حقوق بشر Human Rights
بگذار...زندگی را,آ...ب ببرد.
ونرو!
ونائیست!
وسینه ات را،سپرنكن:
آ...ی نچكیده ازتمام ِ‹‹ تن ››اش,‹‹قطره ای››هنوز!
- كه ((گلوله ها- كوروُ...كرند))!!
و((حقوق بشر))Human Rightsنمی شناسند؛
(قناری ِشلوغ درلحظه های ِناهنجار)!...
نرو,
ونائیست!
وسینه ات راسپرنكن:
آ...ی نچكیده از‹‹زبان››ات قطره ای هنوز!
- كه‹‹یكی››درمیان ِبُرجك ِسخت؟
رو به جبهه ی ِتنفس ِِ‹‹تو››!
ازلوله ی سخت...!!
- ((تگرگ ِ ...تیغ)) نشانه رفته است...
(بگذارزندگی راآب...ببرد)...
- و نرو...
و...نائیست...
وسینه ات راسپرنكن :
آ...ی نچكیده از‹‹دست››- های ات...قطره ای هنوز!
- كه‹‹دیگری››؟
به پشت ِ زرهی پولادین !!
تمام ِعقده ی ِخویشتن ِخویشش را
آغشته به آتش
- روبسوی مظلومیت ِِعریان ات
از روزه ای...فِرا...خ!
- با سمفونی ِگلن گدن وُ
باروت...
- كشیده است...!
- وبرای پای ِچپ اش؛
داستان ِ...«ها....ی هیت- لر...»میخواند!
- پای راست او...!
(( كاش زندگی راآب ببرد))
(( كاش زندگی راآب ببرد))
(( كاش،این زندگی!را،آب...ببرد!
و...نرو.
و...نائیست.
وسینه ات راسپرنكن.
- آ...ی نچكیده از‹‹سینه››ات,قطره ای هنوز!
- كه تومعصوم تر...ازآب ِ روانی!
- كه این((چاله ی حیات))؟
-فراترازآنچه- تصوركنی- وسیع!
- و:
((تشنه ی خون ...است))...
((بگذارزندگی راآب ببرد،ونرو.))
- و...نائیست.
وسینه ات راسپرنكن.
- آ...ی((یكه تازهمیشه بیدارراه ِآزادی؛((؟))!
- كه چندی :
*‹‹مردمان بی پنجره...
بی رنگ...
بی نور...››!
- حباب پنجره های فردای((كودك ات))را؛خواهند...شكست!
رنگین كمان اش,خواهند ربود...
نورش را،خواهند درید!
ویاد تورا...هرگز!
هرگز.
- هرگز!نخواهند...سرود؛
درشبهای مخملی!...
حالا كه رفته ای؟
و تمام پرهایت, ریخته است!
- آ...ی((كبوترراه آزادی))؟!
- ستاره ی خاموش من((شهید))Martyr !
- چگونه تمام اعضای جسم تورا-
جستجو كنم :
درلابه لای«زنجیرهای متحرك»ی ...؟؟
- یك نفر،«آرامش» م دهد.
یك نفر،ازخودم,وا...رهاندم.
یا...دیگری،فروپاشدم!
یا...لااقل,بگویدم :
زندگی را
آب...
برده است.
Mahyar sanaei
****
" باز " نوشت : از شعر,
حقوق بشر
از ویکیپدیا،دانشنامهٔ آزاد
حقوق بشراساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هرفرد به طورذاتی،فطری وبه صِرف انسان بودن ازآن بهرهمند میشود.این تعریف ساده عواقب وبازتاب اجتماعی وسیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد.مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشروسایراسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن،سلب ناشدنی،انتقال ناپذیری،تفکیک ناپذیری،عدم تبعیض وبرابری طلبی،به هم پیوستگی ودرهم تنیدگی را دارااست.ازاین روبه تمامی افرد درهر جایی از جهان تعلق داردوهیچ کس رانمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند،ازحقوق بشرمحروم کردضمن اینکه همهٔ افراد فارغ ازعواملی چون نژاد،ملیت،جنسیت و غیره در برخورداری ازاین حقوق باهم برابرویکسانندودراین خصوص کسی رابردیگری برتری نیست.این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که درقوانین ملی وبینالمللی موجودند میشود.دکترین وفعالین حقوق بشر،درفعالیتهای بینالمللی خوددرزمینه حقوق بینالملل،نهادهای جهانی ومنطقهای،سیاستهای دولتی ودرفعالیتهای سازمانهای غیردولتی،اساس وشالودهٔ سیاستهای عمومی واختصاصی دراین زمینه را بنا نهاده است.درواقع میتوان گفت «درصورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح،با یک زبان مشترک اخلاقی،گفتگوومباحثه کنند،این زبان مشترک اخلاقی،درواقع،حقوق بشر نامیده میشود».
و(("این شعر"تعلق به تک تک افرادجامعه ی داردکه خواستارتبعیت تک تک انسانهایی است که ازمفادحقوق بشرتبعیت کنند)).
*محتوای داخل گیومه‹‹ ››ازشاعرخوب ماسركارخانم((غزل آرامش))است.
ولازم به ذکراست که پاورقی این شعرنیزدرشعری باهمین مضمون(حقوق بشر)البته گسترده,درفرصت آتی,تقدیم حضوربرای مطالعه, میگردد.که به «فرمایشات کوروش کبیردرباره حقوق بشر,برای عموم بشر,دراستوانه منشورکوروش کبیرموجوداست»؛پرداخته شده است.
1392.1.15
همدان