سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مجلس نور شعرناب(4)
        ارسال شده توسط

        سید حمید رضا مرتضوی(برگ سبز)

        در تاریخ : جمعه ۱۳ تير ۱۳۹۳ ۲۰:۵۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۱۸ | نظرات : ۱۸

        درود بر همه ی شعرنابی های عزیز
        با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما سروران
        در خدمتتون هستم با سری چهارم مجلس نور شعرناب
        وعده ی ما مثل همیشه ساعت 10 شب
        در این سری سعی شده حجم مطالب به درخواست شما عزیزان کاهش پیدا کند
        دوستان مجلس نور را به دیگر عزیزان شعرنابی هم پیشنهاد کنید تا بقیه سروران هم از اجر معنوی برخوردار شوند
        خب با اجازه همه ی دوستان شروع میکنیم
        ---------------------------------------------------
        بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
        به نام خدای بخشاینده مهربان
        1
         
        عَبَسَ وَتَوَلَّى
         
        روی را ترش کرد و سر برگردانید
        2
         
        أَن جَاءهُ الْأَعْمَى
         
        چون، آن نابینا به نزدش آمد
        3
         
        وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى
         
        و تو چه دانی، شاید که او پاکیزه شود،
        4
         
        أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى
         
        یا پند گیرد و پند تو سودمندش افتد
        5
         
        أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى
         
        اما آن که او توانگر است،
        6
         
        فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى
         
        تو روی خود بدو می کنی
        7
         
        وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى
         
        و اگر هم پاک نگردد چیزی بر عهده تو نیست
        8
         
        وَأَمَّا مَن جَاءكَ يَسْعَى
         
        و اما آن که دوان دوان به نزد تو می آید،
        9
         
        وَهُوَ يَخْشَى
         
        و می ترسد،
        10
         
        فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى
         
        تو از او به دیگری می پردازی
        11
         
        كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ
         
        آری، این قرآن اندرزی است،
        12
         
        فَمَن شَاء ذَكَرَهُ
         
        پس هر که خواهد از آن پند گیرد،
        13
         
        فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ
         
        در صحیفه هایی گرامی،
        14
         
        مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ
         
        بلند قدر و پاکیزه،
        15
         
        بِأَيْدِي سَفَرَةٍ
         
        به دست کاتبانی،
        16
         
        كِرَامٍ بَرَرَةٍ
         
        بزرگوار و نیکوکار
        17
         
        قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ
         
        مرگ بر آدمی باد که چه ناسپاس است
        18
         
        مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ
         
        او را از چه آفریده است؟
        19
         
        مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ
         
        از نطفه ای آفرید و به اندازه پدید آورد
        20
         
        ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ
         
        سپس راهش را آسان ساخت
        21
         
        ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ
         
        آنگاه بمیراندش و در گور کند
        22
         
        ثُمَّ إِذَا شَاء أَنشَرَهُ
         
        و آنگاه که خواهد زنده اش سازد
        23
         
        كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ
         
        نه، که هنوز آنچه را به او فرمان داده بود به جای نیاورده است
        24
         
        فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ
         
        پس آدمی به طعام خود بنگرد
        25
         
        أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا
         
        ما باران را فرو باریدیم، باریدنی
        26
         
        ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا
         
        و زمین را شکافتیم، شکافتنی
        27
         
        فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا
         
        و در آن دانه ها رویانیدیم،
        28
         
        وَعِنَبًا وَقَضْبًا
         
        و تاک و سبزیهای خوردنی،
        29
         
        وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا
         
        و زیتون و نخل،
        30
         
        وَحَدَائِقَ غُلْبًا
         
        و باغهای پر درخت،
        31
         
        وَفَاكِهَةً وَأَبًّا
         
        و میوه و علف،
        32
         
        مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ
         
        تا، شما و چارپایانتان بهره برید
        33
         
        فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ
         
        چون بانگ قیامت برآید،
        34
         
        يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ
         
        روزی که آدمی از برادرش می گریزد،
        35
         
        وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ
         
        و از مادرش و پدرش،
        36
         
        وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ
         
        و از زنش و فرزندانش
        37
         
        لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ
         
        هر کس را در آن روز کاری است که به خود مشغولش دارد
