سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        انتهای خیابان پر کلاغی
        ارسال شده توسط

        علی رفیعی وردنجانی

        در تاریخ : سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۲۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۴۷ | نظرات : ۰

        مانند هر انسان دیگری نشسته بودم و نگاه می کردم . به چیزهایی که می توان به جز تو دید . به چراغ های برق چوبی . به اشکال هندسی و بی معنای ته فنجان ، به درخت های هرس شده خیابان . راه افتادم و از لابه لای خاطرات عبور کردم و به هیچ رسیدم به روزهایی که انگیزه عشق ورزیدن را با تارو پود استخوانم حس می کردم و معشوق های روسری قرمزی را برای خود برمی گزیدم . به روزهای پوچ پر هیاهوی عاشقی . به روزهای پر از معنای نیستی . و به اشک های مادرانه زنی که هرگز از ته دل بوسیده نشد . این است اتفاقت ناگواری که ممکن است برای یک مرد رخ دهد  و اکنون من زیر این سقف بتونی با دست های در هم تنیده و چشم های مثلا خیس از پنجره به انتهای خیابانی می نگرم که تو از ان عبور خواهی کرد . این چیست هایی که از ذهن من عبور می کنند همان تویی . تو واقعا چیستی . ناگهان هوا ابری شد و باران بارید . به قاعده یک مرد باران بارید و روی سرت چتر باز شد و بعد باران بند امد . تمام شد . دیگر به هیچ چیزی نمی اندیشم که مرا خیس کند . تو واقعا چیستی  ؟ این چیست های هست شده را می توانی برایم بازگو کنی . بگذار برایت از سبزه های تو در توی اندیشه ام که پشت پلک های نازک و خیسم پنهان کرده ام بگویم . بگویم از حسن یوسف پژمرده ای که هنوز متولد نشده خاک شد . و یک روز صبح از خواب بیدار نشدم و این خواب چقدر شیرین است . به قاعده یک مرگ . به قاعده یک بازی .

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۷۲۵ در تاریخ سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۲۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        امین فرومدی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2