پنجشنبه ۶ دی
این روزها ...
ارسال شده توسط سامان ایرانی در تاریخ : يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۲۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹۴ | نظرات : ۴
|
|
این روزها
آن قدر با خودم تنها می شوم
که اصلا یادم می رود جانی به تن دارم ... !
آن قدر تنهایم که خودم ، مَنِ درونم را در آغوش می گیرم
و خودم به خودم دوستت دارم می گویم ... !
و گاهی خودم را نوازش می کنم تا که آرام بگیرم ... !
و گاهی هم شب ها برای دلم لالایی میخوانم تا که آرام بگیرد ... !
یک زمان هایی هم کودک درونم آن قدر بهانه ی تو را میگیرد
که با خود میگویم اینبار باید با چه دروغی آرام اش کنم ... ؟!
گاهی میگویم برمیگردد ... ! می آید ... ! نگران نباش ... !
اما چه کنم که او هم به دروغ هایم پی برده ...
و می داند تو هرگز دیگر نمی آیی و بازنمیگردی ز این ره رفته ... !
آه عجب ترادژی غمناکی ست این زندگانی ...
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۸۴۴۳ در تاریخ يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.