سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        چگونگی حضورت !
        ارسال شده توسط

        مجتبی شه ستا

        در تاریخ : شنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۸:۵۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۱۸ | نظرات : ۲۸

        پرده اول :
        نامهربان !
        کاش بدانم نقطه کدامین قصه بودم ، که رفتنت از من آغاز شد.
        به حرمت کدامین آیه، این چنین تنهایی ام را رقم زدی؟
        کاش بدانی وقتی وجودم را حسرت های طولانی پر می کند، دیگر چه فرقی برایم دارد که دیوان حافظ را بخوانم یا نبرد لینگراد را ؟
        وقتی با خنده ای مخملی، پادشاهی ات را به رخم می کشی، بدان که سقوط دلم را رقم زده ای و حس تلخی را در من به فریاد می کشانی. حسی تلخ تر از حس دختری باکره از مادر شدن ناگهانی خود !
        وقتی نگاه سرد است و آغوش گرم، مرا در بین این همه تضاد و تناقض احساس ، به ویرانی می کشانی، و نمی دانی که عمری را باید بسوزم.
        وقتی که بکارت تنهایی ام را سردی نبودنت ، بی رحمانه میدرد، آخ که چه دردناک است این غوطه ور بودن در فرهنگ پوست عوض کردن با رنگی کردن اندیشه ها.
        دلم می سوزد از شرمی که بی صدا در آغوش هوسی عریان ، جان می بازد و بوی تعفنش، تا عرش آسمان هفتم ، بالا می رود.
        تو، حق نداری عاشقانه هایم را که از دوریت نوشته ام ، برای او بخوانی.
        آهسته از کنارم بگذر ، دیگر عرق خواستنت، سرد شده .
         
        پرده دوم :
         خوب من !
        کاش بدانی که قصه بودنت زیباست و همیشه در لحظاتم، تکراری شوی.
        کاش بدانی وقتی یادت می آید و نمی رود، چه غوغایی در دلم برپاست.
        کاش بدانی که وقتی به نگاهت محتاجم می شوم، باید بیایی و مرا حاجت روا کنی.
        و ..........
        کاش بدانی وقتی من برای رسیدن به تو، تمام قد ایستاده ام ، برای آمدنم، نباید نشسته دعا کنی !
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۲۱۰ در تاریخ شنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۸:۵۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0