به بهانه دهم آذر روز مجلس
در ادبیات سیاسی کشور ما کلمه مجلس معادل کلمه پارلمان در زبان انگلیسی است . ریشه کلمه پارلمان به واژه ایی در زبان لاتین ( زبان رسمی امپراتوری روم ) برمی گردد. که به طور کلی به معنای گفت و گو یا مذاکره است . اولین مجلس شناخته شده در ایران به گواه منابع تاریخی به زمان اشکانیان بر می گردد . اشکانیان یا همان امپراتوری پارت ها که 247 سال پیش از میلاد بنیاد نهاده شد و 224 سال پس از میلاد هم خورشید حکمرانی آن بر قلمروشان می تابید ، مردمانی از نژاد ایرانی پرنی با آیین زرتشت. و با زبان پارتی بودند .
آنگونه که از منابع موثق و متعدد تاریخی استنتاج می شود شاهنشاه اشکانی همواره با دو مجلس که یکی شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان بود مشورت می کرد . ظاهرا مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو در مواقع ضروری تشکیل می شد که به مجلس مهستان مشهور شد . مجلس مهستان از میان بزرگان و اشراف ایرانی تشکیل می شد . مهستان آن روز گویی عملکردی شبیه کنگره امروزین ایالات متحده داشت . چگونه کنگره در آمریکا به نوعی محل حل اختلاف مجلس نمایندگان و مجلس یک صد نفره سنا و البته صحنه تصمیم سازیها و تصمیم گیریهای کلان است ، مجلس مهستان هم نقشی چنین را با دو مجلس خاندان سلطنتی و ریش سفیدان و نیز اتخاذ تصمیم های مهم کشور را بعهده داشت ..
فراموش نکنیم هرودت مورخ یونانی مدعی است که تاریخ پارلمانیسم در ایران بسیار قدیمی تر بوده است به حالیکه پس از مرگ کوروش و فرزندانش ، ایرانیان برای مشخص شدن ادامه وضیعت حکومت در کشورشان مجلس کوچکی تشکیل دادند . البته این سخنان جناب هرودت به وسیله منابع تاریخی در دسترس ، قابل اثبات نیست ولی پیشینه هخامنشیان و نوع رفتار آن سلسله با مردم پیرامون خود چنین امری و تشکیل چنین نهاد مردمسالارانه کوچکی را دور از ذهن نمی داند .
باری ، مجلس مهستان نخستسن جلسه خود را در نوروز سال 173 پیش از میلاد در حدود 2182 سال پیش با حضور مهرداد اول – شاه وقت – برگزار کرد . هر چند - در عالم مقایسه - احتمال انتصاب نمایندگان از انتخاب آنها با مراجعه به آرای عمومی بسیار بیشتر است اما همین که در دویست قرن پیش اولین مصوبه مجلس مهستان در نخستین جلسه آن ، انتخابی کردن شاه بود خود به تنهایی ریشه های عمیق احترام به خواست جمعی را نشان می دهد .
حتی اگر این انتخاب مدام به برگزیدن پسر شاه یا برادر شاه و یا عموی شاه بیانجامد .
آری ، تاریخ امپراتوری پارت ها که نمادی از مراجعه به آراء و افکار عمومی در ایران باستان به شمار می رود در سال 224 پس از میلاد با هجوم مردانی از فرزندان ساسان برای همیشه ی تاریخ بسته شد ، اما همواره احترام حداقلی آنان به رای جمعی که از آداب دموکراسی در هزاره سوم است فراموش نخواهد شد . بعد از اشکانیان ، ساسانیان به عنوان آخرین قوم از تاریخ پرفراز و نشیب ایران باستان حکمرانی سرزمین پهناور آن روزهای این سرزمین پر حادثه را عهده دار شد . اگر برای قاطبه مردم عاما و اهل تاریخ خاصا سرگذشت ساسانیان مترادف با شکست خوردگان دو جنگ سرنوشت ساز قادسیه و جنگ نهاوند در برابر اعراب است اما همه ی چهارصد سال حکومت فرزندان ساسان را نباید در
همان سناریوی پایانی آنان ملاحظه کرد . تورج دریایی استاد رشته ایرانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا نویسنده کتاب ایران ساسانی ظهور و سقوط یک امپرتوری می گوید : " میراث ساسانیان برای ایران بسیار بزرگتر از شکست در برابر اعراب است . میراث مهمی که ساسانیان برای ایران بجا گذاشتند به گفته او شکل گیری مفهوم ایران به عنوان یک
فرهنگ و ملت است . یکی از عناصر مهم شکل گیری این مفهوم پیدایش خداینامه در زمان ساسانیان است . این همان کتابی است که شاهنامه از آن سرچشمه گرفته است . آقای دریایی می گوید : اهمیت ساسانیان این است که در زمان خسرو انوشیروان در همان قرن سوم ، تاریخ ملی ایران به نام خداینامه تدوین می شود و آن تاریخ یادی است از گذشته
، آنچه که ایرانیان بودند ، از کجا آمدند ، چگونه جهان آغاز شد و تا زمان فروپاشی شاهنشاه ساسانی ..."
با این همه اما در گاهشمار ساسله ساسانی تشکیلاتی حتی محدود که بتوان نام آنرا مجلس یا شبیه به مجلس نامید ، دیده نمی شود . شاید نظام پدرتباری در جامعه ساسانی و تاثیری که این نظام بر ابعاد سیاسی و اجتماعی جامعه آن روز نهاده بود تصور اینکه کسی برای تصمیم گیری و تصمیم سازی به خرد جمعی مراجعه کند را دور از ذهن می سازد ....
" پایان قسمت اول "
( این مبحث به شرط حیات و مجال ادامه خواهد داشت )
سید امجد موسوی