سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      نقاشِ چشمها

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰ ۰۷:۱۷ شماره ثبت ۱۰۳۲۷۱
        بازدید : ۱۳۸   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      نقاشِ چشمها
       
      نقاش دربلندی بود و میدید ، لولیدنِ مردم را ،
      با انواعی از، اعمال و، رخ
      زوم کرد روی یک خشن
      پیشِ خود گفت : آنهمه خشونت ، آنهم تمام رخ ؟
      نه، اصلاً، بهرِ این تابلوی حساس ،
      خشونت اش دگر خیلی زیادست !
      پس کشید او را ، نیم رخ
      آن خشن انگار،
      پیشِ چشمانش را خون گرفته بود ،
      پس چشمِ او را کشید ، با رنگِ سرخ
       
      چرخید نگاهش سوی دیگر
      زوم کرد روی یک دخترِ زیبا
      پیشِ خود گفت : آنهمه زیبایی ونیم رخ
      بهرِ تابلوی حساسم ، حیف است ، کم است !
      پس کشید او را تمام رخ
      بهر آن چشمانِ خمار و،
      پُر از، راز و رمز
      بهترین رنگ ، بی شک بود سبز
       
      زوم کرد روی یک ، صورتِ نابی
      پوشیده بود ، یک لباسِ بِژِ مخلوط با ، عنّابی
      مهربانی اش مشخص بود از دور
      نقاش رنگِ چشمها را حدس میزد
      پس کشید رنگ چشمانِ قشنگش را ، آبی
       
      زوم کرد روی یک شخصی که، دائم درخودش بود
      حدس زد ، او دارد یک قلبِ ریشی
      پس کشید چشمانش را ، به رنگِ میشی
       
      دختری دید با کفش های کتونی
      با بندهایی خیلی خوشرنگ ، بی شباهت نبود با قیطونی
      تُخس و فرز بود
      همه ش درحالِ بازی بود ، شیطونی پشتِ شیطونی
      کشید ، رنگ چشمانش را زیتونی
       
      زوم کرد روی شخصی
      که گُل مینامیدندش بهتر بود ، ز آدم
      لطافتش شبیه بود ،
      به گُل و سنبل و گیاه
      چشمانش را
      با تأسی از چشمانِ حوری ،
      نقش کرد ، سیاه
       
      رنگ چشمان را ،
      با کارها و رفتارهای آنان ، سِت میکرد
      شخصیت شان را
      به استعدادِ شاعرانه گی و،
      نبوغِ نقاشی و،
      قریحه ها و ذوقِ خویشتن ، متر میکرد
       
      پُر از ایده شده بود ، نقاشیِ او
      وقتی آمد بینشان
      یادش آمد ،
      نقاشی اش خالی ست ، ازعِطر
      خوشش آمد از عطری زنانه
      به او نزدیک که بود ، نزدیکترشد ،
      نشاندادنِ تابلو،
      بهانه ای شد ، برای دوستی
      خودش و دختر که غرق شدند به دوستی
      در آن پارکِ طبیعی ، جوی حس شد ،
      شاید حسی زیرپوستی
      شاید یک فضایی از عشق
      با چشمانی زیبا ، با رنگِ عشق
      آندو هم باهم نفوذ کردند به تابلو
      طراوتهایی بیشتر داد دختر،
      به آن حال و هوای خوبِ تابلو
      وجودِ دختر آن تابلو را بیشتر بکر میکرد
      وجودش بانیِ این شد که نقاش
      به آینده و امید ، به یقین ، بیشتر فکر میکرد
      پرسه های عِطر دختر،
      آن تابلوی زیبا را ،
      عجب خوش عِطر میکرد
       
      بهمن بیدقی 1400/7/3
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۴:۰۹
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و امید بخش بود
      موفق باشید خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۶:۱۰
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      تشکر بی پایان از لطف و مهرتان
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۵۰
      سلام و عرض ادب
      شعری بسیار زیبا و از جنس دل بود
      وبردل نشست
      بسیار مستفیض شدم
      هزاران درودتان باد
      استادگرامی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۸
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      تشکر بی پایان از لطف و مهرتان
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۷
      درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد و ادیب گرانقدر
      بسیار شیوا ونغز وسرشار از احساس وزیبایی
      کامیاب و تندرست
      قلمتان ماندگار
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۶:۱۰
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      تشکر بی پایان از لطف و مهرتان
      شاد باشید
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      علیرضا جورعشوری
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۴:۴۱
      درود برشما🌺🌺🌺
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۶:۱۱
      با سلام و عرض احترام بزرگوار
      سپاس از مهرتان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2