سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 7 خرداد 1404
  • افتتاح اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، 1359 هـ ش
2 ذو الحجة 1446
    Wednesday 28 May 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیااگر از بین برود بهتر نیست!؟ موریس مترلینگ

      چهارشنبه ۷ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      فراخوان نقد ناب
      ارسال شده توسط

      علی نظری سرمازه

      در تاریخ : ۲ روز پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۸۵ | نظرات : ۵۹

              به نام او...
      فراخوان نقد ناب
      به امید آفرینش خوبیها
      مسابقه ی نقد ناب
      به پاس زحمات ناقدین محترم و اهالی دانشگاه ناب
      برگزار می شود
      لطفاً از سه سروده ی زیر به دلخواه خود یکی را انتخاب و به نقد جامع و کامل آن بپردازید.
      نقدی آموزنده همراه با انتقادی سازنده
      جوایر فراخوان؛
      نفر اول مبلغ یک میلیون تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر دوم مبلغ هفتصد هزار تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر سوم مبلغ پانصدهزارتومان و شش ماه اشتراک ناب
      مهلت فراخوان تا۱۴۰۴/۶/۱۸
      اعلام برگزیدگان از۱۴۰۴/۶/۲۲
      تا فرصت بعدی از نسیه خبری نیست
      فقط نقدتان را خریداریم...😁😄😀
       ۱💧
       ...حاصل ای کاش...
      از گُل خوشگل خشخاش خوشم می آید
      از چه و هرچه و هرجاش خوشم می آید
      کِشتم «ای کاشی»و از داشتنش خوشحالم
      روزی ام هر چه شد از «کاش»خوشم می آید
      سخت معتاد به تریاک خیالش گشتم
      به خیالی که رود خاش خوشم می آید
       
      آش با یک وجب ِ روغن ِ بومی پخته
      خوب دانسته که از آش خوشم می آید
       
      من که با چوب بلوطش متنبه نشدم
      حتماً از تنبیه با راش خوشم می آید
      دوریّش را نتوان کرد تحمل یک دم
      تا که از بودن باهاش خوشم می آید
      من که از دست اراذل ذله ام هر شب و روز
      قطعاً از قدرت اِیماش خوشم می آید
      کاش ِآن شُله ی ماشَش شُله ماچی می شد
      وقتی از شله ی پُرماش خوشم می آید
      بسکه درگیر و نمک گیر نگاهش هستم
      می برم نام نمک پاش خوشم می آید
      نقشی از نقشه ی نقّاشیّ ِ شعر انگیز است
      تا که از نقشه ی نقّاش خوشم می آید
      آن چه به عشق دهی عشق همانت بخشد
      به به ! از نحوه ی پاداش خوشم می آید
      گویمش عشق منی ، عشق تواَم می گوید
      من از این حاصل «ای کاش»خوشم می آید

                  ۲💧💧
      ...مه لای زلفت...
       
      دلم دیوانه از لیلای زلفت
      به هر جا رفته با شهلای زلفت
      دلیل بودنم را با خیالت
      به جا آورده در مَهلای زلفت
      چطور از عمق احساست ننوشم !؟
      که غرقم می کند در لای زلفت
      چه لیلایی چه شهلایی چه لایی !
      اسیرم کرده واویلای زلفت
      روانی می شود روح و روانم
      به تاکستان در ویلای زلفت
      شکوه آبشارت شور و شادی
      چه انشایی شده املای زلفت !
      نباشد راحت از چنگ پلنگم
      خیالم در همین حالای زلفت
      شدم گم لا به لای شال ماهت
      نمی بینم به جز یلدای زلفت
      به اقیانوس آرام تو سوگند
      دلم خوابیده با لالای زلفت
      چه قدر احساس آرامش نمودم
      از این پایین تا بالای زلفت
      ۳💧💧💧
      ...گردباد...
      دارد از دست ِِ غم اعصاب بهم می ریزد
      صبحگاه دل تالاب بهم می ریزد
      تا خرابات خطر خاطره بستم به سفر
      عقل در خلوت اِرعاب بهم می ریزد
      برعلفهای مسیرم زده شد داس درو
      سَجدگاه گل کمیاب بهم می ریزد
      می زند غِلظت شب شعله به دریا وقتی...
      زلف آرامش مهتاب بهم می ریزد
      در مسیری که به چشمان سحر نزدیک است
      سرمه در سیره ی آداب بهم می ریزد
      طاقتم طاق شد از طبله ی بی تابی ها
      بسکه بی تاب تواَم تاب بهم می ریزد
      در رسیدن به تو دیوانه تر از مجنونم
      کام شیرین من و خواب بهم می ریزد
      گردبادی که به دور تنه ام پیچیدم
      حاد با حالت غرقاب بهم می ریزد
      آب بر آینه پاشیدنم از شیدایی است
      خواب ِ مَه ماهی میراب بهم می ریزد
      با تمنای من از پنجره ای خورشیدی
      نبض نیلوفر مرداب بهم می ریزد
      بسکه می بارم از اندوه دلی دق کرده
      عکس رویای تو در قاب بهم می ریزد
      تا تو تنهایی من همّتی از نابودی است
      همتم با غزلی ناب بهم می ریزد...

