سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    تفریح یا حرکت انسانی
    ارسال شده توسط

    مجید خوش خلق سیما

    در تاریخ : سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۳۶
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۱۵ | نظرات : ۰

    مدّت ها بود دیگر سگ های ولگرد را به ندرت می توانستی به صورت دسته ای مانند دهه های شصت در کوچه ها و خیابان ها ببینی ، اما چند وقتی است که دوباره می توان آنها را به خصوص شب هادر بیشتر شهرها دید و نگرانی از اینکه نکند صبح زود و یا آخر شب با دلیل یا بی دلیل به انسان حمله ور شوند .
    مدّت ها بود دیگر صدای واق واق کردن سگ های ولگرد با جیغ کشیدن گربه ها حین درگیری و تعقیب و گریز از نیمه های شب تا صبح که باعث هراس بچّه های خردسال و مزاحمت برای سالخوردگان و غیر سالخوردگان می شود را نمی توانستی بشنوی .
    ترس و هراس به حقِّ نسلِ خردسال و کودکان و حتّی نوجوانانی که اصلا چنین تجربه هایی را در طولِ عمر کوتاهِ خود نداشته اند .
    راستش نه جمع آوری و قلع و قمع خشن حیواناتِ ولگرد از سوی مسئولان و نه ادعای فقط گاه و بیگاهِ مثلا حامیانِ حیوانات که می شود فهمید تنها تعدادِ اندکی از آنان به راستی این دغدغه را دارند و باعث می شود دست و پای رسیدگی کنندگان به این مشکل برای حفظِ پرستیژ ظاهری بسته شود انسانی است .
    ادّعا آنهم فقط طلبکارانه و اغلب تنها در حدِّ حرفِ بدون ارایه راهکارهایی عملی و مطابق با فضای حاکم بر جامعه و صرفِ هزینه و ارایه ی همکاری هایی برابر با خواسته های قلبی که خلاصه اش می شود بیشترش برای خودنمایی است و سلفی گرفتن و به رخ کشیدنِ طرزِ تفکّرِ مترقّی و درجه و مقام انسانی شان به مخاطبین.
    ادعای شعاری آنهم تنها وقتی که کلیپی آزار دهنده پخش می شود و احساساتِ مردم جریحه دار می گردد و فضا برای تبلیغاتِ شخصی و عرض اندام مناسب
    (البتّه جسارت به دلسوزانِ واقعی نشود که به ندرت نام و نشانی از آنان پیدا می شود ، منظور آنان که دغدغه واقعی آنان این مسئله نیست و هدفِ این دست نوشته هستند می باشد.).
    بی تردید هر کس سلیقه خاصِ خود را برای سپری نمودنِ زندگی دارد که اگر آسیبی به دیگران وارد نیاورد قشنگ یا زشت ، مضر یا مفید بودنش به هیچ کس مربوط نمی شود .
    انسان علایقِ گوناگونی دارد که خاصِ خود اوست و می تواند از نگاهِ دیگران کودکانه ، بی معنی و حتّی مسخره و نفرت انگیز بیاید ، امّا علایقِ هرکسی باید قابلِ احترام قلمداد گردد و به رسمیّت شناخته شود ، اگر بشود فقط در حوزه شخصی باقی بماند و آزار و آسیبی به کسی وارد نیاورد.
    مشکل من این موارد نیست که خدا را شکر به این باورها رسیده و آزادی عمل در حوزه خصوصی انسان ها را البتّه تکرار می کنم اگر از هیچ سوی آسیب و زیان به کسی دیگر و بدتر از آن به فرهنگ درستِ جامعه وارد نیاورد محترم می شمارم.
    مشکل من راستش برخوردار شدن از سلیقه همانا پسندها و پرداختن به علایق یا دلبستگی ها با شعارهای خودفریبانه و مشمئزکننده تر عوام فریبانه بدونِ احترام به شعورِ مشاهده کنندگان و در نظر گرفتنِ چگونگی پرداختن به اشتیاقِ واقعی یا تحت تأثیر جو به راه افتاده ی خود می باشد.
    مشکلی که با دیدن کلیپی از اعتراضِ یک شهروندِ معمولی به سر و صدای یک حیوانِ خانگی به دلیل داشتن بیمار عصبی در منزل و تصویر برداری از او به وسیله صاحبِ سگ برای نشان دادن دشمنی آن شهروند با حیوانات در شبکه های اجتماعی تشدید گردید.
    انسان باید تکلیفِ خودش را با خودش روشن کند و بداند آیا کاری که می کند حرکتی اخلاقی ، انسانی است یا برای تفریح و لذّت بردن خود و یا حالا نشان دادن همرنگ شدنش با یک پدیده جاری در جامعه و آنچه به کمک سیستم های پیچیده ی تبلیغاتی مد شیک معرفی شده و بیانگرِ به قول امروزی ها کلاس و نشانگرِ میزانِ دارایی و هر چیز دیگر است .
