سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    تعریفی ازمن

    شعری از

    الناز حاجیان (مهربانی)

    از دفتر آینه ای در تاریکی وانعکاسی از نورها نوع شعر دلنوشته

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۱۶ شماره ثبت ۱۰۷۸۱۴
      بازدید : ۲۷۸   |    نظرات : ۱۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    من اهل خرافات نیستم
    ولی مذهب را دوست دارم...گاه شنیده ام مذهبیان را خرافاتی می نامند...اگرخرافات این است من دوستدارش هستم...
    مثلا اگر بگویند ارواح بر سنگِ مزارِ خود هرپنج شنبه درانتظارِ دیدارِعزیزانشان  هستند باتمامِ احترامم باورمیکنم
    یااگربگویند
    شب ها درخوابهایمان ارواحی راملاقات می کنیم که دربیداری هرگز نه آنهارا  دیده ایم و نه ملاقات کرده ایم
    بلکه فقط پنج شنبه ایی را که مهمانِ مزار عزیزی بوده ایم با قدم هایمان سنگِ خانه ابدیتشان را تلنگری داده ایم وآنهاتلنگررا درخوابهایمان بالبخندی جاودانه پاسخ داده اند
    به خیالم بهتراست نگاهمان به تمام توهماتی که دربیداری ،
    روحمان شکارشان میکند مقداری واقعه بینانه ترباشد
    مثلاشایدروبه آینه ها همزادمان مارا مینگرد
    یادرمیان تاریکی ها نورها همان فرشته های نگهبانمان هستند
    یا کلامِ قدرتمانِ نجوایِ خدایمان برای بیداریِ ایمانمان می باشد...
    برای من درکشان سخت نیست
    زیرا هم لمسشان کرده ام هم نگریسته ام چه زیبایهایشان را
    وچه زشتی هایشان را
    به گمانم اگر من خوب باشدعملکردم زیبای هایشان برایم ظاهرمیشود
    واما اگرباطنی چرکین داشته باشم ظاهروباطنی لجن گرفته روبه من ظهورمیکندکه دریک چشم برهم زدن ازبینابه کوروصله زده میشودچشمانم...چَشم درون خواهانِ بیداریست
    بیداری که گره کورخورده است به زیباییِ عملکردت درزندگی...
    عملکردی که ازخلوصِ نیتت سرچشمه میگیرد
    نه لازمه  یِ مذهب است
    و نه لازمه یِ پندهایی اینچنین
    کافیست به این باورر برسیم که ما در درونمان واقعیتی روشن راهدایت میکنیم رو به جاودانگیِ خدایمان...
    (هم ایمان
    هم رستگاری
    هم تقوا
    هرچه را که لازمه نیک بودنت هست حفظ کن)...
    ۶
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۴۸
    درود بانو
    جالب و زیبا بود
    آموزنده خندانک
    سیاوش آزاد
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۳۸
    سلام روح با توجه به تجرد در مکانی حضور نمی یابد بلکه توجه می کند مثلا الان به جسم توجه دارد بنابرین احساس می کنیم درین مکانست ولکن لامکان له و لا زمان له و هو مجرد من جمیع الحدود المادیه بل المثالیه بل العقلانیه بل هو وجود المحض ولکن الظلیه

    مطلبی آورم از فضای مجاز البته بخشی ازو را بلا رد ولا قبول بل خود اعزه تامل کنند و انا فی موضع السکوت و لا سکوتی اعنی انی طارد وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ
    در عرفان این گزاره را داریم: «الموحد لا یوحِّد» یعنی موحد، توحید نمی‌کند، زیرا توحید از صفات موحّد نیست، موحد کثرات را نمی‌گیرد یکی کند یا به یکی بازگرداند. اصلاً وجود جناب موحد خود با وحدت سازگار نیست، همچنین همچون سوژه نیز نیست که جوهر ندارد و خلأ است، اما وحدت و جمع می‌کند. اصولا وحدت با جمع سازگار است، یعنی یا کثرات را یکی کردن، یا بساط کثرات را جمع کردن که هیچ‌کدام با توحیدِ موحّد سازگار نیست

