سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فروختی عشقمو به چی؟

        شعری از

        یخ فروش جهنم(نادرروشنی)

        از دفتر یخ فروش جهنم(نادر روشنی) نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۲ ۲۳:۴۱ شماره ثبت ۱۰۶۴۴
          بازدید : ۷۹۹   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یخ فروش جهنم(نادرروشنی)
        آخرین اشعار ناب یخ فروش جهنم(نادرروشنی)

        دیگه خسته شدم از دست این روزای تکراری
        فروختی عشقمو به چی؟یکم پولودوتا گاری...
         
        میگفتی که صدای مخملیم واست یه تسکینه
        دروغ میگفتی یا اینکه مسکن زیر سر داری؟؟؟
         
        همیشه به خودم میگم؛عجب دیوونه ای هستی
        ولی  با  کاره امروزت  یقین  کردم ؛ تو بیماری!!!
         
        تو  و  امثال  تو  مثل  علف  هرزین  توی  مردم...
        باید از ریشه قطعت کرد،ولی تو هفتا جون داری
         
        گاهی وقتا میگم لعنت،میگم نفرین به اون ذاتت
        بازم   میخندی  به حرفم ، عجب  آدم  روداری!!!
         
        تو  دائم  بم  میگفتی که ؛ خدا  یکی ، دلم یکی
        دارم  تازه میفهمم  که ، از اونا  هم دو تا داری!!!
         
        چقد  ساده  بودم  گول  چشای  تیرتو  خوردم....
        از اون روزی که تو رفتی نشستم پای سیگاری...
         
        یه روزی میشه که اشکات میشوره قلب این شهرو
        حالا  میخندی  و  خندت  فقط  از  درد  ناچاری...
         
        برو   میدونم   این   بارم   تقاص   کارتو  میدی
        تمام  زندگیم  این  بود ، تو  و  این  درد  اجباری
         
        دیگه  خشکیده  عشق تو ،میون  سینه  و قلبم
        بین  پشت  سرت  جا  آب یه دنیا فحش میذاری...
        سروده شده در۱۵/۶/۹۱

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5