پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
اسفند! دورۀ تو دگر سر رسیده است
پایانِ فصلِ سرد به باور رسیده است
از دی گذشت و موعدِ بهمن تمام شد
گاهِ طلوع مهر، ز خاور رسیده است
غافل شدی ز آمدنِ روز و رفتِ شب
ازاین که این سوارمکرّر رسیده است
از این که در ورای قدم های سردِ تو
جشنِ گسارِ باده ز ساغر رسیده است
بردی گمان که چلچله از یاد برده بود
بالای سرو را ، که تناور رسیده است
ما گرچه، ناگزیر به تو خو گرفته ایم
اما خبر، ز نکهت محشر رسیده است
نوبت به یاس و بوی دل انگیز نسترن
شورِ هوای گرم و معطر رسیده است
تو نقشِ برف، بر بدنِ دشت می زدی
بنگر بهار را چه مصور رسیده است
آوازهای ساز تو ، غمناک و تیره بود
اینک ، نوای شاد و منوّر رسیده است
اسفند ! گر چه هنوز هستی ولی بدان
پای صفا به کویِ صنوبر رسیده است
|
|
نقدها و نظرات
|
با عرض سلام و ارادت متقابلا عید نوروز و سال نو را به جنابعالی و خانواده محترم تبریک و تهنیت عرض می کنم و سپاسگزار زحمات شما در حفظ و اشاعه فرهنگ و ادب فارسی هستم. سلامتی و شادکامی همیشگی شما را از خداوند منان خواهانم | |
|
سلام و درود بر جناب استکی بزرگوار سال نو مبارك همیشه سلامت و کامیاب باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خادم شما(ملحق)