چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر زلیخا رامیار،امید سحر
آخرین اشعار ناب زلیخا رامیار،امید سحر
|
چون روح شدم در خانهای
بر شمع شدم پروانه ای
با شوق زدم بال وپری
آنجا بدیدم من سری
دیدم که او خواند چنین
اشکش روان راند زمین
گر نی گزارم بر لبم
آید برون دود از دلم
باران غم دیدم ،تَرم
شکسته من بال و پَرَم
نی را بِکرد نالان غََمَش
پروانه هم سوزان پَرَش
شمع را بِکرد آب وتمام
خاموش شد آتش، گشته خام
محفل چنین بی روح شود
هر ذره غم چون کوه شود
در جمع یاران غم مگو
از حسرت و ماتم مگو
تو بال بده پروانه را
شوری بده هر خانه را
شمع را به خاموشی نبر
غم را فراموشی ببر
نی را بگو نالان نباش
بر ضد خوش حالان نباش
امید بده سحر شود
گو شبِ تار هم سر شود
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد ارجمند سرکار خانم زهرا بافقی الهه امساس شاخه گلی به زیبایی صلوات نثار روح پدر بزرگوارتان باد | |
|
درود بی کران بر شما استاد ارجمند ، بسیار از دقت نظر شما سپاسگزارم ،رانَد زمین نوشتم یه معنای روانه کردن، جاری کردن | |
|
استاد بزرگوار از ابراز لطف بی دریغتان کمال سپاس و تشکر رادارم خداوند روح تمامی اموات ودر گذشتگان شما را نیز مورد رحمت بی پایان خودش قرار دهد انشاالله، | |
|
درود بر شما استاد عزیز ، از ابراز لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم، پاینده باشید انشاالله | |
|
سلام و درود بی کران بر شما استاد توانا وکوشا ،از لطف سرشار شما بی نهایت ممنونم ، مهر خداوند همواره یارتان باد که مهر میورزید دل آزار نبیند از حرفی که از دل بر آید آن نه حرفی است، که چون گل برآید | |
|
درود بی پایان بر شما استاد ارجمند | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.