        38
         
        وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ
         
        چهره هایی در آن روز درخشانند،
        39
         
        ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ
         
        خندانند و شادانند
        40
         
        وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ
         
        و چهره هایی در آن روز غبار آلودند
        41
         
        تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ
         
        در سیاهی فرو رفته اند
        42
         
        أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ
         
        اینان کافران و فاجرانند
        ------------------------------------------------------
        تفسیر
        محتواى اين سوره را مى توان در پنج موضوع خلاصه كرد:
        1ـ عتاب شديد خداوند نسبت به كسى كه در برابر مرد نابيناى حقيقت جوبرخورد مناسبى نداشت .
        2ـ ارزش و اهميت قرآن مجيد.
        3ـ كفران و ناسپاسى انسان در برابر نعمتهاى خداوند.
        4ـ بيان گوشه اى از نعمتهاى او در زمينه تغذيه انسان و حيوانات براى تحريك حس شكرگزارى بشر.
        5ـ اشاره به قسمتهاى تكان دهنده اى از حوادث قيامت و سرنوشت مؤمنان وكفار در آن روز بزرگ .
        نامگذارى آن به ((عبس )) به تناسب نخستين آيه سوره است .
         
         
        برای روشن شدن سؤالات شما ترجمه و شأن نزول آیات را از کتاب "تفسیر نمونه"برای شما نقل می کنم:
        بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
        1 - چهره درهم کشید و روی برتافت !
        2 - از اینکه نابینائی به سراغ او آمده بود .
        3 - تو چه می‏دانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند ؟
        4 - یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد .
        5 - اما آن کس که مستغنی است .
        6 - تو به او روی می‏آوری !
        7 - در حالی که اگر او خود را پاک نسازد چیزی بر تو نیست .
        8 - اما کسی که به سراغ تو می‏آید و کوشش می‏کند ،
        9 - و از خدا ترسان است ،
        10 - تو از او غافل می‏شوی .
        شان نزول :
        این آیات اجمالا نشان می‏دهد که خداوند کسی را در آنها مورد عتاب قرار داده به خاطر اینکه فرد یا افراد غنی و ثروتمندی را بر نابینای حق‏طلبی مقدم داشته است ،
        اما این شخص مورد عتاب کیست ؟
         
        در آن اختلاف نظر است : مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که : عده‏ای از سران قریش مانند عتبة بن ربیعه ، ابو جهل ، عباس بن عبد المطلب ، و جمعی دیگر ، خدمت پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) بودند و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤثر شود ( و مسلما اگر اینگونه افراد اسلام را می‏پذیرفتند گروه دیگری را به اسلام می‏کشاندند و هم کارشکنیهای آنها از میان می‏رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود ) در این میان عبد الله بن ام مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد ،
        و از پیغمبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد ، و پیوسته سخن خود را تکرار می‏کرد و آرام نمی‏گرفت ، زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) با چه کسانی مشغول صحبت است .
        او آنقدر کلام پیغمبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) را قطع کرد که حضرت (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) ناراحت شد ، و آثار ناخشنودی در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می‏گویند پیروان محمد (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) نابینایان و بردگانند ، و لذا رو از عبد الله برگرداند ، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد .
        در این هنگام آیات فوق نازل شد ( و در این باره پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) را مورد عتاب قرار داد )
        رسول (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) بعد از این ماجرا عبد الله را پیوسته گرامی می‏داشت ، و هنگامی که او را می‏دید می‏فرمود :مرحبا بمن عاتبنی فیه ربی: مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد و سپس به او می‏فرمود : آیا حاجتی داری آنرا انجام دهم ؟
         
        و پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) دو بار او را در غزوات اسلامی در مدینه جانشین خویش قرار داد .
        شان نزول دومی که برای آیات فوق نقل شده این است که این آیات درباره مردی از بنی امیه نازل شده که نزد پیامبر نشسته بود ، در همان حال عبد الله بن ام مکتوم وارد شد ،
        هنگامی که چشمش به عبد الله افتاد خود را جمع کرد ، مثل اینکه می‏ترسید آلوده شود و قیافه درهم کشیده و صورت خود را برگردانید ، خداوند در آیات فوق عمل او را نقل کرده ، و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است ، این شان نزول در حدیثی از امام صادق (علیه‏السلام) نقل شده است .
         
         
        محقق بزرگ شیعه مرحوم سید مرتضی این شان نزول را پذیرفته است .
        البته در آیه چیزی که صریحا دلالت کند که منظور شخص پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) است وجود ندارد تنها چیزی که می‏تواند قرینه‏ای بر این معنی باشد خطابهائی است که از آیات 8 تا 10 این سوره آمده که می‏گوید : کسی که پیوسته ( برای شنیدن آیات خدا ) به سرعت سراغ تو می‏آید ، و از خدا می‏ترسد ، تو از او غافل می‏شوی ! این چیزی است که بهتر از هر کس در مورد پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) می‏تواند صادق باشد .
        ولی به گفته مرحوم سید مرتضی قرائنی نیز در این آیات وجود دارد که نشان می‏دهد منظور شخص پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) نیست از جمله اینکه : عبوس بودن از صفات پیامبران مخصوصا پیغمبر اسلام نیست ، او حتی نسبت به دشمنان خود با چهره گشاده سخن می‏گفت ، تا چه رسد به مؤمنان حقیقت جو .
         
         
        دیگر اینکه پرداختن به اغنیا و غافل شدن از فقرای حق طلب با اخلاق آن حضرت که در آیه 4 سوره ن به آن اشاره شده "و انک لعلی خلق عظیم" ( تو اخلاق عظیم و برجسته‏ای داری) هرگز نمی‏سازد ، ( بخصوص اینکه معروف است سوره ن قبل از سوره عبس نازل شده است ) .
         
         
        ولی به فرض که شان نزول اول واقعیت داشته باشد این مطلب در حد ترک اولائی بیش نیست : و کاری که منافات با مقام عصمت داشته باشد در آن مشاهده نمی‏شود .
        زیرا اولا پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) هدفی جز نفوذ در سران قریش ، و گسترش دعوت اسلام از این طریق ، و درهم شکستن مقاومت آنها ، نداشت .
         
         
        ثانیا چهره درهم کشیدن در برابر یک مرد نابینا مشکلی ایجاد نمی‏کند چرا که او نمی‏بیند ، به علاوه عبد الله بن ام مکتوم نیز رعایت آداب مجلس را نکرده بود زیرا هنگامی که می‏شنود پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) با گروهی مشغول صحبت است نباید سخن او را قطع کند .
         
         
        ولی از آنجا که خداوند اهمیت فوق العاده‏ای به محبت و ملاطفت کردن با مؤمنان مستضعف حقیقت طلب می‏دهد همین مقدار بی‏اعتنائی را در برابر این مرد مؤمن برای پیامبرش نمی‏پسندد و او را مورد عتاب قرار می‏دهد ، اینها همه از یک سو .
         
         
        از سوی دیگر ، اگر به این آیات از زاویه حقانیت و عظمت پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) نگاه کنیم ، می‏بینیم در سرحد یک معجزه است ، چرا که رهبر بزرگ اسلام در کتاب آسمانی خود آنچنان مسؤولیت برای خود ذکر می‏کند که حتی کوچکترین ترک اولی ، یعنی بی‏اعتنائی مختصری نسبت به یک مرد نابینای حق طلب ، را مورد عتاب خداوند می‏بیند ، این دلیل زنده‏ای است بر اینکه این کتاب آسمانی از سوی خدا است و او پیامبر صادق است ، مسلما اگر این کتاب از سوی خداوند نبود چنین محتوائی نداشت .
         
         
        و عجب‏تر اینکه پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) طبق روایتی که در بالا آوردیم هر وقت عبد الله بن ام مکتوم را می‏دید به یاد این ماجرا می‏افتاد و او را بسیار احترام می‏کرد .
        و از سوی دیگر این آیات می‏تواند بیانگر فرهنگ اسلام در بر خورد با مستضعفان و مستکبران باشد ، که چگونه مرد فقیر نابینای مؤمنی را بر آن همه اغنیا و سران قدرتمند مشرک عرب مقدم می‏شمرد ، این به خوبی نشان می‏دهد که اسلام حامی مستضعفان و دشمن مستکبران است .
        در پایان این سخن بار دیگر تکرار می‏کنیم که مشهور در میان مفسران گرچه شان نزول اول است ولی باید اعتراف کرد که در خود آیه چیزی که صریحا دلیل بر این معنی باشد که منظور پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) است وجود ندارد
         
        فضیلت :
        نامگذارى آن به "عبس" به تناسب نخستین آیه سوره است .
        رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند: هر كس سوره عبس را قرائت نماید روز قیامت در حالی خواهد آمد كه شادمان و خندان است.
        امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر كس سوره عبس را قرائت نماید در بهشت زیر پرچم و سایه خداوند و مشمول كرامت خداوند خواهد بود و این كار كوچكی نزد خداوند است.
        همچنین از ایشان نقل شده است: هر كس هنگام بارش باران این سوره را قرائت نماید خداوند به تعداد قطرات باران گناهانش را می آمرزد.
         
        -----------------------------------
        التماس دعا
        خاک پای شما
        برگ سبزخندانک

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۱۰۰ در تاریخ جمعه ۱۳ تير ۱۳۹۳ ۲۰:۵۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3