سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
اولین چیزی که در این شعر نظر مرا به عنوان یک آهنگ ساز جلب کرد ریتم و ملودی سوار شده روی شعر بود
شعر به حدی قوی ریتمیک است که ناخودآگاه گامها یکی پس از دیگری در این شعر تداعی میشود. وجود یک زخمه ی مطنطن در تمامی بندها باعث شده فضای نوشته به سمت موسیقی سیر کند. شاعر به عنوان متورانسن در میزانسن های عالی در خطوط حامل توانسته است این رسالت را به نحو احسن اجرا کند.
تاثیر اشعار ریتمیک در حافظه ی شنیداری نیز بی نهایت موثر است و در کلامهای شور خصوصا نواخت های جنگی برای سوق دادن نیروها به جان فشانی از این مقوله خیلی استفاده شده است.
از این مقدمه که بگذریم شعر به خودی خود یک اپوزیسیون مطلق است از گلایه ها و نامرادی های روزگار بر خاک و بوم این سرزمین.
ابتدای شعر که با چیک چیک شروع میشود خودش به اندازه ای قدرتمند است که دیگر حشوی که به کار رفته را بتوان حذف کرد و آن اشاره مستقیم به رسیدن صداست
در بند اول دوباره حشو های نه و یا خودنمایی میکنند که باز در حذف آنها هیچ مشکلی به شعریت شعر وارد نمیشود
مازیار در بند دوم خود غوغا کرده
پتک وار کلمات را بر ذهن مخاطب کوبیده و اجازه تنفس نداده
چکه میکند باز
شکاف لولهها
تا زبانِ خشک اطلسی
دهانِ سوسن و
زخمِ سینه های سابله
بیا گره بزن
طن آبِ شعر را
به شاخه های سرخ آرزو
به دبههای خانهی رئیسعلی
و ریشههای تشنهی جنوب را
وصل کن به زندگی
مراعات النظیر های بهم پیوسته ی قوی
تشبيه های فوق العاده
از شاخصه های بند دوم شعر مازیار است.
در کل شعری که خواندم قوی بود و نسبت به سایر اشعار مازیار یک سر و گردن بالاتر
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی