يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر امین احمدی پسری از جنس پاییز
آخرین اشعار ناب امین احمدی پسری از جنس پاییز
|
این غم انگیز ترین شعر من است
آخرین لحظه بی تو شدن است
می شوم دود به روی لب خویش
می شوم شاعر این شعر پریش
زده ام تکیه به دیوار خیال
مثل یک دغدغه ی دور و محال
دوستت دارم و این درد عظیم
کندم غرق هراس و غم و بیم
بی هوایت نفسم می گیرد
عاقبت عاشق تو می میرد
ای که هر ثانیه در بند منی
خود من هستی و در جان وتنی
هم بگریان و بمیرانم باز
در قفس نیست هوای پرواز
باعث حال خرابم شده ای
هستی و مثل سرابم شده ای
بی تو با خاطره هایت مستم
درِ دل را به خدا هم بستم
غم نادیدن تو یعنی مرگ
مثل پژمردن و جان دادن برگ
کاسه زهر به دستم دادی
عاقبت خوب شکستم دادی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.