پنجشنبه ۱ آذر
هیاهوی خیال شعری از فاطمه گودرزی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۳۴ شماره ثبت ۱۰۳۳۸۲
بازدید : ۱۹۸ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب فاطمه گودرزی
|
من مثل یک فنجان چای سرد شده،
روی زمین نگاهت قدم میگزارم،
و تو
چون آتشی سوزان
تن سردم را به نظاره می نشینی.
و باغ دلم را به سرمای پاییز می سپاری ،
و خیالم
را گم می کنی
در هیاهوی آدمها .
افکارم همچون جنگلی اشفته
با در ختانی سر ب فلک کشیده
در هم می پیچند.
چون باد در میان درختان
و چون تو
در تمام مویر رگهایم .
من حدیث تلخ تنها شدن یک روز پاییزی را خوب می دانم .
می دانم انتظار در خیابان تنهایی چه معنایی دارد.
من خود تنهایی ام .
من تنهایی یک تکه ی ابر در شب تابستانم
که حسرت پیوستن در ذره ذره وجودم شراره می زند .
من معنای ان تنهایی حزن انگیز دخترک گل فروشی هستم،
که عشق را با گلهایش ذره ذره می فروشد،
شاید
که در این شهر کسی عاشق شد
|
نقدها و نظرات
|
سلام چشم | |
|
درود بر شما بانو جان سپاس گذارم | |
|
ممنون از نگاه زیباتون | |
|
سپاس | |
|
د ود بر شما سپاسگزارم به مه. خواندید | |
|
سلام و درود جناب مرادی بزرگوار به مهر خواندید سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود