ستیز

سلام بر جناب محمدی گرامی
به مهر خواندید عزیز
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو حکیمی گرانقدر
سپاس از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب استکی گرامی
سپاس از حضورتان قربان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب خوشروی گرامی
سپاس از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو عجم گرامی
سپاس از حضور پرمهرتان
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
متشکرم
سپاس فراوان بابت حضورتان
🌺🙏🌺

سلام بر استاد عزیز جناب غرب🌺🌺🌺
سپاس ویژه از حضور و همراهی شما
و تشکری ویژه برای تحلیلی که داشتید
🙏🙏🙏

درود بر استاد عزیزم

سلام و عرض ادب خدمت بانو عبدلی گرانقدر
سپاس از حضور و لطف همیشگیتان
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب و احترام خدمت بانو وفایی گرامی
سپاس ویژه از حضور و همراهی پرمهرتان
امید که اوضاع رو به بهبود رود
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو رحیمی بزرگوار
سپاس از همراهی شما
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

سلام بر مازیار عزیز
سپاس فراوان بابت حضورت و اظهار لطفت
🌺🙏🌺

سلام و متشکرم جناب مراغه
🌺🙏🌺

سلام بر مسعود آزادبخت عزیز
اینکه شعر را واکاوی میکنی بسیار خوب است و هر شعری در کنار لحن و آهنگ و واژه چینی ِ شاعرانه اش اگر معنا نداشته باشد فایده ای ندارد و صرفا به یک کلام خوش آهنگ تبدیل میشود.
گاها شاعران میگویند اگر شعرت را توضیح بدهی نشانه ی ضعفت در گفتنش بوده وگر نه خواننده باید متوجه بشود شما چه گفته ای.
تا حدودی درست است ولی گاها صدق نمیکند.چون شاید حواس خواننده کاملا متمرکز به شعر نبوده یا شاید اگر یک کلید به او بدهید مابقی درها را خود بتواند باز کند.
جمله ی عجیب دیگر برخی هنرمندان آنگاه که به ایشان میگویند از اثرت دفاع کن این است که
اثرم باید از من دفاع کند نه من از آن!
البته این هم تا حدودی صادق است.اگر شما شعرهای خوب ارسال کنید کم کم شعرهایتان به بالا بردن رتبه ی شما کمک میکنند ولی آنجا که لازم است باید شاعر هم به شعرش کمک کند.
بپردازیم به نقاطی که برایت در شعر مبهم بود.
در خوانش برخی آثار کم کم باید تشخیص داد سازنده اش کجا به کنایه میپردازد،کجا کمی مطلب را به طنز یا سخره میگیرد،یا کجا از لحن جدی خارج میشود و کل موضوع را با طنزی تقریبا سیاه پیگیری میکند.

در پاره ی چهارم بنده شعر را و کارکرد آنرا بدلیل آنچه در مجموع ِ پاره ی اول گفته ام( بر سر قله ندیدیم که برفی باشد! بی ثمری شعر و عدم کارکردش در این زمانه ی خاص) به سخره میگیرم که البته به سخره گرفتن شاعر درونم هست که در پاره ی آخر شعر به آن اشاره میکنم.در واقع کل این شعر در پاره آخر معلوم میشود که گفتگویی بین من و خودم است.
مورد دوم دیدن ارتباطی بین هنر و سیاست است که در شعر به آن میپردازم ( با ذهنیت و نظر خودم البته)
حال در پاره ی چهارم کل پاره حول محور طنزی تقریبا تلخ در جریان است و ما در طنز گاها از عباراتی کنایه آمیز استفاده میکنیم.
مثلا بجای اینکه بگوییم
از سختی و فشار برزخ درد
میگوییم مدد برزخ درد
مدد بار معنایی مثبت دارد ولی آنجا که لحن شما کنایه آمیز است مدد را به صورتی کنایی استفاده میکنید.
در شعری بنام فقر مثلا گفتم
من به این جنله ی بی معنی ِ حالم خوب است
به سرابی که متاعش چو کفن مرغوب است!
مرغوب بار معنایی مثبتی دارد ولی اینجا چه؟!
کنایه دارد اینجا.
حال در این پاره ی خاص( پاره ی چهارم)
مزحکه/ شور از شیون/آبادی ِ غم/ لوُس شدن/ مدد/ برزخ ِ درد/ التماس ِ حوری ِ فردوس/
تماما حول محوری خاص در جریانند.
تضاد مزحکه با شیون و لوُس شدن گریه و و و
در پاره ی آخر هم ( پِی/ شالوده و زیر بنا)
شالوده ی تنهایی ما سنگین است
تنهایی ما قدرتش زیاد است به همین دلیل با وجود چشمان تیز بینمان جلب معرکه ای نمیشویم.
در واقع با توجه به مفهوم کل شعر ،من دارد به من ِ شاعرش میگوید
هرچه دست و پا بزنی فایده ای ندارد،کفه ی تنهایی سنگین تر است و این ستیز بین تو و دنیایی که تفسیر کردی همچنان ادامه خواهد داشت
🌺🙏🌺

درودی مجدد مهرداد عزیز
سواد اندک بنده یارای درک شعرتان را نداشت بنابراین سوالاتی مطرح شد ،وگرنه اشعار شما انسجام درونی شان از سواد من بسی پیش تر است ،
سپاسگزارم از توضیحاتتان

اختیار داری
سواد و افق دید شما در شعر بسیار از بنده بیشتر است
🌺🌺🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانوی گرانقدر
سپاس از حضورتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب انصاری
سپاس از حضورتان بزرگوار
🌺🙏🌺

سلام بر جناب پرهیزکار عزیز
بسیار ممنونم از حضورت
به مهر خواندی
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب پرناک
متشکرم از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

درود بر جناب معینی عزیز
سپاس از حضورتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو عمارتی گرامی
سپاس از حضورتان
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب و احترام خدمت بانوی گرامی سرکار خانم کاسیانی
تشکر بابت حضورتان
و سپاس فراوان بابت زحماتتنان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب خدمت جناب صادقی عزیز
سپاس از حضورتان
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب خدمت دوست عزیز محسن خان ابراهیمی
لطف داری عزیز
سپاس از حضورت
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب احمدی گرامی
متشکرم از حضور پر مهرتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت شما بانوی ارجمند
سپاس فراوان بابت حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

سلام و عرص ادب خدمت بانو مهتدی گرامی
متشکرم از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

سلام و درود خدمت جناب رضاپور عزیز
متشکرم بابت حضورتان
آمین
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب خدمت استاد کهنگی گرامی
سپاس از حضورتان
ارادتمندم قربان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب انصاری گرامی
سپاس از حضورتان عزیز
🌺🙏🌺

سلام خدمت دوست عزیز جناب رضوی
متشکرم از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

سلام ایمان جان
ممنونم عزیز
سلامت باشی
🌺🙏🌺

سلام و عرض ادب خدمت بانو نامداری گرامی
به مهر خواندید
سپاس از لطفتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو سلطانی گرامی
متشکرم بابت اظهار لطفتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو قارلقی گرامی
سپاس بابت حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو جلیلی گرامی
متشکرم از حضورتان
سرفراز باشید
🌺🙏🌺

سلام بر جناب صادقی گرامی
متشکرم
سپاس از حضورتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب معارفوند
خدانکند قربان،سپاس از حضورتان
به مهر خواندید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت بانو گمار گرامی
نظر مهربانانه ی شما را خواندم و بابتش سپاسگزارم
امیدوارم روزی واقعا آنی بشوم که در نظرتان فرمودید
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب نیکوفر گرامی
سپاس فراوان بابت حضورتان
🌺🙏🌺

عرض ادب و احترام خدمت جناب سماواتی عزیز
متشکرم از حضورتان
کوه مقفا استعاره از سرزمین شعر است
کوهی که با قافیه شکل گرفته 🌺🙏🌺

سلام مجدد.
«ازدواج مثل هندوانه در بسته است» در اینجا «هندوانه‌ی در بسته» و «ازدواج»، رابطه‌ی خیال‌انگیزی دارند و آن، اینکه: «در ابتدا، فرجام‌شان مشخص نیست»
در اینجا رابطه‌ی خیال‌انگیزٍ بینِ «کوه» و «شعر» چیست؟
حتی بینِ «کوهِ قافیه‌دار!» و «شعر» هم رابطه‌ی خیال‌انگیزی، نیافتم.
و مطلب دیگر اینکه: «کاسبان» و «ناکسان» چطور باعث شده‌اند که ما برفِ شعرای بزرگ را، بر سرِ قله‌ی شعر نبینیم؟
با نهایت احترام 🙏

سوالِ آخرم رو هم، پَس میگیرم

سلام مجدد✋
صحبت کلی در مورد کارکرد شعر و اندیشه در جامعه ی سیاست زده ی امروز است. و عقیده ی بنده در این شعر چیست؟ به گمانم واضح گفته ام در ابیات ،که هیچ کارایی ندارند ،نه شعر و نه اندیشه!!
به همین جهت است که در خم اندیشه حرفی نمیشنویم و در دامنه ی کوه مقفا برفی نمیبینیم. حرف و برف اینجا نماد ِ حاصل ِ اندیشه و شعر هستند.
و در پاره ی بعدی و بعد ترش میگویم آن زمان که ما در شعر و شاعری غوطه وریم( !!) کاسبان و ناکسان و .... مشغول تامین منافع خود هستند و ما دلمان به این اشعار خوش است و فکر میکنیم چه حرکات سازنده ای داریم انجام میدهیم!!!
ممنون که با دقت شعر ها را میخوانید
باز هم سوالی بود حتما بپرسید
گرچه شاید برخی مواقع قانع نشوید و برخی مواقع قانع شوید.
مهم گفت و گوییست که ایجاد میشود🙏🙏🌺

خیلی هم عالی
اصلا الان که دارم شعر رو با دقت‌تر (شایدهم با دقت) میخونم (و البته بعد از توضیحات شما)، میبینم‌که چقدر قشنگه.
مخصوصا این مصرع:
_______
«که در آبادی ِ غم ،گریه دگر لوُس شدست»
_______
که به نظر من، گُلِ کار هست.
ممنونم از شما

🙏🙏🙏

🌺🌺🌺

سپاسگزارم جناب فتیان پور گرامی
به مهر خواندید 🌺🙏🌺

سلام جناب آزاد گرامی
لوث شدن بود
غلط املایی بود ،اصلاحش کردم 🌺🙏🌺

خدا نکند جناب علیپور گرامی
به مهر خواندید عزیز🌺🙏🌺

متشکرم بانوی بزرگوار
به مهر خواندید ،زیبا نگاهید 🌺🙏🌺

درود جناب یونسی گرامی
به مهرخواندید🌺🌺🌺

درود جناب فاضلی نژاد گرامی
زیبا نگاهید 🌺🌺🌺

درود جناب شفیعی گرامی
سپاسگزارم🌺🌺🌺

سلام و عرض ادب و احترام خدمت بانوی گرامی سرکار خانم جمشیدی
به مهر خواندید
سپاس بابت زحماتتان
🌺🙏🌺

متشکرم جناب خوش بین عزیز
🌺🙏🌺

درود بزرگوار
عالی نگاهید 🌺🌺🌺