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۶۷۰ در تاریخ ۲ روز پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دیروز
      درود استاد نظری عزیز
      یکی از اساتید محترم سایت در تعریف شعر آن را با آواز مقایسه میکرد
      میفرمود حرف زدن میتواند ساده و آهسته باشد ، عصبانی و بلند،گلایه آمیز، درد دل و بازگویی مشکلات و احساسات غیره از این قبیل که بصورت آشکار
      منظور گوینده را رک و پوست کنده یا در لفافه و غیره به مخاطب تفهیم کند
      ولی آواز چه؟ چگونه اجرا میشود؟ کلام چه مشخصاتی را باید داشته باشد تا آواز خوانده شود؟ آیا تنها شجریان ، محمد اصفهانی و بقیه به اصطلاح هنرمندان تلوزیونی میتوانند آواز بخوانند؟ یا هر فردی میتواند حد اقل برای دل خودش و یا اهل و عیالش آواز بخواند؟
      اگر کمترین که اصلا صدای خوبی ندارد برای نوه اش شروه خواند تا خوابش ببرد آواز خوانده یا تکلم نموده است؟
      درست است که کمترین در مجالس سنتی شروه خوانی جایگاهی ندارد
      ولی در فضای مجازی چه؟
      این فضا پر از شروه خوان های آماتور است
      مثالش آواز خوانی آقای چوپان قهرمان بدنسازی جهان در دنیای مجازی است
      متاسفانه بسیاری از دوستان و تقریبا تمامی اساتید شاعر دیوانی و یا دولتی موقعیت فضای مجازی را متوجه نمیشوند
      درست است که انجمن ها و سازمانهای دولتی شعر و شاعری قوانین و ضوابط خاص خود را برای شاعر خواندن و پذیرش شعرای جدید دارند
      ولی دنیای مجازی از این حصار بیهوده عبور کرده
      و هر کس را به اندازه توان و هنرش میپذیرد
      و مهمتر اینکه هنر و فرهنگ پویاست و در حصار سلایق خاص محصور نمیشود
      لذا از دوستان و اساتید درخواست میشود واقعیات دنیای مجازی را به پذیرند و از متن و نثر خوانند اشعار دیگران جدا اجتناب نمایند
      چون موجب دلسردی تازه کار ها ،آماتور ها، نو آموز ها و غیره میشوند
      البته تجربه ثابت کرده که تعدادی از آنها از این حربه برای جلب شعرای نوآموز و آماتور استفاده میکنند
      میفرماین این شعر تو متن و نثر است
      و اگر میخواهی شاعر شوی و شعر بگویی
      باید به آموزش های من توجه کنی و بکار بگیری و عضو دسته و باند من بشوی
      تجربه نشان داده که بسیاری از این ترفند ها سود و حاصلی نداشته
      و از بین تعداد فراوان آن در این سایت وزین
      تنها یک فرد توانست با این ترفند شاگرد و پیرو جمع کند و سایت شاعری تازه ای را راه اندازی نمایند
      که آن سایت هم توفیق چندانی ندارد
      بنابر این استاد نظری عزیز
      سروده های شما شعر در قالب غزل است و احساس
      به شیرینی عسل از آنها تراوش مینماید
      خندانک خندانک

      علی نظری سرمازه
      مخلص استاد استکی نازنین
      ممنونم بابت پنجره ی سبزی که رو به حقیقت گشودید
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      ۲۳ ساعت پیش
      تتبعی در غزل مه‌لای زلف
      درود و عرض ادب خدمت تمامی عزیزان در سایت محترم شعر ناب و درود خدمت جناب نظری گرامی بابت چالشی که در راستای نقد و نقدپذیری ایجاد کردند.
      بررسی فوق ماحصل سواد و آگاهی ناقص و اندک بنده است و قطعا مبرا از اشتباه و نقصان نیست.
      برگ سبزی‌ست جهت اطاعت امر ولاغیر.
      .
      به قول حضرت صائب که می‌فرمایند:
      یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت
      در بند این مباش که مضمون نمانده است
      جناب نظری نیز در زلف یار غوطه‌ورند و حیات این شعر را به زلف یار گره زده‌اند . از این رو با ردیف " زلفت" انتظاری جز رویارویی با غزلی عاشقانه را نمی‌توان داشت. البته عرفا به زلف نگاهی عرفانی دارند و آنرا وسیله رسیدن به معشوق" حق تعالی" می‌دانند. در واقع در نگاه عرفانی توسل به زلف یار امری بدیهی‌ست.
      اینکه چرا عارفان در اشعار حق تعالی را لیلا ترسیم می‌کنند و در حسرت و جهد برای رسیدن به آغوش اویند در تخصص بنده نیست.
      منتها با شناختی که از جناب نظری دارم گمان نمی‌کنم در این شعر نگاهی عرفانی به زلف یار داشته باشند و برداشت بنده از این شعر گفتگو و رازونیاز و معاشقه‌ای زمینی‌ست نه آسمانی.
      طنز زیر پوستی کلمات، وجود پررنگ تضاد، مراعات نظیر و واج‌آرایی از خصایص شعرهای جناب نظری‌ست که در بررسی بیت به بیت اشعار نمونه‌هایی از این ۴ عنصر نمادین شعر ایشان را به اختصار عرض خواهم کرد.

      .

      از حیث چیدمان و ساختار شعر پیش رو در قالب غزل و در وزن
      مفاعیلن مفاعیلن فعولن
      سروده شده.
      دوستان گرامی بخوبی می‌دانند که این وزن ، وزن خاص قالب دوبیتی‌ست و هر شعری برای اینکه دوبیتی نام بگیرد حتما باید در این وزن سروده شود .
      منتها اینبار جناب نظری وزن خاص دوبیتی را برای سرودن غزل انتخاب کرده‌اند ، از این رو بنده با خواندن بیت اول و استفهام وزن توقع دارم این غزل آمیخته با المانهای هویتی دوبیتی نیز باشد. یعنی روان و صمیمی و احساسی.
      .
      دلم دیوانه از لیلای زلفت
      به هر جا رفته با شهلای زلفت
      از بعد مفهوم شاعر شعر را با "از دست رفتن دل" شروع می‌کند.
      حذف به قرینه‌ی معنوی فعل " است" در مصرع اول ، و وجود ترکیبات لیلای زلف و شهلای زلف که مخاطب خودش مجبور است آنها را تفسیر کند چون ارجاع مستدلی در بیت از طرف شاعر برای آن وجود ندارد می‌تواند نوعی پاشنه آشیل مطلع غزل باشد .
      مطلع غزل باید بسیار قرص و محکم و تا جای ممکن بدون ایراد و نقصان‌های معنایی و کلامی باشد.
      .
      در بیت دوم نیز وجود " مهلای زلف" نه تنها جاده‌ی پیش رو را هموار نکرده بلکه دست‌اندازی به آن اضافه می‌کند.
      در کل خواندن و تصویر سازی و مفهوم پردازی ِ این ۲ بیت یک شعرخوان حرفه‌ای را طلب می‌کند که بتواند همراه خوانش ، مفهومی نزدیک به آنچه شاعر در ذهن دارد را برای خود خلق کند و از آن لذت ببرد.
      اگر مهلا را " بی‌شتاب و کند و آهسته و بدون حرکت" در نظر بگیریم ، حال ،آفرینش معنا و داستان حول ِ "دلیل بودنی که در خیال با بی‌شتابی گیسوی یار بجا آورده می‌شود " ذهنی بسیار معناگریز و شاعرانه می‌طلبد و همین پیچیدگی‌هاست که مخاطب را سر این دوراهی قرار می‌دهد ....
      "باقی شعر را بخوانم یا نه"
      شاعران باید دوبرابر هر چقدر وسواس دارند ، برای دوبیت اول شعرشان هزینه کنند. مخاطب امروز فرّار است! برای خواندن نمی‌آید، برای دلیل نخواندن می‌آید و ما وظیفه داریم این دلیل را از او بگیریم!!
      .
      وجود " در لای زلف" بیت سوم حائز اهمیت است، چراکه " در " مصداق حشو است
      در واقع
      غرقم می‌کند در لای زلفت
      و
      غرقم می‌کند لای زلفت
      تفاوت معنایی ندارند پس وجود " در" بجز پر کردن وزن کارکرد دیگری ندارد و از این حیث شایان ویرایش است.
      .
      چه لیلایی چه شهلایی چه لایی
      اسیرم کرده واویلای زلف
      از آن ابیاتی‌ست که " طنز زیر پوستی" قلم شاعر در آن نمایان است و از ابیات شیرین شعر ایشان نیز هست.
      اینکه شاعر در مصرع اول این به اشاره‌ای به ۳ قافیه‌ی قبلی شعر کرده شایان توجه است. در واقع وجود سه قافیه قبلی راوی ماجرا را به قافیه چهارم یعنی واویلا، رسانده .
      .
      روانی می‌شود روح و روانم
      به تاکستان ِ در ویلای زلف
      شاعر زلف یار را مانند ویلایی پر از انگور می‌بیند و احتمالا در پس ِ انگورها شرابی مهیاست و از پسِ آن شرابها جنون!
      اینها تصاویری‌ست که خواننده به کمک حداقلی خود شاعر باید آنها را در ذهن بسازد. اینکه چه ارتباط و وجه تشابهی بین یک " ویلا با سر و موی یار" وجود دارد و اینکه تاکستان ِ ویلای زلف یار دقیقا کجای موهای معشوق است سوالات احتمالا مهمی‌ست که شاعر نیازی نمیبیند در مصرع اول به آنها پاسخ بدهد و البته این عدم نیاز به پاسخ تبدیل به یک فرهنگ امروزی شاعری شده و منحصر به جناب نظری نیست.
      اینکه بد است یا خوب است؟
      در خدمت اعتلای شعر است یا خیر؟
      باعث سردرگمی مخاطب یا پرواز خیال مخاطب است؟
      و چندین سوال دیگر
      " بدرستی نمی‌دانم"
      به همین دلیل حکمی به نفع یا علیه جناب نظری صادر نمی‌کنم🙏
      .
      شکوه آبشارت شور و شادی
      چه انشایی شده املای زلفت
      مصرع یکی از چند نمونه " واج آرایی" در شعر و کل بیت هم نمونه‌ای حداقلی از مراعات نظیر است
      شور و شادی و املا و انشا
      نیاز به بسط و گسترش و معناسازی توسط مخاطب، در این بیت هم به سیاق ابیات پیشین مشاهده می‌شود.
      .
      به اقیانوس آرام ِ تو سوگند
      دلم خوابیده با لالای زلفت
      اینکه چگونه یک دل دیوانه که در پی شهلای زلف است و اسیر ِ واویلای زلف، یکباره در این بیت توسط لالای زلف معشوق به خواب رفته از سوالات مهم و اساسی در بدنه شعر است. آنچه یک نظم را به شعر و یک شعر را به شعر عالی تبدیل می‌کند حساسیت نشان دادن بر چنین چراهایی‌ست که ذهن مخاطب دقیق را درگیر می‌کند.
      به مرور زمان دریافتم تمام آنچه شعرای تراز اول را از باقی شاعران در طول زمان متمایز کرده
      " کیفیت مضمون پردازی‌ست" ولاغیر
      اینکه شعر ما چند بیت است، چه موضوعی دارد، یا از چند آرایه ادبی بهره برده یا درصد صور خیال آن چقدر است و و و و هیچ کدام به اندازه‌ی " کیفیت مضمون‌پردازی " در ماندگاری آن نقش ندارد.
      .
      چقدر احساس آرامش نمودم
      از این پایین تا بالای زلفت
      بیت آخر غزل با آرامش راوی خاتمه می‌یابد که باز هم مسیر رسیدن از دیوانگی در بیت اول به آرامش در بیت آخر آنچنان که شایسته است برای مخاطب شعر ترسیم نشد.
      وجود لغزش وزنی در مصرع آخر شعر لزوم ویرایش را اعلام میکند. جناب نظری" ئین" در کلمه‌ی پایین را هجای کشیده فرض کرده‌اند در حالی که این هجا، هجای بلند است و این مصرع هم اکنون ۱ هجای کوتاه کسری وزن دارد.
      بدلیل طولانی نشدن بررسی از برخی ابیات گذر کردم.
      در کلیت زبان شعری جناب نظری صمیمی و آمیخته با رک گویی و ساختاری لطیفه‌گونه است که خوانش شعر ایشان برای مخاطب را شیرین می‌کند، منتها وسواس در مورد مضمون‌پردازی ، حفظ ارتباط اجزا و روایات و احتمالا کم کردن از کمیت شعر به قصد تمرکز بر کیفیت بیشتر آن، از جمله مواردی‌ست که می‌تواند در ایجاد محصولی طلایی‌تر از آنچه که هست موثر باشد.
      این سیاهه تقدیم به شما بود جهت گفتن چشم به فراخوانتان. امیدوارم تعداد نقدهای فراخوان آنقدر بالا باشد که پنجره سبز بنده بعد از چند ساعت محو شود🌺🙏


      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲۱ ساعت پیش
      درود بر جناب عزیزیان
      ممنونم بابت نقد سازندتون
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      دیروز
      حالا ما که نقد بلد نیستیم از طرفی هم نمی‌‌تونیم بیکار باشیم چه وارده دلمون کنیم؟... خندانک
      یعنی سرمون بی‌کلاه می‌مونه خندانک

      درود و آفرین بر استاد طنزپرداز برای حرکت شایسته و آگاهی‌بخششون خندانک

      سلامت و ثروتمند باشید خندانک
      علی نظری سرمازه
      درود بر شاهزاده خانوم
      ممنونم از حضورتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      شما هم نقد بلدید
      هم نقیض نقد... خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دیروز
      درود استاد نظری عزیز
      کمترین به دلایل شخصی و کمبود وقت و غیره فعالیتم را به قسمت سروده ها محدود نموده ام ولی اکنون که شاهد این حرکت سازنده و خداپسندانه هستم
      حیفم آمد که خدمت نرسم و عرض ادب نکنم
      کار بسیار بزرگ و ارزشمندی را احتمالا با هزینه شخصی شروع نموده اید
      که انشالله منشا خیر و برکت برای سایت و همه اساتید و همکاران میشود
      اگر دوستان نظر خاصی دارند
      یا قالبی غیر از غزل مدنظرشان است
      میتوانند ضمن هماهنگی با استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
      نسبت به برگذاری مسابقه با هزینه شخصی و شرایط خود اقدام کنند
      خرم و تندرست باشید خندانک

      علی نظری سرمازه
      سپاس استاد استکی
      چشمه ی همیشه جاری
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      منتظر نقد ارزشمندتان هستیم
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دیروز
      خندانک
      درود برشما جناب سرمازه استاد عزیز خندانک
      کار متفاوت وقشنگی کردید
      ان شاالله که دوستانی که دستی درنقد دارند
      دست به قلم بشوند
      من درسفرم وبسیار سرم شلوغ اگران شاالله فرصت کنم
      چند خطی خواهم نوشت ....
      البته نه به عنوان نقاد بلکه به عنوان یک شاگرد که در حال آموختنه...
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      درود بیکران بر بانوی واژه های ناب
      ممنونم
      سفر به خیر و سلامتی
      منتظر نقدتان هستیم
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      ۴ ساعت پیش
      درودها .
      قربان خدمتی از دست من اگر بر می‌آید بفرمایید
      تی و جارو هم بلدیم گل و دست گل و گلزاری هم می‌توانیم در خدمت باشیم .
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۴ ساعت پیش
      مخلص جناب خوشرو
      خوشرویی را بزارید کنار
      به یه نقد با نمک و فلفلی و اخم انگیز
      مهمونمون کنید
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ روز پیش
      به نام او...
      فراخوان نقد ناب
      به امید آفرینش خوبیها
      مسابقه ی نقد ناب
      به پاس زحمات ناقدین محترم و اهالی دانشگاه ناب
      برگزار می شود
      لطفاً از سه سروده ی زیر به دلخواه خود یکی را انتخاب و به نقد جامع و کامل آن بپردازید.
      نقدی آموزنده همراه با انتقادی سازنده
      جوایر فراخوان؛
      نفر اول مبلغ یک میلیون تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر دوم مبلغ هفتصد هزار تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر سوم مبلغ پانصدهزارتومان و شش ماه اشتراک ناب
      مهلت فراخوان تا۱۴۰۴/۶/۱۸
      اعلام برگزیدگان از۱۴۰۴/۶/۲۲
      تا فرصت بعدی از نسیه خبری نیست
      فقط نقدتان را خریداریم...😁😄😀
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      درودها .
      به امید موفقیت شما .
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      سپاس جناب خوشرو
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمین اسدزاد (الف)
      دیروز

      «خارج از مسابقه»
      نگاهی به متن اول: حاصل ای کاش...

      کلمات در پوست شعر:

      این متن، در هیئت و جامه‌ی شعر ظاهر شده، اما از درون، بیش از آن‌که شعر باشد، نمایشی‌ست از زبان بی‌تجربه، طنز بی‌خون، و خیال بی‌ریشه. ساختار آن مبتنی‌ست بر تکراری مکانیکی از فرم: بازی با قافیه‌ها و واژه‌ها، چفت‌وبست عروضی، و چرخشی دائم به سوی عبارت «خوشم می‌آید»؛ اما این تکرار، نه ژرفا می‌آورد و نه لایه، بلکه همچون چرخِ خیاطی، بر سطح زبان می‌دوزد بی‌آن‌که زخمی واقعی در پوست کلمه‌ها بنشاند.

      در سطح زبان، شعر دچار سطحی‌گرایی مفرط و لحنِ آگهی‌گونه است. کلمات چون پرنده‌هایی بر سیم برق نشسته‌اند؛ بی‌پرواز، بی‌مهاجرت. تصویرها در آن، نه‌ از عاطفه‌ای عمیق، که از بازی‌های آوایی و شوخی‌های کلامی زاده می‌شوند. واژگان، همچون نقاشی کودکانه‌ای بر دیوار، صرفاً تقلیدی هستند از چیزهایی که دیده‌اند، نه آن‌چه که زیسته‌اند.

