سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        پیکاسو

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۶:۲۹ شماره ثبت ۱۰۳۹۵۱
          بازدید : ۱۲۱   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        پیکاسو
         
        سر و روی و هیکلِ پُر از نظمت را ،
        ای آدمیزاد !
        پیکاسو طوری کشید ،
        درهم آمیخته
         
        همچون ، کوبیسمِ زندگیِ تو
        مکتبی ساخت ز تو
        چپ و چُل
        با سر به دیوار زد تو را
        همچون مصلوبینِ روزگارِ ثانی
        روی دیوارهای موزه های نو ،
        تو را آویخته
         
        همه اَشکال ، گریزان شده ازخود
        حرکاتِ آدمیزاد ، دین ، جهان
        پُر از اضطراب
        همه افسار، گسیخته
         
        گریزان از انشاء
        ز تاریخِ خود حتی
        از جغرافیا
        از دیکته
         
        با لباسهایی چرک ، چروک
        دامانی که لکه دارِ صد گناههاست
        پیراهنی که انگار بَرَش ،
        سوپ و آشی ریخته
         
        همچو یک مجسمه
        که جای گچ و قلع و مس
        در قالب اش ،
        قیرِ داغی ریخته
         
        آنها همه را
        به دیوارِ دنیاییِ خود آویخته
         
        پیشِ خود فکر نموده
        آردِ خود را بیخته
        الک اش آویخته
         
        ولی ، بسیاری ز آنها
        فقط تصویری شنیع ز شهوت است
        فقط تصویری ،
        ز بی حیاییِ ذهن است بی شک
        آخر آن برهنگی دینی ندارد
        ورنه گر داشت
        همچون سربداران
        میتوانست شود ماجرایی از کوبیسمِ آدم
        که برای ، روزگارِ سختِ آدم
        همه داوطلب شدند
        همه خود کوبیسم شدند
        تا زندگیِ دیگران ، نظمی بگیرد
        تا که ،
        دینِ نظم یافته درسخن ،
        درعمل نظمی بگیرد
        همه آونگ وار
        با پای خود رفتند ، به پای چوبه های قاب
        همچون میخ ها بود طناب ها
        و دار، همچون قاب
        و آنها ،
        آویزان شده درقابهای ، در و دیوارِ زمان
        همه روحهاشان پرنده شده اما ،
        تن ها هنوز ایستاده
        به دار آویخته
         
        بهمن بیدقی 1400/7/24
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        موثر خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۲۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        شاد باشید
        در پناه دادارِ دادگر
        ارسال پاسخ
        علیرضا مرادی( مراد )
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۱۴
        سلام و عرض ادب استاد بیدقی ادیب توانا
        سروده ای زیبا و بلیغ قلم زده اید
        روزگارتان همواره به شادی
        در پناه دادار مهربان
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۲۶
        با سلام و عرض احترام آقای مرادی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        شاد باشید
        در پناه دادارِ دادگر
        ارسال پاسخ
        مجید فکری
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۳
        درود بر شما قلمتان مانا خندانک خندانک خندانک
        دردا رو من کشیدم چرا تو شدی پیکاسو
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۲۷
        با سلام و عرض احترام آقای فکری بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        شاد باشید
        در پناه دادارِ دادگر
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۵
        درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی ادیب فرزانه وگرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین وقابل تامل
        قلمتان ماندگار
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۲۷
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        شاد باشید
        در پناه دادارِ دادگر
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۲۱:۰۱
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        استادعزیز
        با می شعر شما دل
        مست و غزل خوان شده است
        با حضور ت نگاهم
        چو گلستان شده است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۲۲:۰۶
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان و سپاس از بداهه ی زیبایتان
        شاد باشید
        در پناه دادارِ دادگر
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0