    خوب وقتی تکلیفِ انسان با خودش مشخّص شد و درکش از کاری که می کند معلوم قاعدتا نباید از راه های امروزی همانا متوسّل شدن به مثلا شبکه های اجتماعی تفریح و علاقه خود را در قالب یک کارِ پسندیده ی انسانی و اخلاقی و در واقع برای معرّفی شخصیّتِ مثبتش به خوردِ دیگران بدهد.
    امروزه مسئله ی نگهداری از به خصوص سگ و همچنین موجوداتِ دیگر بحثِ داغ در جامعه است که بیشترِ آن را در راستای حمایت از حیوانات عنوان می کنند و هر کس برخلاف این رأی حرفی بزند به عناوینِ مختلف ، آشکارا یا زیرپوستی تحقیر شده و متهم به بی فرهنگ بودن و دشمن جانوران معرّفی می شود.
    سئوال نخست این است آیا فضای زندگی امروز مناسبِ نگهداری از برخی حیوانات مثلِ سگ بدونِ آسیب رسانیدن به دیگران می باشد یا نه ؟
    جواب من این است : نه ، چرا ؟
    1- از نگاه و با احساساتِ انسانی وقتی به این پدیده نگاه می کنم برای من مانندِ این است که یک شخص را داخلِ زندان و یا در خانه خود به زور نگهداری کنم بدون اینکه بپرسم یا اصلا بدانم آیا می خواهد یا نه ، دوست دارد یا نه و همه نوع امکاناتِ رفاهی ، آنهم آنچه برای من خوشایند و لذت بخش است را هم برایش فراهم نمایم و خودم به خودم نمره ی بیست بدهم و فکر کنم او از هر جهت راضی و خوشبخت است ، دیگر چه کمبودی دارد ؟ مرگ هم می خواهد برود مثلا بهشت زهرا سر بگذارد و بمیرد.
    ۲- این امکان در فضاهای شهری امروز با خانه هایی که اغلب آپارتمان است یا اگر ویلایی هم باشد متّصل به واحدهای مسکونی چند طبقه امکان نگهداری از اغلبِ حیوانات به خصوص سگ و پرنده های آواز خوان بدون ایجادِ مزاحمت برای همسایگان تقریبا غیرِممکن است.
     البتّه باید خاطر نشان گردد که بسیار فاصله است بینِ دوست داشتنِ حیوانات و احترام به حقوقِ آنها و نداشتن حوصله و تحمّلِ شنیدنِ سر و صدای همیشگی آنها .
    آیا امروزه انسان همانندِ شرایطِ زندگی گذشتگانش نیاز به نگهداری از سگ دارد که عمدتا برای پاسداری از حریمِ دارایی هایش می بود و آنهم در محیطی متناسب و نزدیک با خصوصیاتِ ذاتی آن حیوان ؟
    باز هم از لحاظِ نیازی آنگونه با در نظر گرفتن شرایطِ زندگی در قرن های گذشته جواب من منفی است ، اما می توانم بپذیرم که می تواند یک علاقه و سلیقه باشد و به من مربوط نمی شود اگر آسیبی به زندگی شخصیم وارد نیاورد و آزارِِ کسی یا موجودی به آرامشِ من و خانواده ام نرسد.
    حال بگذریم از این سئوالات ریشه ای ، سئوال مهم تر این است که آیا چنین پدیده ای در ساختارِ زندگی امروز آیا واقعا یک کارِ انسانی است ؟
    آیا کسی تا کنون بجز نگاهِ انسانی و آنچه آدمی برای زندگی می پسندد با نگاه به خصوصیّات حیوانی در تحقیقی علمی به این مسسله پرداخته است که آيا یک جانور با همه امکانات فراهم شده برای او از جمله خوراک آماده و حمام با شوینده های مخصوص و رسیدگی به پوست و مو و ناخن و ماساژها و ... از زندگی در چنین شرایطی لذت می برد یا نه درونا رنج می کشد ؟ (البّتّه تحقیقاتِ علمی در این رابطه بیانگر این حقیقت است که هیچ حیوانی در محیط شهری امروز حتّی وقتی آزاد است احساس رضایت و شادی ندارد چه برسد در خانه نگهداری و بدتر زنجیر شود.)
    البتّه چند موردی که به آن در راستای فراهم ساختنِ امکانات ویژه برای حیواناتِ خانگی در پراگرافِ اخیر اشاره شد و در واقع به یک بیزینس بزرگ و پردرآمد در جهان تبدیل شده است ، اغلب در کشورِ ما رعایت نمی شود چون حمایت های حکومتی و ابزار و زیرساخت های لازم برای آن فراهم نیست و حیوان باید خدا را شکر کند که غذایی غیر استاندارد می خورد و می تواند گشتی آنهم یواشکی با صاحبش در کوچه ها بزند .
    گذشته از همه این ها باید پرسید آیا رسیدگی به سگ ها و حمایت از آنها البتّه از نگاهِ قشرِ در واقع عوام فریب فقط مختصِ جانورانِ فانتزی و اصلاح نژاد شده و خوشگل و مشگل و خاص می شود و باید آنها را سرپرستی نمود و جزئی از خانواده خود نامید یا این مهم شامل سگ ها و گربه های ولگرد و آسیب دیده هم می شود ؟
    حمایت گران واقعی حیوانات چه در داخل و چه در خارج از کشور نه در راستای خواسته بیزینس من ها و شرکت های به دنبال سودجویی از هر هدف و وسیله ای برای اباشتن به دارایی های شان گام برمی دارند و به واقع به موجودات آسیب دیده که نیازمندِ کمک هستند رسیدگی می نمایند و از آنها نگهداری می کنند.
    در واقع ریشه ی شعارِ حمایت از حیوانات یک حرکتِ انسانی و در راستای فراهم آوردنِ زندگی متناسب با خصوصیّاتِ حیوانی موجودات دیگر و حفظِ فضاهای طبیعی شان و رسیدگی به آنان در مواقعِ ضروری و بازگردانیدنِ دوباره آنها در صورت امکان به دامنِ طبیعت پس از رفعِ مشکل و بهبودی آنها می باشد و غیر از این موارد به نظرِ بنده همه در زمره ی خودخواهی های انسان و پرداختن به تفریح و ... محسوب می گردد.
    امروزه صنعتِ مربوط به نگهداری از جانورانِ عمدتا خاصِ خانگی از تولیدِ مثل کردن آنها بنابر گزارش های مستند ِمحقّقینی به واقع حامی و دلسوزِ حیوانات که به غیر انسانی ترین شکل ممکن صورت می گیرد تا تولیدِ لوازم و البسه و امکانات برای به ظاهر رفاه و آسایش و تزئینِ آنها به یکی از پردرآمدترین پیشه ها به لطفِ پیروانِ شعارهای تبلیغاتی در جهان از سوی بیزینس من های بین المللی تبدیل گشته است .
    اگر می خواهیم به هر دلیل با این حیوانات خوش باشیم بدون در نظر گرفتنِ خواست و تمایلِ آنها به خودمان مربوط است امّا نمی توانیم و یا اصلا نباید کارِ خود را قطعا انسانی و در راستای حمایت از آنان جلوه دهیم و هر طور می خواهیم برای خود آزادی عمل قایل شویم و با حرف های عوام فریبانه خواسته خود را به معترضینِ آسیب دیده تحمیل نماییم.
    اگر هم واقعا هدف خدمت به موجوداتِ دیگر است که بنده معتقدم وظیفه انسانِ دارای اندیشه می باشد باید در قالبِ حرکت های جمعی زمینه ای را با همراهی سیاستمدارانِ حکومتی فراهم آوریم تا حیواتات بتوانند در محیط هایی متناسب با ویژگی های ذاتی خود زندگی کنند و غیرِ مستقیم به آنها در راستای رفعِ آلام  و احتیاجات شان و پدید آمدنِ محیطی هر چه امن تر کمک شود.
    اگر هدف واقعا کمک و خدمت به موجودات دیگر است به عقیده بنده باید همانندِ انسان های والایی که همکنون به چنین فعّالیّت هایی مشغولند پناهگاه هایی را موردِ حمایتِ مالی و معنوی قرار دهیم تا متخصّصین امر بتوانند با آرامش و بدون دغدغه اضافی به رفعِ مشکلاتِ حیوانات آسیب دیده و نیازمندِ کمک بپردازند.
    اگر هدف واقعا کمک و خدمت به موجوداتِ دیگر است به عقیده من هر کسی با هر استعدادی در این راستا باید به صورت مداوم و هدفمند جامعه و سیاستمداران را به سویی سوق دهد که به انسانی ترین و درست ترین شکلِ ممکن مدیریّتِ زندگی حیواناتِ را در شرایطِ کنونی بر عهده بگیرند تا بتوانند در کنارِ آنها و نه با آنها زندگی پاکیزه ای را سازماندهی کنند.
    البتّه به نظرِ بنده که بی تردید می تواند خودخواهانه و ناخوشایند باشد ، اینها همه بعد از این می تواند منطقی به نظر آید که تمامی مشکلاتِ مربوط به همنوعان رفع شده و جامعه انسانی توانسته باشد آسیب های اجتماعی مربوط به خود را به درستی مدیریّت نماید.
    باز البتّه از نگاهِ درست تر و انسانی تر آنکه لااقل همزمان به هر دو مشکل رسیدگی درست و کارشناسانه و به دور از سیاست بازی های شخصی و حکومتی شود و از حرکت های فردی و اغلب بی حاصل و مقطعی پرهیز گردد.
    پایان

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۹۳۷۹ در تاریخ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۳۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1