سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نقد يك بيت از حافظ
        ارسال شده توسط

        محمد رسول باوندپور

        در تاریخ : سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۰ ۲۲:۳۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۹۵۴ | نظرات : ۱۳

        [center]سلام و تشكر از حضور شما 

        قصد دارم نگاهي بيندازم به يكي از بيت هاي حافظ كه در اولين غزل ايشان است

        الا يا ايها الساقي ادر كاسا و ناول ها 

        كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكل ها 

        براي اين كه بحث طولاني نشود فقط همين يك بيت را نقد خواهم كرد  و اگر دوستان در مورد اشعار حافظ در خواست نقدي داشتند در خدمت هستم 

        .............................
        بسم الله الرحمن  الرحيم 

        اين بيت اولين بيت از ديوان غزليات حافظ شيرازي است كه بحث هاي زيادي در مورد آن شده است  .

        وزن آن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن  است كه هَزَج مُثَمَّن سالم  ناميده مي شود و از اوزان پر كاربرد در شعر و ادبيات فارسي است  .

        معني :  با تو هستم اي ساقي  , جامي به گردش در آور و  آن را  (به من )  ده .  زيرا عشق در آغاز آسان به نظر  آمد اما بعد  مشكل ها روي نمود  .

        ادر :  فعل امر از مصدر اداره  به معني چرخاندن و به گردش در آوردن است  .

        كاس :  به معني جام و  احتمالا كلمه ي كاسه هم از همين كلمه گرفته شده است  .

        ناول :  فعل امر از  مناوله به معني چيزي را به شخصي  دادن با دراز كردن دست  . 

        مقصود اين كه در آغاز عشق آسان به نظر مي آيد  اما رفته رفته مشكل ها ظاهر مي شوند  . پس ساقي شراب بده تا مرا در اين راه ياري دهد  .

        بعضي مصراع اول اين بيت را به يزيد  نسبت مي دهند البته بدون ذكر ماخذ  . نتساب اين مصراع به يزيد  تا آن جا شهرت داشته است  كه بعضي از شاعران فارسي  زبان درباره ي آن شعر سروده اند  .

        قسمتي از متن بعضي از اشخاص كه اين مصراع را به يزيد نسبت داده اند  :

        اين مصرع بيت ثاني از قطعه اي است  كه يزيد بن معاويه  بر وزن بحر هزج سروده و  اصل قطعه عينا به اين  قرار است  :

        انا المسموم ما عندي بترياق و لا راقي 

        ادر كاسا و ناول ها الا يا ايها الساقي 


        پس او  براي توافق با قافيه ي غزل  خود مصرع مذكور را مقدم و  موخر كرده است  و به طريق تضمين در اول غزل  خود ايراد كرده است  و از اين بابت بعضي از شاعرها به حافظ اعتراض كرده اند 

        چنان كه اهلي شيرازي  مي گويد :  


        خواجه حافظ را شبي ديدم به خواب 

        گفتم اي در فضل و دانش بي حساب 

        از چه بستي بر خود اين شعر يزيد 

        با وجود اين همه فضل و كمال 

        گفت واقف نيستي زين مسئله 

        مال كافر هست بر مومن حلال 

        و هم چنين كاتبي نيشابوري مي گويد  :

        عجب در حيرتم از خواجه حافظ 

        به نوعي كش  خرد زان عاجز  آيد

        چه حكمت ديد در  شعر يزيد او 

        كه در ديوان نخست از وي سرايد 

        اگر چه مال كافر بر مسلمان 

        حلال است و درو  قيلي نشايد 

        ولي از شير  عيبي بس عظيم است 

        كه لقمه از دهان  سگ ربايد 

        ولي علامه قزويني و دكتر غني هر دو اين نظر را مردود مي دانند  . دكتر غني معتقد است  كه اصولا چنين وزني يعني هزج سالم مثمن  (هشت ركني )  در عربي وجود ندارد  بلكه  در عربي بحر هزج  فقط مربع گفته شده  است .  پس مصراع هشت ركني  الا يا ايها الساقي  در عربي ناچار مركب از دو مصراع يعني يك بيت  است .

