سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      شخصیت شخیص خودم
      ارسال شده توسط

      شعله(مریم.هزارجریبی)

      در تاریخ : يکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ ۰۴:۴۰
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۸۶ | نظرات : ۸

      چند سال پیش به یمن دوست عزیزی که در خارج از کشور زندگی میکرد و یک سایت را معرفی کرد و خواست عضو شویم و دوستان بشناسیم در سایتی عضو شدیم.یک تعدادی از اشعارمان را در سایت به اشتراک میگذاشتیم خوب اصولا خیلی زیر پوستی تعریف میکردند و خودمان میدانستیم اصلا طرف شعر را نخوانده هر را از بر تشخیص نمیدهد.
       
      چند هفته پیش یک آقایی گفتند بیایید ما شعرهایتان را تبلیغ میکنیم یک سایت میزنیم و فلان و بهمان ما هم که حوصله ی حرف زیادی نداشتیم گفتیم باشد تا دو سه ماه اینده فکر میکنیم روی پیشنهادتان .همان قضیه برویم دورمان را بزنیم.
       
      خلاصه هر روز شعرهای ما را برای خودمان میفرستادندو از بیت اول قربان صدقه میرفتند تا اخر و ما را هم گوش مخملی میدیدند درحالی که ما گوشهای عزیزمان را دادیم از ته بتراشند.
       
      تا اینکه دیروز گفتند خانم جلیلی بیایید در مورد مسائل کاری در یک کافی شاپ دنجی حرف بزنیم.ما هم که کلا خیلی اعصاب بحث نداریم گفتیم اخوی بنده هنوز دارم در مورد پیشنهادتان فکر میکنم هر وقت به نتیجه رسیدم برادرم را میفرستم دفترتان قرارداد امضا کنند.که دیدم ترش کردند و هیچ نوع نوشابه ای این مرض ترشا را رفع نمینمود.
       
      ما هم که توپ آماده به شلیکیم باروت اماده کردیم برای منهدم سازی هدف که بزنیم با خاک یکسانش کنیم.هر چه شایسته ی یک انسان بی ادب وقیح بود نثارش کردیم و یک لیوان اب خنک بعدش خوردیم که دلمان بیشتر خنک بشود.
       
      بعد دیدیم پیام داده ای دختره مزخرف من عمرا شعراتو تبلیغ نکنم ایش ایش اصلا شعرات بو میده واه واه ادم انقد بی کلاس ادم انقد امل.😦
       
      ما که از خنده زمین را گاز میگرفتیم و داشتیم سیاحت میکردیم .
       
      برای چند لحظه یاد یک جمله افتادیم.وقتی جواب نه بدهیم میشویم امل.بخندیم میشویم هرزه.لاک بزنیم میشویم فاسد.بپوشانیم میشویم متحجر.ازاد بپوشیم میشویم ولنگار.
       
      راستی ما چگونه باشیم که خوشتان بیاید.اصلا میخواهم خوشتان نیاید والله.انگار من دنیا امدم یکی خوشش بیاید .من به دنیا آمدم که زندگی کنم زندگی بسازم و یکی به زنانه بودنم احترام بگذارد خدا در من آرامشی قرار داد تا زمختی ات یادت برود تا وقتی از در خانه آمدی نفس راحتی بکشی که لبخند میزنم.من دنیا آمدم تو کنار من و من کنارت خوشبخت باشیم.من یک انسانم و انسانم آرزوست.من مال هیچکسی نیستم تنها مالک من خداست و بعد خودم حتی پدر و مادرم نمیتوانند مالکم باشند .من یک شخصم با یک شخصیت خاص میخواهد خوشت بیاید یا نه همین که هست.راه باز جاده دراز .اینجا همین اسم مریم همیشه همین مریم میماند شعله همیشه میسوزاند .نمیتوانی در دست بگیری شعله ای افروخته را میسوزی و زخمی و ملول از کاری که کردی پشیمان خواهی شد.
      امید دارم روزی برسد مرا کنار خودت یک انسان ببینی و من در کنارت احساس امنیت داشته باشم وقتی از کنارم عبور میکنی دست و پایم را جمع نکنم نترسم .
      شعله

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۹۲۹۰ در تاریخ يکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ ۰۴:۴۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ ۲۱:۴۰
      درود بر بانو شعله ی گرامی خندانک
      خیلی زیبا نوشتید خندانک خندانک خندانک
      طنزهای شما آدمو بین گریه و خنده سرگردون میکنه خندانک
      خیلی خوب می نویسید: هدفمند، تلخ، و شیرین خندانک
      به امید روزهای روشن خندانک
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ ۰۰:۴۲
      دروداستاد عزیزم
      از جنبه تلخی اش عذرخواهم
      و از جنبه خنده دار بودنش خوشحال
      سپاس گزارم از محبت بی دریغتون
      ارسال پاسخ
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ ۰۴:۳۴
      درودها گرامی بانو
      زنده باشید به مهر
      بقول داداشم ،ازینا زیاده خندانک
      آرزوی شادی روزافزون در کمال صحت و سربلندی
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۱۵
      درود شاعر گرامی
      سپاسگزارم
      امیدوارم ازینا کم بشه😀
      ارسال پاسخ
      مریم محبوب
      چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۰۸
      درود خندانک

      من یک انسانم و انسانم آرزوست خندانک

      خندانک خندانک خندانک
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۰:۵۸
      درود مهربانو
      دقیقا همینطوره
      انسانم ارزوست
      ارسال پاسخ
      بهمن حاجی حسینی ( پیربابا )
      يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۰۳
      سلام
      داستانی پند آموز بود
      ممنون ازذوق قلمتون. خندانک
      فاطمه غیبی پور
      شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۳:۰۶
      درودبانو شعله.... خندانک ...دنیا مخلوطی ازمخلوقات خوب و بده....کاری نميشه کرد مگر فرار و دوری کردن.... خندانک حالا شما تونستید به ایشان درس عبرت هم بدهیدخندانک که خیلی هم خوب... خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3