سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        |افسانه مه آلو هاکو و پرشا نگاره دوازدهم
        ارسال شده توسط

        مازیارملکوتی نیا

        در تاریخ : پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۳:۱۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۲۷ | نظرات : ۸

        نگاره دوازدهم شب آخر تو خیابون / بی هدف قدم میزدیم / کاملا بی هدف / منو پرشا /خیابونهای بی پایان تهرانو زیرورو میکردیم /ولی دنبال چی ؟/هیچوقت/هنوزم نفهمیدم / سرد بود با اینکه هنوز زمستون نشده بود / صداش کردم / به آرومی نگاهم کرد / نزدیگش شدمو سعی کردم مانتو و شالشو درست کنم / صورت مهربونش سرخ شده بود از سرما / گاهی طوری نگاهم میکرد که فکر میکردم نمیشناسه منو/ درست مثل الان / پرسیدم :پرشا؟/میشناسی منو ؟ /با بهت بهم نگاه کرد/ تازگیها تعداد قرصهاش زیاد شده بود/تقریبا حرف نمیزد/ همش /یا خیره به من بود / یا زمینوو نگاه میکرد/ با خودش حرف میزد /نگاههاش طوری بود که انگار قراره دیگه نبینیم همدیگرو / جمله های عجیبی میگفت/اسمهای عجیب/ اسمهایی مثل هاکو / دره نای / اژدها و.../احتمالا مربوط به کابوسهاش بود / نمیدونستم چیکار کنم / گوشهام از سوز یخ زده بود / گفتم: پرشا بریم یه چیز گرم بخوریم؟/ یهو نگام کردو به آرومی گفت :خون.../ماتم برده بود/ فقط نگاهش کردم / خانم دکتر شکوهی گفته بود که اگر به این شرایط رسید / یعنی دنیای واقعی رو از رویا تشخیص نداد / باید بستری شه / هرروز لاغرتر و آرومتر میشد /باروون/ آروم شروع به باریدن کرده بود/ دستشو گرفتم / وایساد / با حالتی که انگار/از خیانت بهم/ شرمنده بود گفت : بابک من دوستت دارم ولی مجبوم/ گفتم : مجبوری؟ /به چی؟ / مگه چیزی شده ؟/بعد با حالتی که هیچوقت معنیشو نفهمیدم گفت : اگرنباشم من ..../راهتو برو .../باشه؟/ از تعجب داشتم وا میرفتم /راه افتاد / حرکت که کردم با دست اشاره کرد که نرم دنبالش / وایسادم / آروم تو بارونی که حالا رگبارشده بود غیب شد / کاش اونروز نمیذاشتم بره/ که شبش اون اتفاق بیفته ..../ کاش ....

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۱۶۱ در تاریخ پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۳:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۱:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        درود
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۸:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۱:۰۷
        خندانک خندانک خندانک
        ریحانه منصوربخت
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۳۷
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2