      راوی این متن، خود را با «خوشم می‌آید» تعریف می‌کند، اما بی‌آن‌که بتوان از این تکرار به شناختی از خودِ راوی رسید. ما با سوژه‌ای تهی روبه‌رو هستیم؛ راوی‌ای که نه تاریخ دارد، نه زخم، نه تن، نه عبور. در او هیچ تضاد درونی، هیچ پرسش وجودی، و هیچ ریسک بیانی نمی‌بینیم. او صرفاً ابزاری‌ست برای تداوم فرم، نه زاینده‌ی معنا.

      شعر، ذاتاً نیازمند سکوتی در دل کلام است؛ خلائی که معنا در آن جوانه بزند. اما این متن، سراپا پر است؛ مملو از صدا و شلوغی و واژه. این انباشته‌بودن از زبان، بدون خلأ، بدون مکث، شعر را بدل می‌کند به ورّاجی خوش‌آهنگ. سکوتی که در شعر لازم است تا هستی بتواند خود را از طریق واژگان نشان دهد، در این متن جایی ندارد؛ و این، یکی از بزرگ‌ترین گسل‌های پنهان آن است.

      این متن دچار انجماد زمانی و مکانی‌ست. هیچ عبوری در آن رخ نمی‌دهد. جهانش بسته است به یک اکنونِ یک‌نواخت، و راوی‌ آن در چرخش دایره‌ای واژگان، گرفتارِ خویش. شعر، اگر نتواند مخاطب را از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر برساند، از کارکرد بنیادین خود بازمی‌ماند.

      و مخاطب در این ساختار، به‌جای مشارکت‌کننده‌ای در تجربه‌ی شعری، به مصرف‌کننده‌ای منفعل فروکاسته می‌شود. نه تفسیری می‌طلبد، نه احضار حسی یا ذهنی را می‌پذیرد؛ صرفاً تحویل‌دهنده‌ی واکنشی لحظه‌ای‌ست: لبخندی گذرا یا تحسینی سطحی.

      آخر:
      اگر این متن را شعر بنامیم، باید از خود بپرسیم: شعر چیست؟ آیا صرفاً وزن و نظم کلام، بازی با واژه، و وفور قافیه کافی‌ست؟
      در پاسخ، باید گفت: این متن، در نهایت، تصویری از شعرست؛ نه خود شعر. کالبدی‌ست بی‌روح، صدایی‌ست بی‌جان، زبانی‌ست بی‌حقیقت. و شعر بی‌حقیقت، یعنی زبان بی‌مأوا.
      شاهزاده خانوم
      نقدی جسورانه‌ست خندانک
      و در عین حال عمیق و درخشان خندانک خندانک

      درود بر شما بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      درود بر جناب اسدزاده
      سپاس بابت اولین چراغ سبزتون
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      یکی از ویژگیهای سروده های عاشقانه
      حظ آنی از سروده است و ارتباط عاطفی که مخاطب با آن برقرار می کند و قرار نیست ما معما طرح کنیم برای مخاطب
      خندانک خندانک خندانک
      لبخندی گذرا و تحسینی سطحی
      در سروده های عاشقانه همین ما را بس... خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      درود جناب اسد زاده عزیز
      جسارتا به گمانم یک طنز اجتماعی با چاشنی عاشقانه است
      در واقع مبین یکی از بزرگترین مشکلات جامعه است
      البته طنز های گزنده همیشه با پوشش همراه هستند
      این پوشش ها در ابتدا و انتها تقریبا الزامی و تکرار آنها در میانه طنز بستگی به شدت تبیین مشکلات اجتماعی دارد
      به یاد دارم که در ایام جوانیم پسر یکی از کارخانه دارهای بزرگ که پدرش در شهر ما هم فعالیت اقتصادی محدودی را شروع کرده بود برای پیگیری امور به شهر ما آمد
      در میانه کار طلب مواد مخدر هرویین کرده بود
      شرکایش تمام شهر را جستجو کردند و هیچ نشانی از مورد تقاضایش نیافتند
      ولی در حال حاضر شرایط چگونه است
      چرا؟
      به گمانم این سروده در بینابین احساسات عاشقانه تا حدودی به این مشکل اجتماعی پرداخته است خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      مخلص چشمه ی همیشه جاری
      ممنونم از حضورتان و نکات زیبایی که فرمودید
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      ممنونم که روشنگری فرمودید
      ... خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود برشما
      وخداقوت جناب آرمین خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      ۱ ساعت پیش
      درودهایم دوباره و چند باره خدمت
      خدمت جناب استاد نظری و خدمت
      سایر فرزانگان شعر ناب. اگر چه از
      حیث نعمت و مهارت نقد ناتوانم،
      حسب امر چند بیتی را من باب مزاح
      تقدیم می نمایم:
      من از این شعر تو ایکاش خوشم می آمد
      (از چه و هر چه و هر جاش خوشم می آمد)

      حاصلی نیست چون از کِشتن ایکاش، رفیق
      کاش از کِشتن ایکاش خوشم می آمد

      کرده ای با گل خشخاش سرآغاز سخن
      کاش از این گل خشخاش خوشم می آمد

      رانده ای جز گل خشخاش ز هر در سخنی
      ز شَلَم یا که ز شورباش خوشم می آمد

      از گل خوشگل خشخاش چه آشی پختی!
      کاش از پختن این آش خوشم می آمد

      حیف و صد حیف که این آش کمی بی نمک است
      ز نمک یا که نمک پاش خوشم می آمد

      کاشکی از نخود و رشته و ماش و ماست ‌و
      روغن و شٌلّه قلمهاش خوشم می آید

      دوست دارم بشوم همدم و همراه غزل
      یا ز پیرنگ۱ و پلن۲ هاش خوشم می آمد

      غزلت ای گل من ختم به خشخاش نشد
      کاش از حیثِ دگرجاش خوشم می آمد

      می زدی بر سر خشخاش که تا در نرود
      می نشاندی به سر جاش خوشم می آمد

      ۱ و ۲- پیرنگ (Plot) و پلن (plan)، طرح و نقشه در شعر، به نظم و ترتیب رویدادها و کنش‌های موجود در یک شعر گفته می‌شود، که به نوعی خط داستانی یا روایتی را در آن ایجاد می‌کند. همانطور که پیرنگ و پلن در داستان، ساختار رویدادها و کنش‌ها را تشکیل می‌دهد، در شعر نیز این عنصر نقش مهمی در ایجاد جریان و مفهوم کلی شعر دارد. 
      این مفهوم در ادبیات به ساختار، چارچوب و ترتیب منطقی حوادث در یک اثر، مانند شعر، داستان یا نمایشنامه، اشاره دارد.
      به عبارت دیگر، این مفاهیم مشخص می‌کنند که چه اتفاقاتی در شعر رخ می‌دهد و چگونه این اتفاقات به هم مرتبط هستند.

      خندانک خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ۲ روز پیش
      سلام آقا علی کار نیکویی است که ناقدان را در این هوای داغ به تگری دعوت می‌کنی خندانک
      انشالله مجلس گرمی باشد و عزیزان شرکت کنند
      یه پیشنهاد داشتم یه شعر طنز دست اول هم در میان این سگانه می گذاشتی هم بد نبود که افرادی در قبل شعر ویژگی های شعر طنز و نوع نگاه طنز به مسائل و... بررسی می کردند
      نظرات هم بگذار همه ببینن چون دیگرانی خارج از سایت هم از نظر دوستان بهره‌مند می‌شوند...
      خندانک خندانک خندانک
      شاهزاده خانوم
      منتظر نقدهات هستیم خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ روز پیش
      مخلص جناب کریمی
      سپاس بیکران
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مگر نظرات را نمی بینند؟
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      ۲ روز پیش
      درود ها بر استاد نازنین خندانک
      بسیار کار عالی انجام دادید خداوند خیرتون بده ..ایشالا از نثد دوستان کمال استفاده رو ببریم خندانک
      از شما هم سپاسگزاریم که در راه ادبیات زحمت میکشید خندانک
      موفق وسلامت باشید خندانک
      علی نظری سرمازه
      ممنونم خانم زند
      سپاس بینهایت
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      ۲ روز پیش
      سلام و عرض ادب استاد نظری گرامی خندانک
      ممنون از زحماتی که برای پربار شدن این محفل ناب می کشید
      موفق باشید
      خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      سپاس جناب میرزا دوست
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمین اسدزاد (الف)
      دیروز
      درود بزرگوار
      کار بسیار نکویی‌ست
      امید که حاصل‌ش آن شود که باید باشد.

