سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        فیگارو

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۵۱ شماره ثبت ۱۰۱۵۲۰
          بازدید : ۱۳۰   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        فیگارو
         
        پیرمردی را با دختری نارس ،
        خواستگاری افتاد
        پیرمرد ز بهرِ آن دخترِ نارس ،
        چون اسبی پیر، اسبِ گاری افتاد
         
        آندو همچون دو موازی بودند
        آیا دوخط موازی ،
        تا ابد الدهر،
        قرارشان به یکدگر می افتاد ؟
         
        آندوهمچون ، دو دایره که ،
        به باطل ، دورخویش می چرخند ،
        به جانشان حسی ز پرگار افتاد
         
        فکر می‌کنید با وصلتی نابرابر و شوم
        به جان و روحِ پیرمرد ،
        زِبر و زرنگی و،
        پُرکاری افتاد ؟
        نه اصلاً ،
        او دگر زرتش قمصور شده بود
        بین ایندو هیچگاه ،
        هم سخنی و قرابتی ، نیفتاد
        فقط یک نمایشِ مسخره بود
        فیگارو !
        این چه ماجرایی بود ،
        که به روی سِن و صحنه افتاد ؟
         
        اگر پولدار نبود
        آیا این حالِ بد و زشت ،
        بینِ یک روزگارِ کهن ،
        با یک ، نو روزگار، می افتاد ؟
         
        ماجرایشان شبیه به ،
        فرمول یک شده بود ،
        که بینِ بوگاتی و، گاری افتاد
         
        انگار به یک انبارِ کاه
        ته سیگاری افتاد
         
        اول حس میکرد پیرمرد ،
        روزگارش خوش شود ،
        از اینکه او را ،
        وصلت به نگاری افتاد
         
        ولی زِر اومد و قرمه سبزی !
        بعد از کلی صبر، بر یکعالمه ،
        تُف و نفرین های او،
        پیرمرد را نیاز،
        به تریاک و،
        وافور و نگاری افتاد
         
        چونکه دیگر ناتوان بود ،
        بر آنهمه خواهش ،
        در سرش شک و شبهه ای ،
        به سمت و سوی ، ولنگاری افتاد
         
        وقتی پیرمرد ، از خواب پرید
        دختر حتی ،
        به رؤیایش نبود
        بعد از شُکری ، صلواتی فرستاد
        پس از آن کابوس ها
        بهرِ تعمیرِ چرخ ،
        گذرش سوی ، گاری افتاد
         
        بهمن بیدقی 1400/5/8
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۱۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۰۱
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بی پایان
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۱۴
        درود های فراوان جناب بیدقی ادیب فاضل وگرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین وقابل تامل
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۰۱
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بی پایان
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۵۵
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        بسیار عالی خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۰۲
        با سلام و عرض ارادت آقای ابراهیمی گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بی پایان
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۵
        سلام و درود بر جناب بیدقی گرامی
        بسیار زیبا و پر معنی سروده‌اید
        مانا باشید به مهر خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۵۴
        با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بی پایان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۳۴
        درودها
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۵۳
        با سلام و عرض ارادت بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4