يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر محمد علي واشقاني ( باران )
آخرین اشعار ناب محمد علي واشقاني ( باران )
|
به نام خدا
به خدايي كشيده امروزه
كار قومي كه نيست بر قانون
شرع و انصاف و معرفت رفتند
به گدايي كاهن آمون
گفت موسي به سبطيان آن روز
فال خود را كنيد ديگرگون
الغرض آدمي نشد آدم
شد اسير و شكسته و مغبون
خوابها را چه كار با بيدار
گر نباشد مرادشان ، هارون
باز تكرار گشته اين تاريخ
باز بردار مي شود شمعون
دل " باران" گرفته ، مي داند
دشمن همدگر شده هم خون
محمد علي واشقاني فراهاني (ع. باران )
|
نقدها و نظرات
|
درود و ارادت شاعر گرامي . طنز زبان تند و تيزي دارد و البته ظراوت بسياري را نيز مي طلبد . اميد كه چنين بوده باشد . . | |
|
نظر لطف شماست شاعر گرامي . درود و ارادت | |
|
درود و عرض ارادت شاعر گرامي | |
|
درود شاعر گرامي . توفيقي ست حضور و ابراز لطف و محبت شما . شاعر زبان بشريت ست و هيچ حدمرزي در زمان و مكان ندارد . اميد كه اين اندك از اين حقير ارزشمند و موثر باشد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
دستمریزاد