پنجشنبه ۱ آذر
احمد عاشورپور
ارسال شده توسط فریما محبوبی در تاریخ : پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۷
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۴۸ | نظرات : ۴
|
|
زندگی نامه
مهندس احمد عاشورپور، در ۱۸ بهمن ۱۲۹۶ در غازیان بندر انزلی زاده شد. تحصیلات مقدماتی خود را در این در زادگاهش گذراند و چنان که خودش در مصاحبهای گفته است، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی، و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخته است.تحصیلات وی در زمینه مهندسی کشاورزی از دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران است. در سال ۱۳۲۲ به ابوالحسن صبا معرفی شد و در رادیو تهران به خوانندگی پرداخت. در این دوره از همکاری مرتضی محجوبی و حسین تهرانی برخوردار بود. سپس وی به دعوت روحالله خالقی با انجمن ملی موسیقی همکاری میکرد. او با رادیو دو دوره بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ و ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۸ به همکاری پرداخت. شعر چند ترانه او را جهانگیر سرتیپ پور سروده است. زندگی استاد احمد عاشورپور جلوههای گوناگونی دارد و نشانگر مجموعهای از ویژگیهای بارز و برجسته در شخصیت وی میباشد. در عرصهٔ هنر عاشورپور، آهنگ ساز، ترانه پرداز و خوانندهای با صدای گرم و رسا بود. ترانههای او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری از مردم در سایر نقاط ایران ورد زبان داشتند. نخستین بار عاشورپور با توصیه استاد ابوالحسن صبا به رادیو رفت. در آن زمان او و معتمد وزیری (از اهالی کردستان) نخستین کسانی بودند که ترانههای محلی را به عرصهٔ رادیو کشاندند. در دورانی که ترانههای محلی بسیار حقیرتر از خواندن ترانههای معمول به نظر میآمد، او به خواندن ترانههای مردمی پرداخت، ترانههایی که رنگ و بوی زندگی مردم کوچه و بازار، مردم زحمت کش و تهی دستان را داشت.
در سال ۱۳۳۲ وقتی عاشورپور از فستیوال هنری جوانان در بخارست به ایران بازگشت او را بازداشت کردند. او به زندان رفت و به تعبیدگاه خارک فرستاده شد. وقتی آزاد شد به هر جایی که برای کار کردن پا میگذاشت بی درنگ نامه ساواک هم در پی او میآمد با این مضمون که به مهندس احمد عاشورپور شغل حساس واگذار نکنید؛ ولی تواناییهای علمی و مدیریتی مهندس عاشورپور چنان بود که سرانجام راه را میگشود و دیگران را به تکریم در مقابل دانش خود وا میداشت.
خلاقیت
عاشورپور در عرصه هنر، خلاق بود او به خوبی میدانست که هنر وقتی زنده است که مانند هر پدیده زنده دیگر در کار دفع و جذب باشد و موزیسین خلاق کسی است که در کار خود عناصر مثبت را از فرهنگ موسیقیایی سایر ملتها جذب و بعضی عناصر منفی یعنی عناصر کهنه و بی اثر را دفع کند او میدانست اصالت معنای کهنگی و در جا زدن ندارد بلکه هنر وقتی اصالت دارد که ضمن در برداشتن ویژگیهای عمومی، دارای مهم ترین شاخص ماندگاری یعنی محصول زمانه اش باشد و از دل نیازهای زمانه برآمده باشد. او فرق موسیقی کهن و ارگانیک را با موسیقی اصیل روزآمد معنا کرد و بر همین اساس بود که او با موسیقی مردمی اروپا آشنایی یافت و نزد یک خانم اتریشی به آموزش موسیقی پرداخت. موسیقی عاشورپور نه تقلید مبتذل از موسیقی غرب بود و نه بیان ساده و بلا واسطهٔ ملودیهای تکراری مردم کوچه و بازار. موسیقی عاشورپور بازآفرینی خلاق و هنرمندانهٔ موسیقی فولکور و مردمی بود.
عنصر امید
امید، عنصر شاخص محتوی ترانههای عاشورپور بود. مردمی که در پهنهٔ شالیزارها به جنگ زالوها میروند تا زندگی را پیدا کنند، این مردم نمیتوانند با یاس فلسفی، عرفان زدگی و گرایشهای ویژهٔ روشنفکری زندگی کنند، آنها موسیقی امید بخش و نشاط آور میخواهند، موسیقی که توفان دریا را بسراید و در غوغای جمعه بازار، گرمی خون سرخی را که در گونههای دختر عاشق جریان دارد به عرصهٔ کلام بکشاند. ترانههای عاشورپور آکنده از امید بود. قسمتی از یکی از ترانههای او: زیباتر از جهان امید ای دوست، جهانی نیست وفات
وی در دیماه ۱۳۸۶ به علت عفونت ریه و کهولت سن در بیمارستان جم تهران بستری شد و سرانجام در ۲۲ دیماه در بخش عمومی همان بیمارستان درگذشت و در گورستان بی بی حوریه در غازیان بندر انزلی به خاک سپرده شد.[۷] هر ساله در سالگرد وفات وی اهالی هنر، دوستان و آشنایان وی یاد او را در زادگاهش بندر انزلی برسر مزارش زنده نگاه میدارند.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۶۶۷۱ در تاریخ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید