود | |
|
سلامی دوبار جناب ازاد فرمودیدهستی جلوه ای از جلوات هستی است خب با اینکه درست نیست ولی درست باشد اون هستی از کجا امده که این هستی جلوه ان هست چرا تقطیع و فریم بندی فکر میکنید هزاران هستی همینجوری برید اخرش باید اصل هستی وجود شده باشد حرف من اینجاست از کجا جناب ازاد فضای بین کیهانی را تصور کنید مثلا۱۳میلیارد سال نوری ، خوب، این فضا کجا تمام میشود و اصلا میتواند تمام بشود دقت فرمایید هردو جواب بله و خیر هم درست و هم صدرصد نادرست میباشد
| |
|
درود استاد عزیزو بزرگوار سپاسگذارم از بداهه ی زیبایتان 🌹🌹🌹🌹🙏🙏 | |
|
عرض احترام استاد تختی سپاس 🌹🌹🌹 | |
|
درود جناب حسنی عزیز سپاس از نگاه و نظرتان و از اینکه برداشت خود را اشاره کردید اینجا سایت شعر نیست .... اینجا نظرات دل بخواه است نقدها برنامه ریزی شده متاسفانه جناب ازاد بخاطر نظرشان بلاک شدند و نظری که کاملا بی ایراد بود سپاس گزارم از شما 🌹🌹
| |
|
درود جناب ازادبخت عزیز ببخشید دیر پاسخگو شدم در مورد هستی به نظر بنده هست یا هستی تنها کلمه خاص و فراتر از تصور و ازلی ممکن است حتی قبل از خداوند چون اگر معنا نباشد خدا نیز معنا نمی شود هست برای عدم نیر احاطه دارد و برای وجود نیز همینطور در مورد خرد که در واقع همان عالم معناست و عالم معنا یعنی خدا و در اصل برای انسان همان عدم یا عامیانه ترش هیچ است و اینکه کجا می تواند معنا بگیرد وقتی در حیات کلمه شکل گرفت خرد معنایش تا حدودِ وجودِ کلمات قابل فهم شد این نظر بنده است البته تقریبا | |
|
درود و عرض ارادت استاد بزرگوارم جناب انصاری تغسیر و توضیحتان را که لطف و محبت شماست با دقت خواندم باور کنید برایم بسیار خال خوبی دست می دهد وقتی کسی اینگونه افکاری را به کلمات می نشاند سپاس گزارم 🙏🙏🌹🌹🌹 | |
|
درود جنتب حسنلو عزیز سپاس 🌹🌹🌹🙏 | |
|
درود جناب زراعتی بزرگوار سپاس گزارم تز نگاه و نظر پرمهرتان 🌹🌹🌹🌹🙏 | |
|
عرض ارادت جناب یونسی گرامی سپاس از توجهتان🌹🌹🌹🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حکیمانه و زیبا بود