پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
این همه ناز می کنی تا که بگویی برترم
من که دگر نازِ تو را به ارزنی نمی خرم
سازِ دوگانه می زنی تا به هدف زنی ولی
قصۀ افسونِ تو را ، موی به موی ازبرم
دربرِ تیغِ ناکسی ، تابِ دوباره ام کجاست
زخم فریب را ببین بر سر و رویِ پیکرم
میلِ جفا چو می کنی درکِ صفا نمی کنی
در آسمانِ بی صفا ، همچو عقابِ بی پرم
رندی و هتکِ دیگران ارجِ وجود می برد
چونکه به جود قایلم عِرض تو را نمی برم
حیله و کید کن رها, شرم کن از روی خدا
گرچه نمانده جز مرا حالِ خراب و بسترم
قیلِ من و مقالِ تو ، زنگِ من و زوالِ تو
شیره گرفته از دلم ، شور زدوده از سرم
در آستان پیری ام ، خسته ز ابر قیری ام
یا ز فضای من برو ، یا که ببار بر سرم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.