    از طرفِ دیگرِ ماجرا یا رویِ دیگر ِ سکه، فلسفه کارش توحید است، یعنی بین کثرات جمع می‌کند یا به وحدت ارجاعشان می‌دهد. تا کثرات جمع نشوند که عالم در خائوس و بی‌نظمی پراکنده و رهاست. جناب حسن حسن‌زاده آملی در شرح عیون مسائل نفس، بالاترین حرف را در توحید فلسفی می‌زند، یعنی موحد بین تجرد از ماده و تجرد از ماهیت جمع می‌کند، یعنی نفس نه‌تنها از عالم ماده فرا می‌رود بلکه از عالم ممکنات هم فرامی‌رود و وجود بحت می‌گردد
    در اینجا به لحاظ فلسفی بین انسان و خدا فرقی نیست، جز یک‌سری استعارات و تلویحات شبیه به بحث احد در جناب فلوطین! اگر متافیزیشن بخواهد صادق باشد و دست به این استعارات نزند، نهایت آنچه نفس طی می‌کند، حق است جلّ‌وعلا و قاب قوسین او ادنی در فلسفه بی‌معناست، صادق باشیم خدای فلسفی انسانی است و انسان فلسفی الهی و لیس وراء عبّادان قریه! یا به گفته جناب شریعتی: دیگر پشت خانه‌های ده هیچ نیست، کویر بیکراته عدم است و متافیزیک را با عدم چکار!
    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۵۶
    دنیایی سپاس ازوقتی که گذاشتید
    توضیحاتِ شمابرایم ارزشمنداست
    اما جناب من درتمامِ متن توضیح داده ام این اگرخرافات است
    یعنی خودم به خرافات بودنِ بعضی عقایداشاره داشته ام
    اما در کلام آخرم قیدکرده ام برای من درکشان سخت نیست
    زیرا هم لمسشان کرده ام هم نگریسته ام چه زیبایهایشان را
    وچه زشتی هایشان را...من همه چیزراممکن میدانم زیراگاه همین غیرِممکن ها رویدادهایی رابرایم رقم زده اند...
    خندانک
    ارسال پاسخ
    فرهاد احمدیان
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۰۸
    سلام و عرض درود خدمت خانم حاجیان بسیار عالی پاینده باشید
    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۱۶
    سلام بزرگوار
    دنیایی سپاس
    عالی حضورِگرانِ شماست
    خندانک خندانک
    خندانک
    ارسال پاسخ
    رضا سعادت نژاد
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
    سلام بانو حاجیان زیبا قلم و مهربان خندانک خندانک
    همیشه افکارتان را ستایش می کنم
    در این اثر تناقضی زیبا را بررسی کردید که باید گاهی وقت ها زاویه دیدمان را عوض کنیم
    نباید از کنار هر اتفاق ساده ای به راحتی بگذریم
    قلمتان را دوست دارم و مخصوصا این جمله را"مثلا شاید رو به آینه ها همزادمان مارا می نگرد"
    موفق و سربلند باشید بانو خندانک خندانک
    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۵۸
    دوست هنرمندم درودبرشما که همیشه نکته یِ ظریفِ نوشته
    را درک میکنید
    بدونِ اینکه نقدی منفی را دخیل ببندیدبه شعرونوشته
    آنچه را دوست داشته باشیدبیان میکنیدحتی اگردوستدارش نباشیدبازهم با ادبِ شعریتان آن را بیان میکنید
    دنیایی ازنظرتان خوشنودشدم زیرا همیشه حرفِ دلم را درمیان نوشته هایم زیرکانه یافته اید...دنیایی سپاس خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    تکتم حسین زاده
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۴۶
    درودها بانوجان خندانک فکر نمیکردم روزی با خواندن دلنوشته ای به وجد بیام ولی با خواندن دلنوشته های شما دلم جلا پیدا میکنه خندانک دستمریزاد نازنین
    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۲۳
    عزیزم مراشرمنده می کنید
    دنیایی سپاس ازمهرومحبتی که نسبت به قلم ونوشته هایم دارید
    خداراشاکرم ازاینکه حالتان راقلمم خوب میکند خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود آزادبخت
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۰۱
    سلام و احترام‌بانوی مهربانی
    زیبا بود و البته مفهومش زیبا اما
    از لحاظ ساختاری ،تخیل و ،،،، قوی تر از این را از قلمتان خوانده ام
    امید که جسارت نشده باشد.
    خندانک خندانک خندانک
    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۲۱
    سلام بزرگوار
    شماهرچه نقدکنیدمن برایم ارزشمنداست
    حق دارید این نوشته برای چندسال قبلترازجدی گرفتنِ خودم واحساسِ قلمم هستند
    دنیایی سپاس ازاینکه هم وقت گذاشتیدوهم دقت خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    شیما جریده
    يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۱۲
    درود الناز بانو عزیز خندانک
    چقدر دیدگاه شما را دوست دارم
    و چه زیبا گمان هایتان را به تصویر کشیدید خندانک خندانک
    ارتباط نزدیک افکار و نوشته هایتان به خوبی حس میشود
    بمانید و همچنان زیبا بنویسید ♥️

    الناز حاجیان (مهربانی)
    الناز حاجیان (مهربانی)
    يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۳۲
    درودبرناب بودنت مهربانوی شعر
    محبت داریدعزیزم
    زیبامیخوانی
    وزیبانگر هستی
    نوریست ازدیده یِ نابت که به واژه هاجان میبخشد
    ناب بخوانی برایت دلنشین میشودقلم مهربانوی ادب وشعربمانی برای هنروقلم خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0