شنبه ۳ آذر
خواب شعری از مرضیه حسینی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۵۸ شماره ثبت ۱۰۱۴۷۱
بازدید : ۷۳۴ | نظرات : ۴۵
|
آخرین اشعار ناب مرضیه حسینی
|
شب بود و تاریک
در خواب دیدم
یک روح شبگرد
بی تاب دیدم
دیدم نشسته
رویِ سرِ من
خیره نگاهش
بر پیکر من
آرام گفتم
با ترس بسیار
در عالم خواب
هوشیار و بیدار
ای حس مبهم
تو خواب هستی؟
از جنس روحی
تو ناب هستی؟
دیدم که آن روح
انگار از دور
رفت تووی جسمم
با سرعت نور
پی نوشت: از اساتید گرانقدرم ویژه استاد هداوند عزیز و سایر دوستان ادیب خواهشمندم این شعر مبتدی را از لحاظ وزنی نقد بفرمائید. بسیار نیازمند راهنمایی شما عزیزان هستم.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد استکی گرانقدرم. | |
|
سپاس از شما جناب خوشرو | |
|
درود بر شما جناب محمدی | |
|
درود بانو جان عزیزم. سپاس که وقت گذاشتین | |
|
سپاس جناب مانای بزرگوار. محبت کردید. حتما از راهنمایی شما بهره خواهم گرفت. از اینکه وقت گذاشتید و بنده را از آموزه هایتان محروم نساختید بینهایت سپاسگزارم. در پناه حق سربلند و سلامت باشید. | |
|
سلام استاد عزیز بسیاااار دلتنگتان هستیم لطفا تا میتوانید حضور داشته باشید و ما را بهرمند سازید با تشکر و احترام | |
|
سلام ابراهیم مهربان دلم براتون تنگ شده و قلم خوبتون امیدوارم بیشتر از شما نقد و نظر بخوانیم | |
|
درود بر استاد هداوند گرانقدرم. بسیار سپاس از حضور پرمهر شما و اینکه وقت گذاشتید و آموخته هایتان را در اختیار بنده گذاشتید. از اینکه مرا راهنما هستید بینهایت سپاسگزارم. | |
|
درو استاد انصاری بزرگوار | |
|
درود جناب ابراهیمی | |
|
درود جناب ازادبخت گرانقدر. سپاس که وقت گذاشتید | |
|
درود بر شما | |
|
سپاس برادر خوبم منتظر هستم | |
|
درود آرمین عزیز برادر خوبم. سپاس که وقت گذاشتید. | |
|
سلام مازیار عزیز برادر خوب و نازنینم. بله درست می فرمائید من از لحاظ محتوا روی این شعر کار نکردم بیشتر مدنظرم آموزش وزن بود. فقط میخواستم به نوعی وزن رو یاد بگیرم. عذرخواهی می کنم اگر از لحاظ محتوا ضعیف بود که البته بوده و با آگاهی از ضعف محتوا باز این شعر رو به اشتراک گذاشتم تا از راهنمایی شما عزیزان در رابطه با وزن استفاده کنم. انشالله در اشعار بدی محتوا هم مدنظرم خواهد بود. سپاس که وقت گذاشتید | |
|
درود بر شما جناب سماواتی. سپاس از راهنماییتان... | |
|
سپاس بانو جان. | |
|
سلام شعله جانم. خوشحالم که هستی نازنینم. | |
|
درود جناب فتحی گرانقدر. | |
|
درود بر شما جناب غدیری | |
|
عرض ادب و احترام جناب فتحی. یک جهان سپاس | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثنوی بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
شب بود و تاریک در خواب دیدم
یک روح شبگرد بی تاب دیدم
دیدم نشسته رویِ سرِ من
خیره نگاهش بر پیکر من
آرام گفتم با ترس بسیار
در عالم خواب هوشیار و بیدار
ای حس مبهم تو خواب هستی؟
از جنس روحی تو ناب هستی؟
دیدم که آن روح انگار از دور
رفت تووی جسمم با سرعت نور