سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        بوق

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ دی ۱۴۰۰ ۰۶:۵۸ شماره ثبت ۱۰۶۲۴۸
          بازدید : ۱۰۸   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        بوق
         
        با رفتنِ روح ،
        شادی مستولی شود به لحظه های ،
        حال و، آینده و مسبوق
         
        می بیند روح ،
        همین غمها بود ، که باعثِ شادی شد
        دگر این روح ،
        رها شد   
        از فشارِ این یوغ
        فقط مانده دگر پرواز  
        درحال وهوایی ، از شور و تلذذ و نبوغ
         
        همه کشک بود ، همه ی افسردگی ها
        داغ نوشیدنِ زندگی ، بد بود
        رویَش که نوشته بود :
        باید خُنَک اش نوشید ، آن دوغ
        باید زندگی ، بی خیال تر میگذشت
        با حال و هوایی ، از شور و تَلَذذِ تَلَمُذ و،
        بی تردید ، لحظه هایی کامل ، در شوق
        باید شوق مان انرژی میداد به ما ،
        همه مثبت
        با دمیدنِ حال وهوایش ،
        در سازدهنی ها و، بوق
         
        بهرِ ترغیب به شادی ،
        نیاز نیست ،
        کسی رَوَد به روی منبر
        تا بگوید : باید شاد بود
        خودِ شادی ، به انبار دلش دارد هزاران ،
        کرنا و بوق
         
        خودِ شادی میدَود تا برسد ،
        شادی کنان ، دوان دوان
        لِی لِی کنان ،
        به این سوق
         
        لحنِ شادی قشنگ است
        میرود به تک تکِ قلوب ، از شوق
        تُخسی اش ، آنقدر زیادست
        که هیچ بنی البشر،
        نتواند که مهارش کند در طوق
         
        خودش ،
        کفترِطوقی ست
        خطِ زیبایی به دُورِگردنش کشیده خالق
        همچون ، گردن آویز
        افتخار می کند ،
        به خدا و بندگی اش
        و بدونِ شک ، آن طوق
         
        بندگیِ الله ،
        مساوی ست با ،
        آزادی
        چقدر بندگیِ دلدار، قشنگ است
        چقدرمملو کند ما را ، از شوق
        چقدر شادی دهد بر ما
        ریزد یکریز بر ما ،
        هنرها و قریحه ها و صد ذوق
        بَرَد ما را ، دمادم به مسیری ،
        ز مافوق
        آنجا که یکریز، فوق است ،
        فوق بر فوق
         
        تا که رسیم به آسمانها
        رسیم آنجا که انگارعروسی ست
        ریزند همه ، بر سرِ روح ،
        نُقل هایی ز شادی
        اسرافیلِ جارچی ، می دمد ،
        درآن محشر،
        با ذوق ، همه انتظار و، فنّ و فوتِ شوق اش را ،
        در بوق
         
        بهمن بیدقی 1400/7/6
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۰۸:۴۵
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و آموزنده بود
        موفق باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۰۹:۲۶
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        ممنونم از لطف شما
        مؤید باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۰۹:۵۵
        درود برشما جناب بیدقی بزرگوار


        عالی بود زیبا و
        آموزنده خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۴۴
        با سلام و عرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
        ممنونم از لطف شما
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۱۰:۴۵
        درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین چون همیشه پر بار واموزنده بهره بردم
        قلمتان ماندگار
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۴۵
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        ممنونم از لطف شما
        سلامت باشید
        در پناه حق
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۱۶:۵۲
        باسلام
        شعر بلند بالایی بود
        قشنگ بود
        خودِ شادی میدَود تا برسد ،
        شادی کنان ، دوان دوان
        لِی لِی کنان ، خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ ۱۸:۲۹
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        ممنونم از لطف شما
        سلامت باشید
        در پناه حق
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0