از پمنار تا جردن و شمرون

سلام و درود

چارپاره ترانه ای واقعا زیبا و دلنشین
و معرفت آموز

درود بزرگوار
ترانه زیبایی است

درود عزیز
ترانه ی زیبایی بود 👏👏👏🌺🌺

سلام .
در خط چهارم.
شاید که بازم خوب شه .....احوالت...به جای حالت
بیشتر به ریتم شعر می‌نشیند
و در خط یازدهم
بایک ......دسر......نسکافه یا چایی
مجددا بیشتر به ریتم شعر ترانه می‌نشیند
در خط سیزده ....با هم.... پیاده راه... می افتیم...
در خط چهار دهم توی شلوغی ....توی این... تهرون
در خط هفدهم. حال تو که بدباشه.....انگاری...
در خط هجدهم. انگار که...حالِ من و دنیام بد تر شه
.خط های آخر هم برایتان مینویسم

درودها بزرگوار

که در مجموع
........
.......

بارونیتو از تو کمد بردار
دارم میام از خونه دنبالت
باید بگردیم تو خیابونا
شاید که بازم خوب شه احوالت
شام و بریم مهمون من نایب
نسکافه ی بعد از غذا با تو
تا صبح میچرخونمت تو شهر
تا وا کنی شاید تو اخماتو
با راه رفتن دور دریاچه
یا یک بلال داغ تو دربند
با یک دسر ، نسکافه یا چایی
با چی میاد روی لبت لبخند
با هم پیاده راه می افتیم
توی شلوغی توی این تهرون
از راهِ آهن تا خود تجریش
از پامنار تا جردن و شمرون
حال تو که بد باشه انگاری
حالِ من و دنیام بدتر شِ
اخم میکنی با اخم تو انگار
یک چتر، غصه روی این شَهرِ
باید بخندی تا که آروم شَم
راضی بشم ، تا که بری خونه
تو زود راهی شو یهو دیدی
شهر با نگاهت راهبندون شه.
...........
..........

عزیز بزرگوار از ترانه تان خوشحال شدم.

سلام و درودها جناب یعقوبخانی ادیب گرامی
سروده ای زیبا از وجودتان خواندم
درودتان باد

سلام جناب یعقوب خانی
سروده ی زیبایتان تداعی رفاقتی ناب لست
عاشقانه ای در خور تکریم
درود بر شما

درود ها بزرگوار گرامی


زیبا سروده خواندم از قلم شیوای‌تان

تابنده باشید

ارادتمندم . سلامت باشید