سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        باد می وزید...
        ارسال شده توسط

        خسرو پورجم

        در تاریخ : چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۲۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۲۸ | نظرات : ۱۸


        باد میوزید/ در دامنه ی کوهی/ شب هنگام/کوه شبیه کابوس هایمان بود که می دیدیم

        پاره ای از شبها /در خواب های کودکی مان/ هیولایی -زمخت/ سردو سیاه/اما نه... کوه

        / تنها /ساکت وصبور /سنگی و نجیب/ خیره به دور دستها/ذهن اش پیش ما نبود/انگار

        جایی در ته تاریخ جا مانده بود./باد میوزید/ ریگها را با خود می برد/دور گردن  کوه می

        پیچید/شاخه ها را می آ شفت /صورت ها را چنگ می زد /سردمان بود/در راه بودیم

        /شهر از ما دور بود/گفتیم بمانیم در این شب بی پایان /پر  هول و هراس / دور از خانه/

        دور خودمان/ خطی بکشیم /نمازی بخوانیم /تاقضانشده ایمان مان/تا بیات نشده

        روح مان /بگذاریم روح مان برود تا اوج/دور شود از غربتی که در آن تنهاییم /در این زمین

        که خودش غریبه و تنهاست /میان این آسمان /در دامنه کوه تفریحگاهی بود کوچک و

        صمیمی/کوه را مهربان می کرد/ عده ای سرخوش  در آن/با باد می خندیدند /با باد

        می چرخیدند/ انگار در رویا بودند/انگار خوابگرد بودند/ مامثل آنها نبودیم/ما تنها بودیم

        /من تنها بودم/با خودم/با خدا/وبا غمی که به اندازه یک کوه سنگین بود./باد میوزید /اما

        غم مرا با خود نمی برد/سفر درمان درد من نبود/غم هدیه آسمان به من بود.

         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۲۰۹۸ در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4