      و نقد اول: چرا اشعار انتخابی همه کلاسیک‌وار و در قالب غزل هستند؟ پس تنوع سبک و سیاق و غیره کو؟
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دیروز
      مخلص جناب اسد زاد
      خندانک خندانک
      خندانک
      من غزل را دوست دارم قطعه می سازی چرا؟
      در نبودش بیقرارم قطعه می سازی چرا؟

      قطعه قطعه هم شوم هر قطعه می گوید رسا
      از غزل دل بر ندارم قطعه می سازی چرا؟
      خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دیروز
      درود استاد نظری کار نیکویی ست
      بنده نقاد شعر طنز نیستم
      اما با جناب استاد اسد زاد موافقم
      کمی در مورد حرف هایش تامل باید کرد
      به نظرم کمتر کسی اینگونه می تواند نقد کند
      سپاس از اشعار زیبایتان
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دیروز
      درود بر استاد آزادبخت
      سپاس از حضور ارزشمندتان
      اگر غزل متن است
      پس خیلی از نوشته ها حاشیه هم نیستند خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دیروز
      درو د استاد از منظر نقادان تمام اشعار متن ادبی هستند
      اگر به نقد های دکتر شمیسا رجوع کنید متوجه خواهید شد هر شعر قبل از انکه شعر باشد یک متن است یعنی باید از منظر دیگر باید جستجو کرد
      سپاس
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دیروز
      مخلصم استاد آزادبخت
      خندانک خندانک
      خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دیروز
      سپاس خانم عجم
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      ۱۹ ساعت پیش
      درود دوست دارم نقد که نه گفتاری طنز به شعر اول بنویسم حالا اگر در مسابقه هم شرکت داده بشیم بد نیست (یا حتی برنده بشیم خندانک

      مثل اینکه شاعر در این شعر یا خودش اهل افغانستان بوده یا یارش که آنرا به خشخاش تشبیه کرده و درست مثل یک مرد پنجشیری یا هراتی در بدر بدنبال این ماده( ماده مخدر یا ..) میگردد اما همانطور که گفته اند دهان با حلوا حلوا (در اینجا ایکاش ایکاش) شیرین نمیشود فلذا توصیه من به او اینست که سریعا زمینی مرغوب( برای کاشت خشخاش) در افغانستان خریداری کرده و پشت قباله آن یار بیندازد تا با کاشت خشخاش و صادر کردن آن ( به اینجا نه آقا جان به آمریکا یا هر ولایت دیگری) زندگی مرفه و خوبی را برای خود رقم بزنند اما مراقب این باشند که پلیس های افغانستان خیلی سخت گیرند خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۱۹ ساعت پیش
      مخلص جناب افشاری
      خندانک خندانک خندانک
      ممنونم
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      ۱۵ ساعت پیش
      درود و عرض ارادت خدمت
      ادیب گرانمایه جناب نظری سرمازه.
      از حسن تدبیرتان که موجب پویایی
      بیشتر شاعران گرانقدر شده است،
      سپاس.
      حقیر در محضر اساتید گرانقدر سایت
      شاگردی بیش نیستم و نقد اثرات
      گرامیانی چون جنابعالی در حد و
      اندازه من نیست.
      منتها برای اینکه اطاعت امر کرده
      و به فراخوانتان لبیکی گفته باشم،
      چند بیتی بداهه در استقبال از
      سروده «حاصل ایکاش» تقدیم حضور
      عزیزان می نمایم:
      من ز یک شاعر اوباش خوشم می آید
      بنگرم بر قد و بالاش خوشم می آید

      با سر انگشت هنر گر بسراید اثری
      اثرانگشت و ز هر جاش خوشم می آید

      شاعرا! گر دل تو با گل خشخاش خوش است
      من ز سربازیِ در خاش خوشم می آید

      اگر این فرض محال است که بگیرم درجه
      من از آن دانه درشتاش خوشم می آید

      صبحگاه، ایست خبردار و نظر بر چپ و راست
      قدم آهسته و درجاش خوشم می آید

      گرچه از دوری دریاش دلم می گیرد
      لیک از آرامش شبهاش خوشم می آید

      هم ز استادگی شیر زنان وطنم
      وز هماوردی مرداش خوشم می آید

      می شوم محو تماشای سیه چادرشان
      پرده بافی و گلیماش خوشم می آید

      نذر کردم شود الباقی شعرم چو نخود
      برود داخل هر آش خوشم می آید

      دوری همسر اگر رحل اقامت فکند
      یکسره خونه باباش خوشم می آید

      نیمه شب تا به سحر گر بسراید #نظری
      کٌلٌهم جدی و طنزاش خوشم می آید
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ ساعت پیش
      دوری همسر اگر رحل اقامت فکند
      یکسره خونه باباش خوشم می آید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر جناب یگانه
      سپاس از شما و خوشم آمدن هایت خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ ساعت پیش
      شکسته نفسی نفرمایید جناب یگانه
      یه نقدی ضد نقدی مکتوب کن بر صفحه
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۱۰ دقیقه پیش
      عرص ادب و ارادت.
      هر چند ناتوانم ولی
      بروی چشم.
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۴ ساعت پیش
      مخلص جناب خوشرو
      خوشرویی را بزارید کنار
      به یه نقد با نمک و فلفلی و اخم انگیز
      مهمونمون کنید
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1