        آن چه مسلم است  اين مصراع عربي از حافظ نيست  . استاد مينوي در حاشيه ي حافظ خود ياد آوري مي كند  كه امير خسرو  دهلوي متوفي در سال  725 كه مقارن با  سال تولد حافظ است  در بيت زير  آن را آورده است  :

        شراب لعل باشد قوت جان ها قوت دل ها 

        الا يا ايها الساقي  ادر كاسا و ناول ها 


        و براي پايان دادن به اين بحث كهنه ي بي حاصل كه آيا مصراع الا يا ايها الساقي  از يزيد بن معاويه است  يا نه بايد گفت كه ديوان اشعار يزيد  به چاپ رسيده است  و استاد هروي كه يك نسخه از آن را دارد  با اطمينان گفته است  كه چنين شعري به هيچ صورت  در آن نيست  .

        نه در قسم الاول كه حاوي اشعاري است  كه قطعا از يزيد دانسته شده  و نه در قسم الثاني  كه اشعار منتسب به يزيد  در آن آمده  است . 

        مشخصات اين  ديوان چنين است  :
        شعر يزيد بن معاويه بن ابي سفيان جمعه و  حققه صلاح الدين منجد ,  دار الكتاب الجديد ,  بيروت ,  لبنان ,  1982 .  كتاب مجموعا داراي 64  صفحه است  .

        اما چند نكته ي ديگر هنوز باقي است  :
        حافظ در ابتداي ديوان اشعارش بيتي را به زبان عربي آورده است  اما شاعري مثل فردوسي كه پيش از وي مي زيسته  است مي گويد 

        بسي رنج بردم در اين سال سي 

        عجم زنده كردم بدين پارسي 


        و مسئله ي مهمي  كه باقي مانده است  :
        بسياري از شاعرهاي بزرگ  فارسي زبان ديوان اشعار خودشان را با  نعت خداوند متعال  آغاز كرده اند  . بابا طاهر در ابتداي دو بيتي هايش مي گويد  :
        خوشا آنان كه الله  يارشان بي 
        بحمد و قل هو الله كارشان بي 

        جامي در ابتداي هفت اورنگ مي گويد  :
        لله الحمد قبل كل كلام 
        به صفات الجلال و الاكرام 

        خواجوي كرماني در ابتداي ديوان اشعارش مي گويد  :
        اي غره ماه از اثر صنع تو غرا 
        وي طره شب از دم لطف تو مطرا 

        سعدي در ابتداي ديوان اشعارش : 
        اول دفتر به نام ايزد دانا /  صانع پروردگار حي توانا 
        در ابتداي بوستان : 
        به نام خدايي كه جان آفريد /  سخن گفتن اندر زبان آفريد 
        در ابتداي گلستان  :
        منت خداي را عز و  جل
        در ابتداي مواعظ  :
        ثنا و  حمد بي پايان خدا را  / كه صنعش در وجود  آورد ما  را

        شيخ محمود شبستري  در ابتداي ديوان گلشن راز  :
        به نام آن كه جان را فكرت آموخت /  چراغ دل به نور جان  بر افروخت 

        صائب تبريزي : 
        يا رب ز  دل مشرق نور هدايت كن  مرا

        فردوسي : 
        به نام خداوند جان  و خرد /  كزين برتر انديشه  بر نگذرد 

        مولوي : 
        بشنو از ني چون حكايت  مي كند
        كه البته اين شعر را هم به نوعي  نعت خداوند  مي دانند ... 

        نظامي  :
        خداوندا در توفيق  بگشاي /  نظامي  را ره تحقيق بنماي 

        اما حافظ  شيرازي در ابتداي سخنانش  به نوعي ديگر سخن مي گويد  . اما آيا واقعا  مي توان با چند كلمه در مورد اين كار حافظ صحبت  كرد . 

        يقينا حافظ اگر نگوييم  بزرگ ترين مي توانيم  بگوييم يكي از بزرگ ترين و  ماندگارترين شاعرهاي تاريخ ايران  است . 
        .........
        با تشكر از  استاد هروي و  شركت ايده پرداز ژوبين 

        [/center]

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۸۴ در تاریخ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۰ ۲۲:۳۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

        عرفان فتح الهی(واثق )

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1