سه شنبه ۱۶ بهمن
گندم ترین بهانه شعری از علی معصومی
از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۴۰ شماره ثبت ۱۰۴۲۶۱
بازدید : ۲۲۴ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
گندم ترین بهانه
امشب اسیر ساحت پائیز خود شدم
رسواتر از همیشه گلاویز خود شدم
رنگ جنون به خاطره ها از چه می زنی
ای عشق اگر به فصل بهارم نمی بری
¤¤¤
جامانده ام دمی اگر از همرهان خود
آواره ام به دایره ی بی نشان خود
بهتر همینکه با دل خود واگذاری ام
باری اگر به منزل یارم نمی بری
¤¤¤
آشفته حال دامنه ی بی قرار ام
زخمی ترین چکامه چشم انتظاری ام
باید برای حال دلم چاره ای کنی
دستی اگر به زلف سه تارم نمی بری
¤¤¤
من بامداد مشرق شهر ترانه ام
پیچیده در حکایت نیلوفرانه ام
صد برکه ام به دامنه ی پلک آرزو
نامی اگر ز شهر و دیارم نمی بری
¤¤¤
ای فتنه های چشم سیاهت گواه من
گندم تربن بهانه ی هر اشتباه من
با سیب سرخ چهره مرا مبتلا مکن
روزی اگر به باغ انارم نمی بری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود