سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 24 خرداد 1404
    18 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد غديرخم، 10 هـ ق
    Saturday 14 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ای انسان! خود به یاری خود برخیز! بتهوون

      شنبه ۲۴ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      فراخوان نقد ناب
      ارسال شده توسط

      علی نظری سرمازه

      در تاریخ : ۲ هفته پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۲۴۹ | نظرات : ۱۷۳

              به نام او...
      فراخوان نقد ناب
      به امید آفرینش خوبیها
      مسابقه ی نقد ناب
      به پاس زحمات ناقدین محترم و اهالی دانشگاه ناب
      برگزار می شود
      لطفاً از سه سروده ی زیر به دلخواه خود یکی را انتخاب و به نقد جامع و کامل آن بپردازید.
      نقدی آموزنده همراه با انتقادی سازنده
      جوایر فراخوان؛
      نفر اول مبلغ یک میلیون تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر دوم مبلغ هفتصد هزار تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر سوم مبلغ پانصدهزارتومان و شش ماه اشتراک ناب
      مهلت فراخوان تا۱۴۰۴/۶/۱۸
      اعلام برگزیدگان از۱۴۰۴/۶/۲۲
      تا فرصت بعدی از نسیه خبری نیست
      فقط نقدتان را خریداریم...😁😄😀
       ۱💧
       ...حاصل ای کاش...
      از گُل خوشگل خشخاش خوشم می آید
      از چه و هرچه و هرجاش خوشم می آید
      کِشتم «ای کاشی»و از داشتنش خوشحالم
      روزی ام هر چه شد از «کاش»خوشم می آید
      سخت معتاد به تریاک خیالش گشتم
      به خیالی که رود خاش خوشم می آید
       
      آش با یک وجب ِ روغن ِ بومی پخته
      خوب دانسته که از آش خوشم می آید
       
      من که با چوب بلوطش متنبه نشدم
      حتماً از تنبیه با راش خوشم می آید
      دوریّش را نتوان کرد تحمل یک دم
      تا که از بودن باهاش خوشم می آید
      من که از دست اراذل ذله ام هر شب و روز
      قطعاً از قدرت اِیماش خوشم می آید
      کاش ِآن شُله ی ماشَش شُله ماچی می شد
      وقتی از شله ی پُرماش خوشم می آید
      بسکه درگیر و نمک گیر نگاهش هستم
      می برم نام نمک پاش خوشم می آید
      نقشی از نقشه ی نقّاشیّ ِ شعر انگیز است
      تا که از نقشه ی نقّاش خوشم می آید
      آن چه به عشق دهی عشق همانت بخشد
      به به ! از نحوه ی پاداش خوشم می آید
      گویمش عشق منی ، عشق تواَم می گوید
      من از این حاصل «ای کاش»خوشم می آید

                  ۲💧💧
      ...مه لای زلفت...
       
      دلم دیوانه از لیلای زلفت
      به هر جا رفته با شهلای زلفت
      دلیل بودنم را با خیالت
      به جا آورده در مَهلای زلفت
      چطور از عمق احساست ننوشم !؟
      که غرقم می کند در لای زلفت
      چه لیلایی چه شهلایی چه لایی !
      اسیرم کرده واویلای زلفت
      روانی می شود روح و روانم
      به تاکستان در ویلای زلفت
      شکوه آبشارت شور و شادی
      چه انشایی شده املای زلفت !
      نباشد راحت از چنگ پلنگم
      خیالم در همین حالای زلفت
      شدم گم لا به لای شال ماهت
      نمی بینم به جز یلدای زلفت
      به اقیانوس آرام تو سوگند
      دلم خوابیده با لالای زلفت
      چه قدر احساس آرامش نمودم
      از این پایین تا بالای زلفت
      ۳💧💧💧
      ...گردباد...
      دارد از دست ِِ غم اعصاب بهم می ریزد
      صبحگاه دل تالاب بهم می ریزد
      تا خرابات خطر خاطره بستم به سفر
      عقل در خلوت اِرعاب بهم می ریزد
      برعلفهای مسیرم زده شد داس درو
      سَجدگاه گل کمیاب بهم می ریزد
      می زند غِلظت شب شعله به دریا وقتی...
      زلف آرامش مهتاب بهم می ریزد
      در مسیری که به چشمان سحر نزدیک است
      سرمه در سیره ی آداب بهم می ریزد
      طاقتم طاق شد از طبله ی بی تابی ها
      بسکه بی تاب تواَم تاب بهم می ریزد
      در رسیدن به تو دیوانه تر از مجنونم
      کام شیرین من و خواب بهم می ریزد
      گردبادی که به دور تنه ام پیچیدم
      حاد با حالت غرقاب بهم می ریزد
      آب بر آینه پاشیدنم از شیدایی است
      خواب ِ مَه ماهی میراب بهم می ریزد
      با تمنای من از پنجره ای خورشیدی
      نبض نیلوفر مرداب بهم می ریزد
      بسکه می بارم از اندوه دلی دق کرده
      عکس رویای تو در قاب بهم می ریزد
      تا تو تنهایی من همّتی از نابودی است
      همتم با غزلی ناب بهم می ریزد...

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۶۷۰ در تاریخ ۲ هفته پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۴۵ شاعر این مطلب را خوانده اند

      علی نظری سرمازه

      ،

      یاسر کریمی

      ،

      ابراهیم کریمی (ایبو)

      ،

      سید مرتضی سیدی

      ،

      نرگس زند (آرامش)

      ،

      مرتضی میرزادوست

      ،

      آرمین اسدزاد (الف)

      ،

      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      محمدرضا آزادبخت

      ،

      فریباایازی روزبهانی

      ،

      مسعود گرامی

      ،

      علیرضا محمودی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      جواد مهدی پور

      ،

      حمید گیوه چیان

      ،

      مهرداد عزیزیان

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      امیر وحدتی یگانه

      ،

      محمدحسن پورصالحی

      ،

      رویا خانووم

      ،

      ناهید بخشنده(آوید)

      ،

      افسانه پنام (مولد)

      ،

      سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      سید حبیب الله مرتضویان دهکردی

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      سیده نسترن طالب زاده

      ،

      المیرا قربانی

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      محمد حسنی

      ،

      مریم عادلی

      ،

      یونسی یونس

      ،

      مهدیس رحمانی

      ،

      فردین کمربسته (فردا)

      ،

      احمد جوهری دَرو

      ،

      محمد گلی ایوری

      ،

      علی باقری خورآبادی

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      مهدی قاسمی م

      ،

      سجاد رجبی (گلشن)

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      علی اسماعیلی

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      نقدها و نظرات
      آرمین اسدزاد (الف)
      ۲ هفته پیش

      «خارج از مسابقه»
      نگاهی به متن اول: حاصل ای کاش...

      کلمات در پوست شعر:

      این متن، در هیئت و جامه‌ی شعر ظاهر شده، اما از درون، بیش از آن‌که شعر باشد، نمایشی‌ست از زبان بی‌تجربه، طنز بی‌خون، و خیال بی‌ریشه. ساختار آن مبتنی‌ست بر تکراری مکانیکی از فرم: بازی با قافیه‌ها و واژه‌ها، چفت‌وبست عروضی، و چرخشی دائم به سوی عبارت «خوشم می‌آید»؛ اما این تکرار، نه ژرفا می‌آورد و نه لایه، بلکه همچون چرخِ خیاطی، بر سطح زبان می‌دوزد بی‌آن‌که زخمی واقعی در پوست کلمه‌ها بنشاند.

      در سطح زبان، شعر دچار سطحی‌گرایی مفرط و لحنِ آگهی‌گونه است. کلمات چون پرنده‌هایی بر سیم برق نشسته‌اند؛ بی‌پرواز، بی‌مهاجرت. تصویرها در آن، نه‌ از عاطفه‌ای عمیق، که از بازی‌های آوایی و شوخی‌های کلامی زاده می‌شوند. واژگان، همچون نقاشی کودکانه‌ای بر دیوار، صرفاً تقلیدی هستند از چیزهایی که دیده‌اند، نه آن‌چه که زیسته‌اند.

      راوی این متن، خود را با «خوشم می‌آید» تعریف می‌کند، اما بی‌آن‌که بتوان از این تکرار به شناختی از خودِ راوی رسید. ما با سوژه‌ای تهی روبه‌رو هستیم؛ راوی‌ای که نه تاریخ دارد، نه زخم، نه تن، نه عبور. در او هیچ تضاد درونی، هیچ پرسش وجودی، و هیچ ریسک بیانی نمی‌بینیم. او صرفاً ابزاری‌ست برای تداوم فرم، نه زاینده‌ی معنا.

      شعر، ذاتاً نیازمند سکوتی در دل کلام است؛ خلائی که معنا در آن جوانه بزند. اما این متن، سراپا پر است؛ مملو از صدا و شلوغی و واژه. این انباشته‌بودن از زبان، بدون خلأ، بدون مکث، شعر را بدل می‌کند به ورّاجی خوش‌آهنگ. سکوتی که در شعر لازم است تا هستی بتواند خود را از طریق واژگان نشان دهد، در این متن جایی ندارد؛ و این، یکی از بزرگ‌ترین گسل‌های پنهان آن است.

      این متن دچار انجماد زمانی و مکانی‌ست. هیچ عبوری در آن رخ نمی‌دهد. جهانش بسته است به یک اکنونِ یک‌نواخت، و راوی‌ آن در چرخش دایره‌ای واژگان، گرفتارِ خویش. شعر، اگر نتواند مخاطب را از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر برساند، از کارکرد بنیادین خود بازمی‌ماند.

      و مخاطب در این ساختار، به‌جای مشارکت‌کننده‌ای در تجربه‌ی شعری، به مصرف‌کننده‌ای منفعل فروکاسته می‌شود. نه تفسیری می‌طلبد، نه احضار حسی یا ذهنی را می‌پذیرد؛ صرفاً تحویل‌دهنده‌ی واکنشی لحظه‌ای‌ست: لبخندی گذرا یا تحسینی سطحی.

      آخر:
      اگر این متن را شعر بنامیم، باید از خود بپرسیم: شعر چیست؟ آیا صرفاً وزن و نظم کلام، بازی با واژه، و وفور قافیه کافی‌ست؟
      در پاسخ، باید گفت: این متن، در نهایت، تصویری از شعرست؛ نه خود شعر. کالبدی‌ست بی‌روح، صدایی‌ست بی‌جان، زبانی‌ست بی‌حقیقت. و شعر بی‌حقیقت، یعنی زبان بی‌مأوا.
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      نقدی جسورانه‌ست خندانک
      و در عین حال عمیق و درخشان خندانک خندانک

      درود بر شما بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب اسدزاده
      سپاس بابت اولین چراغ سبزتون
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      یکی از ویژگیهای سروده های عاشقانه
      حظ آنی از سروده است و ارتباط عاطفی که مخاطب با آن برقرار می کند و قرار نیست ما معما طرح کنیم برای مخاطب
      خندانک خندانک خندانک
      لبخندی گذرا و تحسینی سطحی
      در سروده های عاشقانه همین ما را بس... خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      درود جناب اسد زاده عزیز
      جسارتا به گمانم یک طنز اجتماعی با چاشنی عاشقانه است
      در واقع مبین یکی از بزرگترین مشکلات جامعه است
      البته طنز های گزنده همیشه با پوشش همراه هستند
      این پوشش ها در ابتدا و انتها تقریبا الزامی و تکرار آنها در میانه طنز بستگی به شدت تبیین مشکلات اجتماعی دارد
      به یاد دارم که در ایام جوانیم پسر یکی از کارخانه دارهای بزرگ که پدرش در شهر ما هم فعالیت اقتصادی محدودی را شروع کرده بود برای پیگیری امور به شهر ما آمد
      در میانه کار طلب مواد مخدر هرویین کرده بود
      شرکایش تمام شهر را جستجو کردند و هیچ نشانی از مورد تقاضایش نیافتند
      ولی در حال حاضر شرایط چگونه است
      چرا؟
      به گمانم این سروده در بینابین احساسات عاشقانه تا حدودی به این مشکل اجتماعی پرداخته است خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص چشمه ی همیشه جاری
      ممنونم از حضورتان و نکات زیبایی که فرمودید
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      ممنونم که روشنگری فرمودید
      ... خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود برشما
      وخداقوت جناب آرمین خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و سپاس فراوان استاد جان خندانک خندانک
      با تشکر از استاد نظری برای فراهم کردن این فضای نقد خندانک خندانک
      نقدها و نگاه‌های متفاوت از منظرهای متفاوت برای همه مفید خواهد بود
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۲ هفته پیش
      درود استاد نظری عزیز
      یکی از اساتید محترم سایت در تعریف شعر آن را با آواز مقایسه میکرد
      میفرمود حرف زدن میتواند ساده و آهسته باشد ، عصبانی و بلند،گلایه آمیز، درد دل و بازگویی مشکلات و احساسات غیره از این قبیل که بصورت آشکار
      منظور گوینده را رک و پوست کنده یا در لفافه و غیره به مخاطب تفهیم کند
      ولی آواز چه؟ چگونه اجرا میشود؟ کلام چه مشخصاتی را باید داشته باشد تا آواز خوانده شود؟ آیا تنها شجریان ، محمد اصفهانی و بقیه به اصطلاح هنرمندان تلوزیونی میتوانند آواز بخوانند؟ یا هر فردی میتواند حد اقل برای دل خودش و یا اهل و عیالش آواز بخواند؟
      اگر کمترین که اصلا صدای خوبی ندارد برای نوه اش شروه خواند تا خوابش ببرد آواز خوانده یا تکلم نموده است؟
      درست است که کمترین در مجالس سنتی شروه خوانی جایگاهی ندارد
      ولی در فضای مجازی چه؟
      این فضا پر از شروه خوان های آماتور است
      مثالش آواز خوانی آقای چوپان قهرمان بدنسازی جهان در دنیای مجازی است
      متاسفانه بسیاری از دوستان و تقریبا تمامی اساتید شاعر دیوانی و یا دولتی موقعیت فضای مجازی را متوجه نمیشوند
      درست است که انجمن ها و سازمانهای دولتی شعر و شاعری قوانین و ضوابط خاص خود را برای شاعر خواندن و پذیرش شعرای جدید دارند
      ولی دنیای مجازی از این حصار بیهوده عبور کرده
      و هر کس را به اندازه توان و هنرش میپذیرد
      و مهمتر اینکه هنر و فرهنگ پویاست و در حصار سلایق خاص محصور نمیشود
      لذا از دوستان و اساتید درخواست میشود واقعیات دنیای مجازی را به پذیرند و از متن و نثر خوانند اشعار دیگران جدا اجتناب نمایند
      چون موجب دلسردی تازه کار ها ،آماتور ها، نو آموز ها و غیره میشوند
      البته تجربه ثابت کرده که تعدادی از آنها از این حربه برای جلب شعرای نوآموز و آماتور استفاده میکنند
      میفرماین این شعر تو متن و نثر است
      و اگر میخواهی شاعر شوی و شعر بگویی
      باید به آموزش های من توجه کنی و بکار بگیری و عضو دسته و باند من بشوی
      تجربه نشان داده که بسیاری از این ترفند ها سود و حاصلی نداشته
      و از بین تعداد فراوان آن در این سایت وزین
      تنها یک فرد توانست با این ترفند شاگرد و پیرو جمع کند و سایت شاعری تازه ای را راه اندازی نمایند
      که آن سایت هم توفیق چندانی ندارد
      بنابر این استاد نظری عزیز
      سروده های شما شعر در قالب غزل است و احساس
      به شیرینی عسل از آنها تراوش مینماید
      خندانک خندانک

      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص استاد استکی نازنین
      ممنونم بابت پنجره ی سبزی که رو به حقیقت گشودید
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود برشما استادبزرگوارم جناب استکی خندانک
      خداقوت خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      درود بر استاد استکی ازجمند خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان استاد استکی بزرگوار خندانک خندانک
      بسیار خوب خندانک

      اما اختلاف نظرات را پایانی نیست...
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۲ روز پیش
      خندانک خندانک خندانک
      مهرداد عزیزیان
      ۲ هفته پیش
      تتبعی در غزل مه‌لای زلف
      درود و عرض ادب خدمت تمامی عزیزان در سایت محترم شعر ناب و درود خدمت جناب نظری گرامی بابت چالشی که در راستای نقد و نقدپذیری ایجاد کردند.
      بررسی فوق ماحصل سواد و آگاهی ناقص و اندک بنده است و قطعا مبرا از اشتباه و نقصان نیست.
      برگ سبزی‌ست جهت اطاعت امر ولاغیر.
      .
      به قول حضرت صائب که می‌فرمایند:
      یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت
      در بند این مباش که مضمون نمانده است
      جناب نظری نیز در زلف یار غوطه‌ورند و حیات این شعر را به زلف یار گره زده‌اند . از این رو با ردیف " زلفت" انتظاری جز رویارویی با غزلی عاشقانه را نمی‌توان داشت. البته عرفا به زلف نگاهی عرفانی دارند و آنرا وسیله رسیدن به معشوق" حق تعالی" می‌دانند. در واقع در نگاه عرفانی توسل به زلف یار امری بدیهی‌ست.
      اینکه چرا عارفان در اشعار حق تعالی را لیلا ترسیم می‌کنند و در حسرت و جهد برای رسیدن به آغوش اویند در تخصص بنده نیست.
      منتها با شناختی که از جناب نظری دارم گمان نمی‌کنم در این شعر نگاهی عرفانی به زلف یار داشته باشند و برداشت بنده از این شعر گفتگو و رازونیاز و معاشقه‌ای زمینی‌ست نه آسمانی.
      طنز زیر پوستی کلمات، وجود پررنگ تضاد، مراعات نظیر و واج‌آرایی از خصایص شعرهای جناب نظری‌ست که در بررسی بیت به بیت اشعار نمونه‌هایی از این ۴ عنصر نمادین شعر ایشان را به اختصار عرض خواهم کرد.

      .

      از حیث چیدمان و ساختار شعر پیش رو در قالب غزل و در وزن
      مفاعیلن مفاعیلن فعولن
      سروده شده.
      دوستان گرامی بخوبی می‌دانند که این وزن ، وزن خاص قالب دوبیتی‌ست و هر شعری برای اینکه دوبیتی نام بگیرد حتما باید در این وزن سروده شود .
      منتها اینبار جناب نظری وزن خاص دوبیتی را برای سرودن غزل انتخاب کرده‌اند ، از این رو بنده با خواندن بیت اول و استفهام وزن توقع دارم این غزل آمیخته با المانهای هویتی دوبیتی نیز باشد. یعنی روان و صمیمی و احساسی.
      .
      دلم دیوانه از لیلای زلفت
      به هر جا رفته با شهلای زلفت
      از بعد مفهوم شاعر شعر را با "از دست رفتن دل" شروع می‌کند.
      حذف به قرینه‌ی معنوی فعل " است" در مصرع اول ، و وجود ترکیبات لیلای زلف و شهلای زلف که مخاطب خودش مجبور است آنها را تفسیر کند چون ارجاع مستدلی در بیت از طرف شاعر برای آن وجود ندارد می‌تواند نوعی پاشنه آشیل مطلع غزل باشد .
      مطلع غزل باید بسیار قرص و محکم و تا جای ممکن بدون ایراد و نقصان‌های معنایی و کلامی باشد.
      .
      در بیت دوم نیز وجود " مهلای زلف" نه تنها جاده‌ی پیش رو را هموار نکرده بلکه دست‌اندازی به آن اضافه می‌کند.
      در کل خواندن و تصویر سازی و مفهوم پردازی ِ این ۲ بیت یک شعرخوان حرفه‌ای را طلب می‌کند که بتواند همراه خوانش ، مفهومی نزدیک به آنچه شاعر در ذهن دارد را برای خود خلق کند و از آن لذت ببرد.
      اگر مهلا را " بی‌شتاب و کند و آهسته و بدون حرکت" در نظر بگیریم ، حال ،آفرینش معنا و داستان حول ِ "دلیل بودنی که در خیال با بی‌شتابی گیسوی یار بجا آورده می‌شود " ذهنی بسیار معناگریز و شاعرانه می‌طلبد و همین پیچیدگی‌هاست که مخاطب را سر این دوراهی قرار می‌دهد ....
      "باقی شعر را بخوانم یا نه"
      شاعران باید دوبرابر هر چقدر وسواس دارند ، برای دوبیت اول شعرشان هزینه کنند. مخاطب امروز فرّار است! برای خواندن نمی‌آید، برای دلیل نخواندن می‌آید و ما وظیفه داریم این دلیل را از او بگیریم!!
      .
      وجود " در لای زلف" بیت سوم حائز اهمیت است، چراکه " در " مصداق حشو است
      در واقع
      غرقم می‌کند در لای زلفت
      و
      غرقم می‌کند لای زلفت
      تفاوت معنایی ندارند پس وجود " در" بجز پر کردن وزن کارکرد دیگری ندارد و از این حیث شایان ویرایش است.
      .
      چه لیلایی چه شهلایی چه لایی
      اسیرم کرده واویلای زلف
      از آن ابیاتی‌ست که " طنز زیر پوستی" قلم شاعر در آن نمایان است و از ابیات شیرین شعر ایشان نیز هست.
      اینکه شاعر در مصرع اول این به اشاره‌ای به ۳ قافیه‌ی قبلی شعر کرده شایان توجه است. در واقع وجود سه قافیه قبلی راوی ماجرا را به قافیه چهارم یعنی واویلا، رسانده .
      .
      روانی می‌شود روح و روانم
      به تاکستان ِ در ویلای زلف
      شاعر زلف یار را مانند ویلایی پر از انگور می‌بیند و احتمالا در پس ِ انگورها شرابی مهیاست و از پسِ آن شرابها جنون!
      اینها تصاویری‌ست که خواننده به کمک حداقلی خود شاعر باید آنها را در ذهن بسازد. اینکه چه ارتباط و وجه تشابهی بین یک " ویلا با سر و موی یار" وجود دارد و اینکه تاکستان ِ ویلای زلف یار دقیقا کجای موهای معشوق است سوالات احتمالا مهمی‌ست که شاعر نیازی نمیبیند در مصرع اول به آنها پاسخ بدهد و البته این عدم نیاز به پاسخ تبدیل به یک فرهنگ امروزی شاعری شده و منحصر به جناب نظری نیست.
      اینکه بد است یا خوب است؟
      در خدمت اعتلای شعر است یا خیر؟
      باعث سردرگمی مخاطب یا پرواز خیال مخاطب است؟
      و چندین سوال دیگر
      " بدرستی نمی‌دانم"
      به همین دلیل حکمی به نفع یا علیه جناب نظری صادر نمی‌کنم🙏
      .
      شکوه آبشارت شور و شادی
      چه انشایی شده املای زلفت
      مصرع یکی از چند نمونه " واج آرایی" در شعر و کل بیت هم نمونه‌ای حداقلی از مراعات نظیر است
      شور و شادی و املا و انشا
      نیاز به بسط و گسترش و معناسازی توسط مخاطب، در این بیت هم به سیاق ابیات پیشین مشاهده می‌شود.
      .
      به اقیانوس آرام ِ تو سوگند
      دلم خوابیده با لالای زلفت
      اینکه چگونه یک دل دیوانه که در پی شهلای زلف است و اسیر ِ واویلای زلف، یکباره در این بیت توسط لالای زلف معشوق به خواب رفته از سوالات مهم و اساسی در بدنه شعر است. آنچه یک نظم را به شعر و یک شعر را به شعر عالی تبدیل می‌کند حساسیت نشان دادن بر چنین چراهایی‌ست که ذهن مخاطب دقیق را درگیر می‌کند.
      به مرور زمان دریافتم تمام آنچه شعرای تراز اول را از باقی شاعران در طول زمان متمایز کرده
      " کیفیت مضمون پردازی‌ست" ولاغیر
      اینکه شعر ما چند بیت است، چه موضوعی دارد، یا از چند آرایه ادبی بهره برده یا درصد صور خیال آن چقدر است و و و و هیچ کدام به اندازه‌ی " کیفیت مضمون‌پردازی " در ماندگاری آن نقش ندارد.
      .
      چقدر احساس آرامش نمودم
      از این پایین تا بالای زلفت
      بیت آخر غزل با آرامش راوی خاتمه می‌یابد که باز هم مسیر رسیدن از دیوانگی در بیت اول به آرامش در بیت آخر آنچنان که شایسته است برای مخاطب شعر ترسیم نشد.
      وجود لغزش وزنی در مصرع آخر شعر لزوم ویرایش را اعلام میکند. جناب نظری" ئین" در کلمه‌ی پایین را هجای کشیده فرض کرده‌اند در حالی که این هجا، هجای بلند است و این مصرع هم اکنون ۱ هجای کوتاه کسری وزن دارد.
      بدلیل طولانی نشدن بررسی از برخی ابیات گذر کردم.
      در کلیت زبان شعری جناب نظری صمیمی و آمیخته با رک گویی و ساختاری لطیفه‌گونه است که خوانش شعر ایشان برای مخاطب را شیرین می‌کند، منتها وسواس در مورد مضمون‌پردازی ، حفظ ارتباط اجزا و روایات و احتمالا کم کردن از کمیت شعر به قصد تمرکز بر کیفیت بیشتر آن، از جمله مواردی‌ست که می‌تواند در ایجاد محصولی طلایی‌تر از آنچه که هست موثر باشد.
      این سیاهه تقدیم به شما بود جهت گفتن چشم به فراخوانتان. امیدوارم تعداد نقدهای فراخوان آنقدر بالا باشد که پنجره سبز بنده بعد از چند ساعت محو شود🌺🙏


      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب عزیزیان
      ممنونم بابت نقد سازندتون
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود برشما
      وخداقوت جناب عزیزیان بزرگوار خندانک
      استفاده کردم از مطالب خوبتان خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود جناب عزیزیان
      خندانک خندانک خندانک
      ایرادات ساختاری که فرمودید اصلاح شد
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      درود بر استاد گرامی جناب عزیزیان خندانک
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      مهرداد عزیزیان
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۲۰
      از همه عزیزان سپاسگزارم🙏
      ارسال پاسخ
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان استاد ارحمند خندانک خندانک
      بسیار خوب خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      ۲ هفته پیش
      به نام چاشنی بخش زبانها
      حلاوت بخش معنی دربیانها
      درود بر شما استاد عزیز جناب سرمازه خندانک
      شاعر توانمند که در هر قالب وموضوعی که بخواهد واراده کند می تواند بنویسید و الحق هم خوب می نویسد
      روزهاست درانجمن ناب مهمان سفره ی سرشار اندیشه های ناب شما هستیم و بر طبق کارنامه ای که درسایت دارید
      شاعری توانا هستید با ذهنی باز وفعال وخلاق

      غزل گرد باد با ردیف زیبا و خاص بهم می ریزد
      راخواندم وبا اجازه تون چند خطی بر آن نوشتم

      🌼🔷️غزلی عاشقانه سرشار از آرایه های ادبی
      که بیت بیتش تصاویری زیبا وگاها بکر داشت
      موضوع شعر عشق است با درونمایه ی، غم و دلتنگی وتنهایی
      شعر خوب شروع شده ارتباط عمودی وافقی شعر خوب است داری موسیقی درونی کناری و بیرونی ومعنوی است
      سرشار از آرایه های ادبی است وخوب هم به پایان برده شده
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      ✔️🔶️دربیت اول ؛

      دارد از دست ِِ غم اعصاب بهم می ریزد
      صبحگاه دل تالاب بهم می ریزد

      شاعر دراین بیت به زیبایی درمصراع اول به غم و درمصراع دوم به تالاب شخصیت بخشیده وتصویر زیبایی ساخته
      درنگاه اول مخاطب حس می کند که در طببعت کناریک تالاب است ولی با خواندن بقیه ی شعر درمی یابد که طبیعتی در کارنیست واین نشان دهنده ی تخیل قوی شاعر است...

      ✔️🔶️دربیت دوم :

      تا خرابات خطر خاطره بستم به سفر
      عقل در خلوت اِرعاب بهم می ریزد

      در این بیت هم ترکیب زیبای خرابات خطر بسیاربامعناست
      منظور می تواند میکده قمارخانه ویا ویرانه باشد
      خرابات درعرفان مقام ومرتبه ی ویرانی مرتبه ی انسانی می باشد حالا چرا خرابات خطر
      درمصراع دوم شاعر با آوردن ترکیب خلوت ارعاب ذهن مخاطب را به چالش کشانده وجواب مخاطب را داده
      خاطره بستن به سفر هم تصویر زیبایی بود

      ✔️🔶️دربیت سوم :

      برعلفهای مسیرم زده شد داس درو
      سَجدگاه گل کمیاب بهم می ریزد

      دراین بیت بین علف هرز وگل کمیاب پاردوکس زیبایی بوجود آمده شاعر زیرکانه به ضرب المثل تروخشک کنار هم میسوزند اشاره کرده
      داس درو وقتی علفهای هرز را ازبین ببرد
      سجده گاه گل کمیاب هم متعاقبا بهم می ریزد
      یعنی گلی که مستتره در بین این گلهای هرز
      خیلی زیبا بود این بیت ....

      ✔️🔶️دربیت چهارم:

      می زند غِلظت شب شعله به دریا وقتی...
      زلف آرامش مهتاب بهم می ریزد

      غلظت شب یعنی تاریکی بیش ازحد شب
      که وقتی دریا را در برمیگیرد و آرامش مهتاب را بهم می ریزد
      این بیت بسیار پرمعناست تضاد شب تاریک ومهتاب روشن خیلی قشنگه مطمانا تاریکهای شب آرامش مهتاب روشن را بهم می ریزد واین هم تصویر بکر وزیبایی بود آفرین

      ✔️🔶️دربیت پنجم :

      در مسیری که به چشمان سحر نزدیک است
      سرمه در سیره ی آداب بهم می ریزد

      دراین بیت شاعر به سحر به زیبایی شخصیت بخشیده
      ترکیب چشمان سحر وسرمه ای که سیره ی آداب را بهم می ریزد خیلی زیباست
      مسیری که مثل چشمان سحر تاریکه مثل سرمه که سیاهه


      ✔️🔶️دربیت ششم:

      طاقتم طاق شد از طبله ی بی تابی ها
      بسکه بی تاب تواَم تاب بهم می ریزد

      دراین بیت واج آرایی بسیار زیبایی وجود دارد که موسیقی شعر را دوچندان کرده
      طبله چند معنا دارد طبل کوچک یا صندوقچه یا طبق
      به نظر میاد منظورشاعر دراینجا همون سروصدا وطبل باشه یعنی بس که بی تابی سروصداکرده مثل طبلی طاقتم طاق شدا تشبیه زیبایی بو.
      تاب بهم می ریزد هم تصویر باحال وبکری بود

      ✔️🔶️دربیت هفتم:

      در رسیدن به تو دیوانه تر از مجنونم
      کام شیرین من و خواب بهم می ریزد

      دراین بیت شاعر خودش را به دیوانه ای شبیه به مجنون وازاو دیوانه تر تشبیه کرده
      وبه خواب هم شخصیت بخشیده
      وبا اشاره به داستان لیلی ومجنون از آرایه ی تلمیح هم بهره برده گرچه تصویر مصراع اول کمی تکراری است اما مصراع دوم تصویری متفاوت و زیباست ....
      وهمینطور تا پایان هربیت شعر داراب آرایه ها وتصاویر زیبایی است
      ✔️🔶️دربیت هشتم:
      گردبادی که به دور تنه ام پیچیدم
      حاد با حالت غرقاب بهم می ریزد

      گردباد دراینجا منظور هم همان درد بی تابی وبی خوابی ودلتنگی باید باشه که در بیتهای قبل شاعر اشاره کرده و اورا غرق در خودش کرده

      ✔️🔶️دربیت نهم :

      آب بر آینه پاشیدنم از شیدایی است
      خواب ِ مَه ماهی میراب بهم می ریزد

      میراب به معنی آب پا، آبیار، مقسم آب، نگهبان آب
      وکسانی که آب را برای زمینهای کشاورزی تقسیم بندی می کنند
      که اجرای اینکار روش وآداب خاصی در ایران قدیم داشته....
      وواحد اندازه گیری آب درزمانهای قدیم که ساعت نبوده فنجان بوده وخانه ی فنجان هم در روستاها وجود داشته والانم هنوز دربعضی جاها هست

      ((فنجان یا پِنگان یا ساعت آبی به یک کاسه برای واحد سنجش زمان گفته می‌شده است. پنگان یا همان فنجان کاسه‌ای مُدَرَج و نشانه‌گذاری شده است که در کف آن یک روزنه تعبیه شده است و این فنجان بر روی یک دیگ پرآب قرار می‌گیرد. در بیشتر مناطق ایران از جمله خراسان تقسیم عادلانه آب در میان کشاورزان اهمیت فراوانی دارد. از این رو برای اینکه بتوانند سهم آب هر کشاورز را به دقت تعیین کنند از واحد زمانی به نام «فنجان» استفاده می‌کنند. این واحد را با ابزاری به همین نام می‌سنجند که در هر مکان شکلی و نامی دارد.))

      ۰((معنی انگلیسی: میراب. ( اِ مرکب ) مباشر و ناظر تقسیم آبها. ( ناظم الاطباء ). باغبان که آب رسانی ذمه او باشد. ( از غیاث ). آبران. آبرانه. قَلاّد. آب بخش. آبیار. اویار. آن که آب را بخشد. ( یادداشت مؤلف ).آن که بر سهمیه هر خانه یا باغ یا کشتزار از آب رود یا نهر یا قنات یا چشمه نظارت دارد و شغل او رساندن سهم آب هرکس به اوست در موعدهای مقرر :
      چند بینی گردش دولاب را
      سر برون کن هم ببین میراب را.
      مولوی.
      می شکافد سینه ام را عاقبت همچون صدف
      می دهد گر قطره ای میراب این دریا مرا.
      کلیم کاشی ( از آنندراج ).
      در بیان تفصیل شغل میراب دارالسلطنه اصفهان تعیین مادی سالاران و تنقیه انهار و جداول و رسانیدن آب زاینده رود به تمامی محال اصفهان که از آب رودخانه شرب می شود. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 50 ). || داروغه گذر دریاکه کشتیها به اختیار او باشد. ( غیاث ).
      میراب. ( اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 37هزارگزی باختری گرمی با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).دارد))

      تصویری جدید بکر و قشنگ شاعر با این کلمه ی خاص وقدیمی ساخته

      ✔️🔶️ دربیت دهم :

      با تمنای من از پنجره ای خورشیدی
      نبض نیلوفر مرداب بهم می ریزد

      این تصویر هم زیباست ترکیب پنجره ی خورشیدی
      و بهم خوردن نبض نیلوفر مرداب خیلی قشنگ وجالبه

      گل نیلوفر آبی ریشه در خاک و ساقه در آب دارد و روی آن به طرف خورشید است. این گل نماد نجابت، رشد معنوی، کمال و چرخهٔ تولد و رشد انسان است.
      ودراینجا بار معنایی بالایی دارد

      ✔️🔶️در بیت یازدهم:

      بسکه می بارم از اندوه دلی دق کرده
      عکس رویای تو در قاب بهم می ریزد

      این هم تصویر داره
      بهم ریختن عکس رویا در قاب قشنگه

      ✔️🔶️ودربیت دوازدهم

      تا تو تنهایی من همّتی از نابودی است
      همتم با غزلی ناب بهم می ریزد...

      دراین جاهم واج آرایی زیبایی ایجاد کرده شاعر همتی وهمتم جناس داره جناس ناقص اختلافی
      شاعر تنهایی ممتدش را به بزرگراه همت تشبیه کرده
      و درمصراع آخر یک طنز نمکین هم حس میشه
      اینکه شاعر باوجود تمام این دردهای دلتنگی وبی تابی تمام همتش برای رسیدن به معشوق خلاصه می شود در نوشتن یک غزل ناب

      🔷️🌼به نظرم این اثر جناب سرمازه خیلی ازدوتا شعر اولی بهتر ساخت وپرداخت شده بود ....


      🌼🟦فقط یک نکته که به نظرم میاد اینه که عاطفه وتخیل جناب سرمازه بسیار قویه ولی گاهی خیلی خیلی در تله ی تصویر سازی و آرایه ها وترکیب سازی گرفتار می شند تا جاییکی که مخاطب حس میکنه کمی تصنعی شده وعاطفه در شعر کمرنگ شده واین هم درواقع از توانایی وخلاقیتشونه اما
      درسته که تصویر سازیها ،ترکیب سازیها خیلی خوبه واستفاده از آرایه های ادبی شعر را پیرایش وآرایش میکنه وزیباتر اما همین هم وقتی خیلی زیاد می شود وشاعر برای تصویر سازی خیلی تلاش میکنه ومیخواد چنگ بزنه به تصاویر بکر و دور ازذهن ممکنه کمی شعر را تصنعی تر کند ...
      مثلا همین شعر دوازده بیتی جناب سرمازه به نظرم کمی دچار تکرار شده بود درچند بیت تصاویر متفاوت بود اما درمعنا چندتاش شبیه بود و میشد در هفت بیت پخته تر وجمع وجور همه اش را خلاصه کرد

      ✔️🌼در شعر خیلی ازشاعران دیگر هم این مشکل دیده میشه حالا باز خوبیش اینه که استاد سرمازه در گزینش کلمات بسیار حرفه ای عمل میکنند و مینشینه تصاویر به دل شعر ولی برخی از عزیزان شاعر می بینی برای ساختن ترکیب و تصاویر جدید خیلی ناشیانه گزینش می کنند
      در شعراشون از کلماتی استفاده می کنند که اصلا هیچ قرابتی با موضوع غزل ندارد....
      مثلا ممکنه از بیل وکلنگ وتراکتور دریک غزل عاشقانه بهره ببرند که اصلا زیبا نیست وبرعکس لطافت شعر را گرفته ....

      با آرزوی سلامتی وموفقیت روز افزون برای این استاد عزیز
      جسارت این شاگرد را خواهند بخشید 🙏 خندانک خندانک
      واگر کم وکاستی داشت بگذارید به حساب گرفتاریها و مشغولیتهای ذهنی وفکری وکاری این روزهایم ....
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک

      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر بانوی واژه های ناب انگیز
      سپاس بابت پنجره ی سبزی که به روی خرابات خطر گشودید
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      نرگس زند (آرامش)
      ۲ هفته پیش
      درود ها بر خواهر واستاد نازنینم♥️
      واقعا لذت بخش خوندن نقدهای شما خندانک خندانک
      خداقوت ودستمریزاد خندانک خندانک
      همیشه سلامت وشاد باشید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      درود بر استاد سرمازه و عرض دستمریزاد
      برای این غزل زیبا و شیوایشان ‌و درودی دیگر
      بر سرکار بانو عجم که با گشودن پنجره ای
      سبز نسیم لذت بخشی را به تار و پود غزل
      جاری کردند و لذت وافر بردیم.
      زنده باد
      🙏🌷🌷🌷🙏
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      درود بر خواهر مهربونم خندانک
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۶:۱۵
      خندانک
      درود بر شما
      استاد عزیز جناب سرمازه
      خواهر نازنین وبامرامم نرگس خندانک
      جناب سیدی عزیز
      استاد وحدتی بزرگوار
      شاهزاده خانوم بامرام ومهربونم خندانک
      ممنونم ازلطف وتوجه وهمراهی شما دوستان واستادان عزیزم خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب خوشرو
      ممنونم بابت پنجره ی سبزی که رو به شادیزار شعری پر از شکوفه و شور آفریدید
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      فقط یه نکته این سه شعردر فواصل مختلف سروده شدند
      تاریخ ثبت در سایت هم معلوم است خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      درود و عرض ادب
      منظور از فاصله ...
      فاصله و وقفه ای است که شعر قبلی از ذهن شاعر خارج شود .
      حال این فاصله برای شاعران مختلف متغیر است
      برای یک شاعر کوتاه تر و برای شاعر دیگر طولانی تر .
      پس اگر تاریخ اشعار با هم فاصله دارند .
      شعر قبلی از ذهن شاعر خارج نشده بود .
      سپاس
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود بر شما استاد عزیز جناب خوشرو خندانک
      خداقوت خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلصم
      متوجه شدم
      خندانک خندانک
      خندانک
      مهرداد عزیزیان
      مهرداد عزیزیان
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۲۰
      درود جناب خوشروی گرامی
      قسمتی از این پنجره سبز حتی شاید نه مستقیم ولی اشاره‌ای به آنچه داشت که بنده قبلا هم در مورد لحن جناب نظری عرض کرده‌ام
      منظورم این قسمت است
      👇
      در مورد مطلب (ادغام شعر طنز) با اشعار کلاسیک قبلا با هم صحبت کرده ایم .
      در جایی گفته شد رگه هایی از شعر طنز ...
      در اشعارتان وجود دارد .
      به نظر من این جمله کاملا بی معنی است شعر طنز جایگاه خود را دارد .
      و غیر طنز هم جایگاه خود را .
      این که ما با کلمه ای در بیت بخواهیم شعر طنز را با شعر کلاسیک ادغام کنیم جایگاه شعر کلاسیک را متزلزل میکنیم .

      (یعنی و به نظر من
      شاعر نتوانسته واژه ای پیداکند ‌... که در بیت بنشاند و آن را با واژه یا کلمه ای طنز گونه جایگزین کرده است .
      .
      ببینید عزیز، طنز زیر پوستی یعنی لحن شاعر طنازانه است و لزوما نباید شعر طنز باشد که لحن شاعر طنازانه باشد
      مثلا حافظ فرموده
      من و انکار شراب این چه حکایت باشد
      غالبا این قدَرَم عقل و کفایت باشد
      این مطلع طنازانه است منتها شعر طنز نیست و حافظ هم طنزپرداز نیست
      ازین مثالها بی‌نهایت وجود دارد
      جمعبندی اینکه اختلاط لحن و بیان طنازانه در شعر کلاسیک بی‌ایراد است🙏🌺
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۵۱
      سلام و درود .
      در مورد استفاده از کلمات طنازانه . درست میفرمایید .
      کلمه طنازانه استفاده می‌شود ولی اولا لول شاعر را تغییر می‌دهد. شما حافظ را مثال زدید و ما سکوت میکنیم در مقابل حافظ نظری نداریم .که مانند ندارند ولی ما شاعران دیگر را هم داریم که در کارهایشان از کلمات طنز همین استفاده نمی‌کنند مگر شعر طنز بگویند که آن فرق می‌کند.
      جمله ی طنازانه با استفاده کردن کلمه طنز فرق دارد جناب عزیزیان وقتی عزیزی شعر کلاسیک می‌گوید و لابلای مصرع از (زانوی پا) شعر های جناب نظری را عرض میکنم و هزاران کلمه دیگر استفاده می‌کند لول کار شاعر را تغییر می‌دهد.
      همه ما جناب نظری را می‌شناسیم و اشعار ایشان را خوانده ایم به وفور در اشعار کلاسیک شان از
      کلمات طنز گونه استفاده می‌کنند.
      موقعیت را مناسب دیدم تا در این مورد با جناب نظری خوش ذوق که استعداد زیادی در سرودن دارند صحبت کنم و این مطلب مهم را برای ایشان بنویسم .
      استفاده شاعر از کلمات طنز در شعر کلاسیک
      لول شاعر را تضعیف می‌کند .
      البته مصرع طنازانه بحث دیگری است .ولی بنده نظرم در مورد استفاده از کلمات طنازانه هم مانند کلمات طنز همان است .
      ممنونم از دیدگاه شما.

      شما حافظ را مثال زدید بنده خود شما را مثال میزنم .
      در شعر زیر پل که اثر خود شما است .و در مورد مسائل اجتماعی اعتیاد بود . شعر سروده بودید مثال میزنم .
      چرا جناب عالی از کلمات طنز استفاده نکردید .
      مثال ها زیاد است .
      شاعران دیگر نمی‌توانند از کلمات طنز استفاده کنند ...
      می‌توانند حتما می‌توانند ولی این کا ر را نمی‌کنند.
      جناب عزیزیان .
      موفق باشید خندانک
      مهرداد عزیزیان
      مهرداد عزیزیان
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۲۲
      درود مجدد جناب خوشروی گرامی
      در این مورد با شما موافقم که گاهی مرز بین "طنز و جد" در اشعار جناب نظری جابجا می‌شود و هویت قطعی شعر معلوم نیست، یعنی در نهایت نمی‌دانیم با شعر طنز طرفیم یا غیر طنز🙏🌺
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۱۵
      درود جناب خوشرو و جناب عزیزیان
      خندانک خندانک
      خندانک
      آنجا که هویت معلوم نیست
      غیر طنز است
      خندانک خندانک خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۹
      درود .
      باور بفرمایید جناب عزیزیان اگر.
      جناب نظری استاد عزیز بنده قرار باشد یک شعر اجتماعی در مورد اعتیاد بسرایند .مانند شعر زیر پل جنابعالی ...
      که هیچ ربطی به اشعار طنز ندارد .
      ندید می‌گویم دراین شعر چندین کلمه طنز گونه خواهد بود .
      حال اینکه شعر طنز مشخصه های خود را دارد
      در اشعار طنز اجتماعی شاعر از منصب های گوناگون گله می‌کند . و ...غیره.
      و چون به صورت طنز گفته شده و نشاط آور است معمولا منصب های گوناگون هم به دل نمی‌گیرند.
      در کل نوع سرایش جناب نظری به شکلی است که در شعر جدی از کلمات و واژه های طنز استفاده می‌کنند .
      همان طور که فرمودید تکلیف خواننده مشخص نیست با شعر جدی طرف است یا شعر طنز .

      موفق باشید خندانک
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان استاد بزرگوار خندانک خندانک
      بسیار خوب خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۲ روز پیش
      شاگرد کوچک شماییم جناب خوشرو
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      المیرا قربانی
      المیرا قربانی
      ۱۱ روز پیش
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۱ روز پیش
      خندانک خندانک
      خندانک
      شاهزاده خانوم
      ۱۳ روز پیش
      نگاهی به *حاصل ای کاش*

      سلام و درود خدمت همه‌ی اهالی محترم نابکده‌ی دانایی... خندانک
      جسارتی کردیم و چند خطی هم ما صرفا جهت همراهی نوشتیم... خندانک خندانک
      و اما شعر؛...
      شنیدید که میگن؛ " کاشکی‌رو کاشتیم سبز نشد" اما گویا در این شعر خرق عادتی صورت گرفته و از کاشت ِ یه *کاش ِ معنادار* محصول جذاب و زیبایی سبز شده در قالب ِ غزلی خوش‌ذوق، دلنشین و همینطور مملو از بازی‌های زبانی و لذت‌های کلامی، با لحنی طنزآلود، محاوره‌ای و در عین حال عاشقونه که احساسات لطیف و شوخ‌طبعی شاعرو به زیبایی منتقل کرده... خندانک


      تکرار صدای «ش» در واژه‌هایی مثل «خوشم می‌آید»، «خشخاش»، «ماش»، نوعی واج‌آرایی نرم و گوش‌نواز ایجاد کرده که توو فضای شعر، موسیقی و لطافت خاصی به وجود آورده...
      واج‌آرایی توو این شعر تنها برای آرایش ظاهری نیست؛ بلکه در خدمت فضا، ریتم، و لحن قرار گرفته.
      صدای «ش» با دلبری و طنازی خاصی مثل یه نخ نامرئی می‌مونه که همه‌ی ابیات‌رو به هم وصل کرده.
      از طرفی حضور زیرکانه‌ی جناس‌های غیرفعال عامل دیگه‌ای هستند برای تقویت موسیقی این غزل زیبا...
      مثل آش، راش، ماش، خاش و...

      وجود این موسیقی‌ها باعث لذت شنیداری می‌شه، حتی اگه مخاطب متوجه معنی دقیق شعر نشه....
      این تکنیک‌ها به قدری قدرتمند اجرا شده که خیلی راحت تونسته معنای سطحی شعرو پوشش بده...

      یکی از نقاط قوت شعر، انسجام در ساختار و مضمونشه؛ که هر بیت به‌تنهایی یک شوخی یا احساس‌رو می‌رسونه، اما همه‌ی اون‌ها در فضای عاطفی-طنزآمیز مشترکی حرکت می‌کنن...

      و دقیقا همین انسجام شعرو از *شوخی‌های پراکنده* جدا می‌کنه و توی طبقهٔ شعر ادبی با تم طنز می‌ذاره...

      اما اینجا یه نکته هست که اگه بخوایم کمی دقیق‌تر به این غزل نگاه کنیم؛ «پریدن» از یه تصویر به تصویری کاملاً متفاوت‌رو می‌بینیم (از تریاک خیال به آش بومی) که طبق تحقیقات میدانی من اگه خوب مدیریت بشه، نه‌تنها ایراد نیست بلکه باعث ایجاد ریتم و تنوع و حتی طنز بیشتر در شعر میشه.
      اما باید حسابی توی این کار زبده باشی تا آگاهانه و با حفظ یک «رشته‌ی ظریف» بین تصاویر انجام بدی تا یه وقت خدایی نکرده خواننده حس نکنه شاعر چیره‌دست ما یهوووو به یه پرتگاه با موضوعی کاملا بی‌ربط پرت شده.

      البته که این پرش ناگهانی از خیال‌پردازی به غذای محلی، در نگاه اول غیرمنتظره‌ست، اما چون شعر اساساً طنز و محاوره‌ایه، این پرش بیشتر به جذابیت کار کمک کرده تا لطمه‌زدن...

      پس چنین خیزهایی توو این فضا نه‌تنها غریب نیست، بلکه باعث سرگرم‌کنندگی و جذابیت هم میشه...

      یه وقتایی این پریدن‌ها ممکنه به شعرمون لطمه بزنه؛ مثلن اگه شعر ما جدی‌تر، عاشقانه‌تر یا احساسی‌تر باشه بعد بیایم یه همچین پرش‌های بی‌ربطی‌رو توی شعرمون داشته باشیم، تمرکز مخاطب‌رو بهم می‌زنیم.
      و سطح احساسی شعرمون‌رو پایین می‌آریم...

      بطور کل این پرش‌ها خیلی باید حواسشون جمع باشه و پارتی کلفتی داشته باشند تا بتونن خودشونو توو دل مخاطب جا بدن...

      (صدای آلارام با رنگ قرمز)
      (بعد چند ثانیه مرد جوانی با صدای کامپیوتری می‌گه)
      (استفاده از واژه‌ی پرش بیش از حد مجاز، استفاده از واژه‌ی پرش بیش از حد مجاز ...)

      ولی تازه چونه‌ی من گرم شده و پرش‌هامم تموم!
      پس کلید اسکیپ‌رو می‌زنم و یه مورد دیگه‌رو میگم؛

      درسته که شعر به‌وضوح در دسته‌ی طنزهای دلنشین قرار می‌گیره، اما بعضی ترکیب‌ها مثل «تریاک خیال» نشون می‌ده که پشت این شوخی‌ها، لطافتی شاعرانه و نوعی دلبستگی پنهان هم هست که حس نامحسوسی از جدیت‌رو هم بهمون می‌ده...

      و در نهایت، حس می‌کنم بیت آخر کمی کلیشه‌ایه و نتونسته اون ضربه‌ی نهایی یا همون پانچ‌لاینِ قوی رو وارد کنه که شعر با وجود طنز و شوخ‌طبعیش، تاثیرش بیشتر بشه...
      هر چند که توی غزل، مثل رباعی، وجود پانچ‌لاین الزام نیست، ولی فکر می‌کنم با کمی توجه به این بخش، می‌شد تأثیر نهایی شعر رو چند برابر کرد و کاری ساخت که تا مدت‌ها توی ذهن مخاطب بمونه....

      استاد سرمازه‌ی خلاق؛ مچکریم از شما که به این بهانه‌ها کیفیت آموزش در ناب‌رو بالا می‌برید...

      شاد، سلامت و ثروتمند باشید خندانک
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان شاهزاده خانوم والاقدر خندانک خندانک
      نقد موشکافانه و خاص قلم شاهزاده‌ای خندانک
      احسنت خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ روز پیش
      درود بر شاهزاده خانوم
      خندانک خندانک خندانک
      نقادی
      با طعم قنادی
      خندانک خندانک
      خندانک
      بیت پایان حاصل کشت است که به خوبی بهش اشاره نمودید خندانک خندانک خندانک خندانک
      یه ضرب المثل با آش و روغن داریم... خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ روز پیش
      دیدی بلدی
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درودبرخواهر خوبم شاهزاده خانوم
      خداقوت خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      سلام و درود بر شاهزاده خوش تیپ محل خندانک خندانک
      وقتی یک شعر یا مطلبی از کمند قلم نویسنده ای رها می چکد خندانک تعبیرها و برداشتها هم به تعداد خلاق می تواند ادامه یابد و هر کسی گوشه ای از آن را می نگرد یکی با فوکوس فوکوشیما دیگری با سوزن جوال دوز خندانک حالا چه ربطی داشت بیلمیرم خندانک
      کلا بگم خدا قوت باییبیییییی خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۱۳ روز پیش
      درود بر جناب سیدی ارجمند خندانک
      مچکرم از نظر لطفتون خندانک

      درود استاد طنزپرداز خندانک
      ممنونم از توجهتون... وقتی شما میدان می‌دهید ما هم سوار بر اسب قلم می‌تازانیم خندانک وگرنه بلد نیستیم خندانک

      درود بر خواهر عزیزتر از جان خندانک
      متشکرم از محبتتون استاد مهربونم خندانک

      درود بر برادر مغم خندانک
      😅😅
      چوخ یاخچی... بودی که وااار... خندانک
      آره خب، نگاه‌ها متفاوت میشههع خندانک ربطشم خوب بود... خندانک
      سلامت باشی ممنونم از لطفت خندانک

      دل همگی خوش خندانک

      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      نرگس زند (آرامش)
      ۱۲ روز پیش
      درود ها بر خواهر مهربانم خندانک
      بسیار عالی 👌👌👌
      نقد هاتون دوست دارم چون واقعا قابل فهمن ..بعضی از نقد ها رو یکی دیگه باید بیاد نقد کنه تا چیزی متوجه بشی اینم از کند ذهنی منه 😜😅
      به هر حال خدا قوت دوست عزیزم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۱۲ روز پیش
      سلام به نرگسی اطلسی عزیزم خندانک
      ممنونم از همراهی گرم همیشگی‌ت...
      عالی‌نگری خواهر خوبم خندانک
      الحمدالله دانسته‌های ناقصمون‌رو شسسته رفته بیان می‌کنیم خندانک
      سپاسگزارم از لطفت خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۱۱ روز پیش
      درودها بر شاهزاده خانم شعر ناب
      و سپاس از پنجره سبزی که گشودید.
      زیبا و لطیف قلم زده اید. درودتان باد.
      حاصلی نیست چون از کِشتن ایکاش، رفیق
      کاش از کِشتن ایکاش خوشم می آمد
      💐💐🌷💐💐
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۱۱ روز پیش
      درود و سپاس جناب یگانه ارجمند خندانک
      مچکرم از لطف بی‌حساب شما خندانک
      علی نظری سرمازه
      خندانک خندانک خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      ۱۲ روز پیش
      درود.
      در مورد خواسته ی شجاعانه و جسورانه جنابعالی
      این حرکت زیبا صحبتی ندارم جز.

      مرحبا و آفرین خندانک

      در نگاه اول شاید مهمان این صفحه پی به نگرش
      عمیق شما نبرد.
      اما ، با کمی تامل و عمیق شدن در موضوع این صفحه حتما به دور اندیشی جناب عالی پی خواهد برد.
      نقد ها و نظراتی که هر یک مطلب و یا موضوعی را مطرح می‌کنند.
      دیدگاه و نقاط ضعف و قوت را مطرح می‌کنند.

      و در آخر شاعر پی به اشکالات و نقاط ضعف و قوت خود خواهد برد .
      شاید اگر شاعر بخواهد در طول ارسال اشعارش به این نکات و نقطه نظرات دست یابد مدتها طول بکشد .
      شاید هم شاعران و خوانندگان اشعار که مهمان صفحه شما هستند در رودربایستی قرار بگیرند و
      مطلب نقد آنچنان که باید و شاید مطرح نشود .
      و با گلی و درودی موضوع به پایان برسد .
      ولی با این حرکت زیبای شما که با خوشرویی
      صورت گرفته .
      و استقبال شما را در پی دارد حتما به مطالب مهمی دست پیدا خواهید کرد.
      که در پایان حتما به نفع شماست .
      نکته ....
      وقتی لباسی می‌خرید و می‌خواهید بدانید که این لباس برازنده شما است .
      از دوست و عزیز ترین شخص به شما، می‌پرسید
      که آیا این لباس برازنده من است یا نه .
      و عزیز ترین شخص به شما ...
      راستش را می‌گوید.
      برای شما و این حرکت شجاعانه آرزوی پیروزی دارم .

      خوشرو.
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۲ روز پیش
      درود بر جناب خوشرو
      ممنونم بابت نکات ارزشمندی که بیان نمودید
      قطعاً همه ی نابیان از نقدهای ارزشمند بهره خواهیم برد
      به امید بهره وری خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمین اسدزاد (الف)
      ۲ هفته پیش
      درود بزرگوار
      کار بسیار نکویی‌ست
      امید که حاصل‌ش آن شود که باید باشد.

      و نقد اول: چرا اشعار انتخابی همه کلاسیک‌وار و در قالب غزل هستند؟ پس تنوع سبک و سیاق و غیره کو؟
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      حالا ما که نقد بلد نیستیم از طرفی هم نمی‌‌تونیم بیکار باشیم چه وارده دلمون کنیم؟... خندانک
      یعنی سرمون بی‌کلاه می‌مونه خندانک

      درود و آفرین بر استاد طنزپرداز برای حرکت شایسته و آگاهی‌بخششون خندانک

      سلامت و ثروتمند باشید خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر شاهزاده خانوم
      ممنونم از حضورتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      شما هم نقد بلدید
      هم نقیض نقد... خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      خندانک خندانک
      خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۲ هفته پیش
      درود استاد نظری عزیز
      کمترین به دلایل شخصی و کمبود وقت و غیره فعالیتم را به قسمت سروده ها محدود نموده ام ولی اکنون که شاهد این حرکت سازنده و خداپسندانه هستم
      حیفم آمد که خدمت نرسم و عرض ادب نکنم
      کار بسیار بزرگ و ارزشمندی را احتمالا با هزینه شخصی شروع نموده اید
      که انشالله منشا خیر و برکت برای سایت و همه اساتید و همکاران میشود
      اگر دوستان نظر خاصی دارند
      یا قالبی غیر از غزل مدنظرشان است
      میتوانند ضمن هماهنگی با استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
      نسبت به برگذاری مسابقه با هزینه شخصی و شرایط خود اقدام کنند
      خرم و تندرست باشید خندانک

      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      سپاس استاد استکی
      چشمه ی همیشه جاری
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      منتظر نقد ارزشمندتان هستیم
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      ۲ هفته پیش
      درود استاد نظری کار نیکویی ست
      بنده نقاد شعر طنز نیستم
      اما با جناب استاد اسد زاد موافقم
      کمی در مورد حرف هایش تامل باید کرد
      به نظرم کمتر کسی اینگونه می تواند نقد کند
      سپاس از اشعار زیبایتان
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      ۲ هفته پیش
      درو د استاد از منظر نقادان تمام اشعار متن ادبی هستند
      اگر به نقد های دکتر شمیسا رجوع کنید متوجه خواهید شد هر شعر قبل از انکه شعر باشد یک متن است یعنی باید از منظر دیگر باید جستجو کرد
      سپاس
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      ۲ هفته پیش
      خندانک
      درود برشما جناب سرمازه استاد عزیز خندانک
      کار متفاوت وقشنگی کردید
      ان شاالله که دوستانی که دستی درنقد دارند
      دست به قلم بشوند
      من درسفرم وبسیار سرم شلوغ اگران شاالله فرصت کنم
      چند خطی خواهم نوشت ....
      البته نه به عنوان نقاد بلکه به عنوان یک شاگرد که در حال آموختنه...
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بیکران بر بانوی واژه های ناب
      ممنونم
      سفر به خیر و سلامتی
      منتظر نقدتان هستیم
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      ۲ هفته پیش
      درودها .
      قربان خدمتی از دست من اگر بر می‌آید بفرمایید
      تی و جارو هم بلدیم گل و دست گل و گلزاری هم می‌توانیم در خدمت باشیم .
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص جناب خوشرو
      خوشرویی را بزارید کنار
      به یه نقد با نمک و فلفلی و اخم انگیز
      مهمونمون کنید
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      🌹
      🌸
      🌼 خوش آمدید🌹❤️🌹
      🍀🌺🌻🪻🌹🌸🌼🍀🌺🪻
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      آفرین به این آتش‌بازی بی‌صدای اندیشه در تاریکی سحر خندانک خندانک
      از نقد تک تک بزرگان لذت بردیم و استفاده کردیم خندانک
      عالی و بسیار روشنگرانه خندانک خندانک

      راستی استاد سرمازه منو لطفا منو معاف کنید..‌
      ما اینکاره نیستیم خندانک
      گفتم که منتظر حتی نظر بلندم نباشید 😅
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر شاهزاده خانوم
      منتظر نقد فخیمانه هستیم
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      ۱۳ روز پیش
      درود استاد نظری
      گاهی وقتها ما ادم ها برای جلب توجه طرف مقابل از کلمات طنز استقاده می کنیم تا بتوانیم با روی شاد حرف اصلی خود را بزنیم وقتی هویت واژه ها بر طرف مقابل معلوم نمی شود
      اینجا شاعر دست به دامان واژه هایی می شو د که شاکله ی شعر را به سر مقصد اصلی برساند پس طنز گونه گفتن برای رسیدن به نتیجه ای که شاعر می خواهد جای هیچ ایرادی نخواهد بود
      سپاس
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ روز پیش
      مخلص استاد آزادبخت
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      همین طور است که فرمودید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      ۱۱ روز پیش
      درود استاد نظری چگونه می توانم شعر برادر قسم خورده ام را زیر تبغ بی رحمانه نقد ببرم وقتی می دانم راهش از ما جداشده
      نقد را باید از زبان دشمنت باید شنید نه دوست و برادر قسم خورده ات
      نقد هرچه تیغش کندتر باشد سازنده تر از نقد تیغ تیز است
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۱ روز پیش
      درود استاد آزادبخت
      خندانک خندانک
      خندانک
      نقد کنید بُرنده تر از تیغ های "ژلت های قلابی"
      نقدی که در آن شور و شیرینی به شربت شعوری شادی بخش
      مبدل گردد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      ۱۱ روز پیش
      خب جناب نظری نقد و نظر من را خواندید .
      برای اینکه فرصت بیشتری به دوستان عزیزم داده بشود من نقد خودم را پاک میکنم .
      تا در مسابقه شرکت داده نشود.
      خندانک برای شما آرزوی موفقیت دارم .
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱۱ روز پیش
      درود بر جناب خوشرو
      همچنان از قلم شما بزرگوار می آموزیم
      ولی حیف شد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      به نام او...
      فراخوان نقد ناب
      به امید آفرینش خوبیها
      مسابقه ی نقد ناب
      به پاس زحمات ناقدین محترم و اهالی دانشگاه ناب
      برگزار می شود
      لطفاً از سه سروده ی زیر به دلخواه خود یکی را انتخاب و به نقد جامع و کامل آن بپردازید.
      نقدی آموزنده همراه با انتقادی سازنده
      جوایر فراخوان؛
      نفر اول مبلغ یک میلیون تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر دوم مبلغ هفتصد هزار تومان و شش ماه اشتراک ناب
      نفر سوم مبلغ پانصدهزارتومان و شش ماه اشتراک ناب
      مهلت فراخوان تا۱۴۰۴/۶/۱۸
      اعلام برگزیدگان از۱۴۰۴/۶/۲۲
      تا فرصت بعدی از نسیه خبری نیست
      فقط نقدتان را خریداریم...😁😄😀
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      درودها .
      به امید موفقیت شما .
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      سپاس جناب خوشرو
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      ۲ هفته پیش
      درودهایم دوباره و چند باره خدمت
      جناب استاد نظری و خدمت
      سایر فرزانگان شعر ناب. اگر چه از
      حیث نعمت و مهارت نقد ناتوانم،
      حسب امر چند بیتی را من باب مزاح
      تقدیم می نمایم:
      من از این شعر تو ایکاش خوشم می آمد
      (از چه و هر چه و هر جاش خوشم می آمد)

      حاصلی نیست چون از کِشتن ایکاش، رفیق
      کاش از کِشتن ایکاش خوشم می آمد

      کرده ای با گل خشخاش سرآغاز سخن
      کاشکی از گل خشخاش خوشم می آمد

      رانده ای جز گل خشخاش ز هر در سخنی
      ز شَلَم یا که ز شورباش خوشم می آمد

      ناقص الخلقگی طفل عیان است ایکاش
      ز سر و دست، و یا پاش خوشم می آمد

      سر آن از گل خشخاش و پایش عشق است
      کاش از این عشق تو یولداش۱ خوشم می آمد

      از گل خوشگل خشخاش چه آشی پختی!
      کاش از پختن این آش خوشم می آمد

      حیف و صد حیف که این آش کمی بی نمک است
      ز نمک یا که نمک پاش خوشم می آمد

      کاشکی از نخود و رشته و ماش و ماست ‌و
      روغن و شٌلّه قلمهاش خوشم می آمد

      دوست دارم بشوم همدم و همراه غزل
      یا ز پیرنگ۲ و پلن۳ هاش خوشم می آمد

      غزلت ای گل من ختم به خشخاش نشد
      کاش از حیثِ دگرجاش خوشم می آمد

      می زدی بر سر خشخاش که تا در نرود
      می نشاندی به سر جاش خوشم می آمد

      ۱- رفیق
      ۲ و ۳- پیرنگ (Plot) و پلن (plan)، طرح و نقشه در شعر، به نظم و ترتیب رویدادها و کنش‌های موجود در یک شعر گفته می‌شود، که به نوعی خط داستانی یا روایتی را در آن ایجاد می‌کند. همانطور که پیرنگ و پلن در داستان، ساختار رویدادها و کنش‌ها را تشکیل می‌دهد، در شعر نیز این عنصر نقش مهمی در ایجاد جریان و مفهوم کلی شعر دارد. 
      این مفهوم در ادبیات به ساختار، چارچوب و ترتیب منطقی حوادث در یک اثر، مانند شعر، داستان یا نمایشنامه، اشاره دارد.
      به عبارت دیگر، این مفاهیم مشخص می‌کنند که چه اتفاقاتی در شعر رخ می‌دهد و چگونه این اتفاقات به هم مرتبط هستند.
      ۴- (حتماً از تنبیه با راش خوشم می آید) از وزن خارج است.
      ۵- مفهوم شله ماچی را متوجه نشدم، استاد
      خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب یگانه ی نازنین
      ممنونم بابت طنزینه ی نقدتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      اینکه از ترگل خشخاش بدت می آید
      مطمئن باش که روزی به سرت می آید

      یا که باید بکشی هر دم از این تلخینه
      یا که درد از نوک پا تا کمرت می آید
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      عرض ادب و ارادت
      استادجان.
      عمر آن بود که در صحبت دیرینه گذشت
      کار از ترگل خشخاش و تلخینه گذشت

      صبح و شب بسکه دویدم ز پی لقمه ی نان
      درد من از نوک پا و کمر و سینه گذشت
      خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      کمی بذر خشخاش دم کن
      میل بفرما برای درد سینه خوب است خندانک خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      باهار اولدو گلیب گویده بولوتلار اشتیاق اوسته
      گلیبدی لاله لر گوللر چیچکلر طمطراق اوسته

      توکندی طاقتیم دوشدوم تقلادن ترحم ایت
      توانیم یوخ الیمدن دوت دوروم بلکه ایاق اوسته

      خراب اولدوم خمار اولدوم گلیب دوشدوم خراباته
      ایچیم بیر جرعه جامیندن گلیم شاید دماغ اوسته

      بو میداندا باشیم گیتسه باش اگمم بذر خشخاشه
      گیچیرتمم عمرومون شمعین چراغ و سیم داغ اوسته

      نگارا نذر ایتدیم من سنون چون تازه دم چایی
      اگر گلسن مهیادی قیزیل گولدن اجاق اوسته
      خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      درود برشما جناب وحدتی بزرگوار خندانک
      خداقوت خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      درود بر شما و سپاسگزارم
      سرکار بانوی گرامی واژه ها.
      🌷🌷☘️🌷🌷
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب یگانه استاد ارجمند خندانک
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      درود بر سرکار شاهزاده خانوم
      شعر ناب.
      منتظر پنجره سبز و خوش منظره
      سرکار هستیم.
      ☘️☘️🪷☘️☘️
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود جناب یگانه
      این سهر زیبای ترکی را دیگه نفهمیدم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      عرض سلام و ادب استاد.
      اگر اجازه دهید ترجمه
      میکنم، البته اگر بتوانم.
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      عرض سلام. ترجمه آن قطعه
      ترکی با اندکی دخل و تصرف
      تقدیم میشود:
      دوباره بر سر شوق آمدست ابر بهار
      فکنده سایه سبزی به باغ سیب و انار

      بنفشه دامن گل را به عطر خویش آراست
      ز رنگ لاله چه پر طمطراق شد گلزار

      فکنده گردش دوران مرا ز طاق و ترنب۱
      بگیر دست مرا که فتاده ام از کار

      لبی ز جام شرابت مرا بس است ای دوست
      کنون که کنج خراباتم و خراب و خمار

      اگر سرم برود شمع عمر را نکنم
      میان ترگل خشخاش و سیم داغ قمار

      بساط عطر گل و چای داغ شد برپا
      کنار آتش سرخ اجاق پای چنار

      ۱- طاق و تٌرٌنب: شکوه. طمطراق
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود جناب یگانه
      خندانک خندانک خندانک
      باز هم تر گل خشخاش خندانک
      چقدر این ماده مفید است
      هزاران آرام بخش باش درست می کنند خندانک
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان استاد یگانه عزیز و ارجمند خندانک خندانک
      چشمه جوشان شعر خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ۲ هفته پیش
      «بخشیدن دشمنانمان آسان‌تر است تا دوستانمان را ببخشیم؛

      **به‌ویژه اگر آن دوستان درباره‌ی کتابمان نظر داده باشند.»
      — مارک تواین

      گاهی نقد، بی‌رحم است؛ نه از سر خصومت، بلکه از تعهد به متن. در مواجهه با شعری که در ظاهر با واژگان غنی و ارجاعات کلاسیک آراسته شده اما در ژرف‌ساخت دچار گسست است، نقد نه‌تنها مجاز، بلکه واجب است. در این تحلیل، کوشیده‌ایم با بهره‌گیری از نظریه‌های ساختارگرایی روسی و خوانش ملانکولیک، نگاهی دقیق‌تر به تار و پود زبانی این شعر بیندازیم.


      ---

      تحلیل و بررسی شعر

      شعر ارائه‌شده به وضوح حامل لحن و واژگان و مضامین متاثر از شعر فارسی کلاسیک است. اصطلاحاتی چون «سفر به خرابات»، «سجدگاه»، «ماه‌ماهی»، «نیلوفر مرداب» و… حاکی از آن است که شاعر دلبستگی و ذات واژگانیش از سنت‌های گذشتگان نشأت می‌گیرد که به‌ذاته می‌توان آن را آینه‌ای از ارجاعات درون‌متنی نامید. تا اینجای کار مشکلی نداریم: بینامتنیت شعر را که در نوسان زبان امروز و کهن است پذیرفته‌ایم و ارثیه‌ای که شاعر از زبان کلاسیک وام گرفته را پذیرا هستیم. اما در قالبی مدرن و مفهومی که به شعر اجازه می‌دهد تا در یک شبکه‌ی معنایی باز و سیال عمل کند، موفق به ساخت لایه‌های معنایی در گفت‌وگو با متون نشده و در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان گفت خرده‌شیشه‌های کریستالی خلق کرده… چراکه با تصاویر ناسازگار، منطق واژگانی متغیر و حضور زبانی معلق روبه‌رو هستیم که در ادامه، بر طبق نظریه‌ی ساختارگرایان روس و تحلیل ملانکولیک، شرح داده می‌شود.


      ---

      ۱. تناقضات درونی و انسجام ناپایدار

      یکی از ویژگی‌های بارز این شعر، ناهماهنگی در ساختار آن است. با استفاده از مفاهیم تقابل و تضاد می‌توان دید که تصاویر و گزاره‌ها بدون رابطه‌ی درونی کنار هم آمده‌اند:

      > «کام شیرین من و خواب به‌هم می‌ریزد / تا خرابات خطر خاطره بستم به سفر»



      در اینجا تصویر «خواب» (نماد آرامش) و «خرابات» (نشان رهایی و مستی) بی‌هیچ پیوند ارگانیکی، کنار هم می‌آیند. چنین ناهم‌خوانی‌هایی، در دیدگاه فرمالیست‌های روس مانند شکل‌گرایان اوایل قرن بیستم (ویکتور شکلوفسکی، بوریس آیشنباوم)، به عنوان فقدان انسجام در دستگاه معنایی و دلالتی تلقی می‌شود.


      ---

      ۲. واحدهای معنایی مستقل و تعامل ناپایدار

      واژه‌ها، استعاره‌ها و تصاویر باید همچون اجزای یک ارکستر هماهنگ باشند؛ اما در این شعر با زنجیره‌ای از اجزای گسسته مواجهیم:

      > «آب بر آینه پاشیدنم از شیدایی است / گردبادی که به دور تنه‌ام پیچیدم»



      این دو تصویر نه تنها هم‌افزا نیستند، بلکه در تقابل سبک‌شناسانه‌اند. آن‌چه در شعرهای موفق دیده می‌شود (مانند شعرهای سپهری یا فروغ) نوعی زنجیر پیوسته‌ی معنایی است که اینجا وجود ندارد.

      تکرار فعل «بهم می‌ریزد» در پایان ابیات نیز به‌جای ایجاد موسیقی معنایی، به نوعی وسواس زبانی بدل شده است:

      > «زلف آرامش مهتاب به‌هم می‌ریزد / سجدگاه گل کمیاب به‌هم می‌ریزد»



      در دیدگاه رومن یاکوبسن، تکرار باید در خدمت معنای درونی باشد نه فقط ساختار صوتی. این نوع تکرار بدون پیشرفت دلالتی، نشانگر اختلال در پیشروی معنایی شعر است.


      ---

      ۳. غیاب ساختار حلقه‌ای و کرونوتوپ (باختین)

      در نظریه‌ی میخائیل باختین، کرونوتوپ (زمان-مکانِ پیوسته) نشانه‌ی انسجام درونی روایت است. اما در این شعر، از کرونوتوپ خبری نیست. شعر با عبارت زیر آغاز می‌شود:

      > «غمی در اعصاب...»



      و با بیت زیر به پایان می‌رسد:

      > «غزلی که با همت شاعرانه به‌هم می‌ریزد»



      اما هیچ پیوند درونی، هیچ رشد روایی، و حتی تکرار یا بازگشت معنایی شکل نمی‌گیرد. بیت‌های میانی نیز گاه بدون ارتباط با موضوع، تنها برای زیبایی‌های صوری می‌آیند:

      > «می‌زند غلظت شب شعله به دریا وقتی...»



      این تصاویر زیبا اما پراکنده‌اند؛ شعر به‌جای چرخش روایی، دچار پرتاب‌های معناییِ مقطعی است.


      ---

      ۴. نقص در فرم و اختلال در ساختار دلالتی (یاکوبسن)

      فرم در ساختارگرایی روسی فقط به وزن و قافیه محدود نیست، بلکه به هماهنگی وظایف زبانی مربوط می‌شود (کارکردهای شش‌گانه‌ی یاکوبسن). در این شعر، این هماهنگی وجود ندارد:

      > «در رسیدن به تو دیوانه‌تر از مجنونم / کام شیرین من و خواب به‌هم می‌ریزد»



      جمله‌ی دوم در ادامه‌ی اول نیست، بلکه ساختار آن از نظر نحوی و دلالتی مبهم است. توازن بین نهاد، فعل، و گزاره‌ها برقرار نمی‌شود، و این همان چیزی است که یاکوبسن از آن به عنوان اختلال در تطابق نحو و معنا یاد می‌کند.


      ---

      ۵. شکست در «مربع معناشناختی» و زنجیره‌ی کنشی

      در نظریه‌ی آ.ژ.گرماس، هر روایت حول تقابل‌های بنیادین شکل می‌گیرد: مثل عقل/جنون، آرامش/طوفان. این تقابل‌ها در شعر مطرح می‌شوند ولی به جایی نمی‌رسند:

      > «عقل در خلوت ارعاب به‌هم می‌ریزد»



      اما این عقل، با هیچ جنون یا رهایی در تعامل نیست؛ نه دچار شکست، نه بازسازی. روایت کنشی نیز درجا می‌زند:

      > الگوی کلاسیک شعر مورد نظر

      نقصان → سفر → کشف → دگرگونی
      نقصان → نقصان → نقصان

      شعر به جای روایت، در حالت «فقدان» منجمد می‌شود؛ نه کنشی آغاز می‌شود، نه پایانی حاصل می‌گردد.


      ---

      ۶. خوانش ملانکولیک (کریستوا – لاکان)

      در نگاه ژولیا کریستوا، زبان ملانکولیک نشانه‌هایی دارد: تکرار بی‌پیشرفت، دایره‌ی بسته‌ی معنا، و نوعی وسواس روانی. در این شعر، «به‌هم می‌ریزد» نه از سر خلاقیت زبانی بلکه نوعی بازتاب روان‌زخم است. در آثار سیلویا پلات نیز این زبان از گسست روانی سخن می‌گوید.

      ملانکولی در اینجا نه صرفاً سوگ، بلکه ساختار زبانِ خستگی از معناست. زبان می‌خواهد سخن بگوید، اما نمی‌تواند. فرم‌های کلاسیک را احضار می‌کند، اما دیگر آن قدرت شفابخش سابق را ندارد.


      ---

      نتیجه‌گیری: شعر به مثابه آزمایشگاه فروپاشی

      این شعر، در ظاهر آراسته به زبانی موزون و اشارات سنتی است، اما در عمق دچار بی‌قراری ساختاری، بی‌سامانی معنایی و غیاب روایت است. از منظر ساختارگرایان روسی، با شکست در پیوند اجزا، تکرار بی‌ثمر، آشفتگی نحوی و ناکامی روایی روبه‌رو هستیم.

      اگر شاعر آگاهانه دست به این فروپاشی زده باشد، می‌توان آن را نمونه‌ای از شعر پست‌ساختارگرا دانست؛ اگر نه، با اثری مواجهیم که در دست شاعر به ساختاری نیمه‌کاره فروکاسته است.


      ---

      به امید اشعاری ژرف‌تر، متعادل‌تر و منسجم‌تر از این شاعر،
      در مرز تلاقی سنت و امروز.
      خندانک خندانک خندانک
      نرگس زند (آرامش)
      نرگس زند (آرامش)
      ۲ هفته پیش
      درود ها بر برادر اندیشمند وفرهیخته ام خندانک
      بسیار عالی 👏👏
      می اموزیم از قلم پر توان شما خندانک
      خدا قوت موفق وسلامت باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      درود بر برادر مهربانم خندانک
      خندانک خندانک
      بسی سخت و روسی خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر جناب کریمی
      ممنونم بابت پنجره ی سبزی که رو به ژرفای این سروده گشودید
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      شعری فارسی با نقدی روسی
      جالبه است دلاور خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      سلام و درود بر خواهران عزیزم خندانک
      سپاسگزارم از لطفتون خندانک 🙏

      آقای نظری عزیز من ممنونم
      باعث شدی مروری بر نقد و نظریه ی استادهای گرامی بکنم خندانک
      شاگرد هر کجا برود نانش بوی عشق استادهایش را می دهد
      این نوشته رو به آقای دکتر پارسا یعقوبی جنبه سرائی مدرس دانشگاه کردستان و جناب دکتر محسن ذوالفقاری استاد تمام دانشگاه اراک تقدیم می کنم که اگر چیزی یاد گرفتم در این زمینه از ایشان بوده خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۶:۱۲
      خندانک
      درود بر جناب کریمی عزیز خندانک
      خداقوت خندانک
      بهره بردم از نقد خوبتان خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۳۳
      سلام و درود بانو عجم گرامی خندانک
      ممنونم از لطفتون خندانک
      نقد زیبای شما را هم خواندم اشارات درستی در بند آخر به شعر داشتی ما شاگردی بیش نیستیم درس پس می دهیم در خدمت شما گرامیان خندانک
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود فراوان داداش ابراهیم عزیز خندانک خندانک
      نقد فرا ژرف نگاه خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      سلام و درود سید جان خندانک
      ممنونم خندانک
      نقد فرا ژرف نگاه و از کجا آوردی خندانک خندانک
      سید مرتضی سیدی
      سید مرتضی سیدی
      ۱۲ روز پیش
      سلام علیکم و رحمت الله و برکاته برادر جان خندانک

      ژرف تا عمق بستر دریا میره شما بستر رو هم حفاری کردی رسیدی به نفت خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۱۲ روز پیش
      با درود بر استاد ملحق نازنین و اهالی دانشگاه ناب
      خندانک خندانک خندانک
      پیرو فراخوان نقد ناب
      تاکنون ۹ ناقد نابی مبادرت به نقد سروده های ارسالی کرده اند
      از آنجا که هنوز فرصت مناسب برای نقد هست لطفاً نقدهای زیبا ، آموزنده ، ارزنده و بُرنده ی خود را جهت استفاده ی هر چه بیشتر
      ارسال نمایید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      منتظر نقود ناقدین محترم هستیم خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۶ روز پیش
      🌺🌹🌷💐💦
      🌹🌺🌷💦
      🌺🌹🌷
      💐🌹
      💦
      بسم الله الرحمن الرحیم 

      نقد نویسی در شعر و انتقاد از آن هنری است که باید منتقد بر همه ی جوانب آن مسلط باشد تا بتواند نقدی درست و تمام عیار را روی صحنه آورد اما قبل از شرح کامل اصول نقد نویسی در شعر وظایف نقد شونده و کسی که درخواست نقد شعرش را کرده است را بیان میکنم. 

      وظایف و عملکرد نقد شونده

      (درخواست دهنده ی نقد شعر) 

      حفظ شان منتقد 

      بارها مشاهده شده فردی که درخواست نقد داشته پس از نقد شعرش توسط مخاطب نه تنها تشکری از وی نکرده بلکه یا به او تاخته ویا شعرش را حذف نموده است. 

      به زعم من کسی که درخواست نقد می‌دهد باید تبعات هر سخن و نقدی را از منتقد پذیرا باشد و در نهایت ادب و احترام با منتقد شعرش برخورد کند چرا که منتقد ساعت ها وقت صرف می‌کند و برای مخاطب نقد می‌نگارد این صرف وقت چشم داشت مادی را همراه نیست و منتقد دلسوزانه سعی در اصلاح روند شعری مخاطب دارد. 

      تاثیر سخنان منتقد در مخاطب 

      هدف منتقد اصلاح کاستی ها و سره را از ناسره بیرون کشیدن است اگر قرار باشد نقد منتقد بر صاحب شعر بی تاثیر باشد و در شعر های آتی همان ایراد ها در شعر باقی بماند هزاران منتقد هم برای این مخاطب نقد شعر بنویسند کاری عبث و بیهوده انجام گرفته و آبی است که در هاون کوبیده شده است. 

      مخاطب و صاحب شعر باید پس از نقد درست منتقد اقدام به مطالعه و رفع نقص های شعر خود کند. این امر با مرور زمان موجب پیشرفت شاعر شده و شاعر از کوتوله ی شاعری به شاعر تمام قد تبدیل می‌شود. 

      منتقد گاهی جراح است گاهی پرستار 

      بنا به تشخیص منتقد ممکن است برخورد با شعر در دو طیف انجام گیرد 
      گاهی منتقد در نقش یک پرستار مهربان اقدام به نوازش شعر شاعر می‌کند و گاهی در مقام یک جراح بر آمده و در حد لازم با تیغ جراحی بخشی از شعر را پاره می‌کند تا مریضی شعر را درمان کند. 
      شاعر نقد شده باید این دو نقش را کاملا از هم تمیز دهد و برای هر دو مورد احترام قائل باشد. نه اینکه با پرستار، مهربانی کند و پدر جراح را درآورد و از جراحی وی ناراحت شود 
      مهم نتیجه ی نقد است و آن چیزی نیست جز اصلاح کاستی های شعر و شاعر.
      اگر آمادگی روحی ندارید درخواست نقد نکنید 
      برخی از شعرا ممکن است به علت ناملایمات زندگی برای نقد شعر آمادگی نداشته باشند اما با فعال کردن گزینه ی نقد، به منتقد مجوز نقد شعر را می‌دهند و پس از نقد، از منتقد و زمین و زمان شاکی می‌شوند و یا شعر را از بیخ و بن حذف می‌کنند. 
      داشتن روحیه ی نقد پذیری در هر بازه ی زمانی یکی از وظایف شاعر است و اگر بنا به دلایلی این روحیه فروکش کرده و یا موقتا تعطیل شده، درخواست نقد دادن کاری است بیهوده. 

      قبل از هر منتقدی خودمان شعرمان را نقد کنیم

      شاعر وظیفه دارد پس از سرودن شعر مدتی شعر را به حال خود رها کند تا شعرش به اصطلاح بیات گردد بعد با مراجعه به شعرش مانند یک منتقد سختگیر دنبال کاستی های شعرش باشد در این میان می‌تواند از تجربه های گذشته و نقد دیگران هم استفاده کند تا در حد امکان شعری بی نقص ارسال نمیاد. 

      گاهی مشاهده می‌گردد شاعر آنقدر بی دقت است که حتی در شعرش غلط های املایی موج می‌زند این برای یک ادیب کسر شان محسوب می‌گردد. 
      شاعر بعد از این مراحل می‌تواند از منتقد درخواست نقد کند 
      ان شاء الله در دروس آتی نحوه ی صحیح نقد شعر و وظایف منتقد در قبال شاعر را بررسی خواهم کرد. 

      # استاد سید_هادی_محمدی 
      💐🌺🌹💐💐
      🌺🌹🌷💐
      💦🌺💧
      🌺🌹
      🌺

       

       
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ۲ هفته پیش
      سلام آقا علی کار نیکویی است که ناقدان را در این هوای داغ به تگری دعوت می‌کنی خندانک
      انشالله مجلس گرمی باشد و عزیزان شرکت کنند
      یه پیشنهاد داشتم یه شعر طنز دست اول هم در میان این سگانه می گذاشتی هم بد نبود که افرادی در قبل شعر ویژگی های شعر طنز و نوع نگاه طنز به مسائل و... بررسی می کردند
      نظرات هم بگذار همه ببینن چون دیگرانی خارج از سایت هم از نظر دوستان بهره‌مند می‌شوند...
      خندانک خندانک خندانک
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      ۲ هفته پیش
      منتظر نقدهات هستیم خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص جناب کریمی
      سپاس بیکران
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مگر نظرات را نمی بینند؟
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      ۲ هفته پیش
      درود ها بر استاد نازنین خندانک
      بسیار کار عالی انجام دادید خداوند خیرتون بده ..ایشالا از نثد دوستان کمال استفاده رو ببریم خندانک
      از شما هم سپاسگزاریم که در راه ادبیات زحمت میکشید خندانک
      موفق وسلامت باشید خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      ممنونم خانم زند
      سپاس بینهایت
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      ۲ هفته پیش
      سلام و عرض ادب استاد نظری گرامی خندانک
      ممنون از زحماتی که برای پربار شدن این محفل ناب می کشید
      موفق باشید
      خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      سپاس جناب میرزا دوست
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص جناب اسد زاد
      خندانک خندانک
      خندانک
      من غزل را دوست دارم قطعه می سازی چرا؟
      در نبودش بیقرارم قطعه می سازی چرا؟

      قطعه قطعه هم شوم هر قطعه می گوید رسا
      از غزل دل بر ندارم قطعه می سازی چرا؟
      خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      داده ای جولان قلم را باز می تازی چرا ؟
      بر امور نکته پردازان نپردازی چرا؟

      قطعه سازان چون سبکبالان این بام و درند
      با پر پرواز آنان هم نمی سازی چرا؟

      گشته ای غرق غزلهای سراپا ناب خویش
      لنگری بر ساحل ما در نیندازی چرا؟
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      درود بر استاد آزادبخت
      سپاس از حضور ارزشمندتان
      اگر غزل متن است
      پس خیلی از نوشته ها حاشیه هم نیستند خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلصم استاد آزادبخت
      خندانک خندانک
      خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      سپاس خانم عجم
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      ۲ هفته پیش
      درود دوست دارم نقد که نه گفتاری طنز به شعر اول بنویسم حالا اگر در مسابقه هم شرکت داده بشیم بد نیست (یا حتی برنده بشیم خندانک

      مثل اینکه شاعر در این شعر یا خودش اهل افغانستان بوده یا یارش که آنرا به خشخاش تشبیه کرده و درست مثل یک مرد پنجشیری یا هراتی در بدر بدنبال این ماده( ماده مخدر یا ..) میگردد اما همانطور که گفته اند دهان با حلوا حلوا (در اینجا ایکاش ایکاش) شیرین نمیشود فلذا توصیه من به او اینست که سریعا زمینی مرغوب( برای کاشت خشخاش) در افغانستان خریداری کرده و پشت قباله آن یار بیندازد تا با کاشت خشخاش و صادر کردن آن ( به اینجا نه آقا جان به آمریکا یا هر ولایت دیگری) زندگی مرفه و خوبی را برای خود رقم بزنند اما مراقب این باشند که پلیس های افغانستان خیلی سخت گیرند خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص جناب افشاری
      خندانک خندانک خندانک
      ممنونم
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      ۲ هفته پیش
      درود و عرض ارادت خدمت
      ادیب گرانمایه جناب نظری سرمازه.
      از حسن تدبیرتان که موجب پویایی
      بیشتر شاعران گرانقدر شده است،
      سپاس.
      حقیر در محضر اساتید گرانقدر سایت
      شاگردی بیش نیستم و نقد اثرات
      گرامیانی چون جنابعالی در حد و
      اندازه من نیست.
      منتها برای اینکه اطاعت امر کرده
      و به فراخوانتان لبیکی گفته باشم،
      چند بیتی بداهه در استقبال از
      سروده «حاصل ایکاش» تقدیم حضور
      عزیزان می نمایم:
      من ز یک شاعر اوباش خوشم می آید
      بنگرم بر قد و بالاش خوشم می آید

      با سر انگشت هنر گر بسراید اثری
      اثرانگشت و ز هر جاش خوشم می آید

      شاعرا! گر دل تو با گل خشخاش خوش است
      من ز سربازیِ در خاش خوشم می آید

      اگر این فرض محال است که بگیرم درجه
      من از آن دانه درشتاش خوشم می آید

      صبحگاه، ایست خبردار و نظر بر چپ و راست
      قدم آهسته و درجاش خوشم می آید

      گرچه از دوری دریاش دلم می گیرد
      لیک از آرامش شبهاش خوشم می آید

      هم ز استادگی شیر زنان وطنم
      وز هماوردی مرداش خوشم می آید

      می شوم محو تماشای سیه چادرشان
      پرده بافی و گلیماش خوشم می آید

      نذر کردم شود الباقی شعرم چو نخود
      برود داخل هر آش خوشم می آید

      دوری همسر اگر رحل اقامت فکند
      یکسره خونه باباش خوشم می آید

      نیمه شب تا به سحر گر بسراید #نظری
      کٌلٌهم جدی و طنزاش خوشم می آید
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      دوری همسر اگر رحل اقامت فکند
      یکسره خونه باباش خوشم می آید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر جناب یگانه
      سپاس از شما و خوشم آمدن هایت خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      🌹
      🌸
      🌼 خوش آمدید🌹❤️🌹
      🍀🌺🌻🪻🌹🌸🌼🍀🌺🪻
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      شکسته نفسی نفرمایید جناب یگانه
      یه نقدی ضد نقدی مکتوب کن بر صفحه
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر وحدتی        یگانه
      امیر وحدتی یگانه
      ۲ هفته پیش
      عرص ادب و ارادت.
      هر چند ناتوانم ولی
      بروی چشم.
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      🌹
      🌸
      🌼 خوش آمدید🌹❤️🌹
      🍀🌺🌻🪻🌹🌸🌼🍀🌺🪻
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      توانا بود هر که دانا بود
      ز دستش دل کور بینا بود
      خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      مخلص جناب خوشرو
      خوشرویی را بزارید کنار
      به یه نقد با نمک و فلفلی و اخم انگیز
      مهمونمون کنید
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      🌹
      🌸
      🌼 خوش آمدید🌹❤️🌹
      🍀🌺🌻🪻🌹🌸🌼🍀🌺🪻
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      🌹
      🌸
      🌼 خوش آمدید🌹❤️🌹
      🍀🌺🌻🪻🌹🌸🌼🍀🌺🪻
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      ۲ هفته پیش
      درودتان بزرگمهر معزز
      بسیار نیکو
      پوزشخواهم از تاخیر خدمت
      ، نقد علمی که سویه هایی از عقده های نژادپرستانه که ماحصل تبعیضست دران نباشد، و نقدی که مناسب ساحت ارجمند ناب باشد، علمی و ادبی، فلسفی و جامعشناختی و.. حقیقتا راهگشا و موثراست
      کمترین می اموزم از کلک اساتید بزرگوار علم و ادب
      شادیهایتان آرزوست خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۲ هفته پیش
      سپاس بانو طالب زاده
      ممنونم از حضورتان
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک
      مریم عادلی
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۲۴
      درود استاد
      سپاس ازایده نابتان خندانک خندانک خندانک
      پیروز باشید خندانک
      علی نظری سرمازه
      شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۱۶
      درود خانم عادلی
      سپاس بینهایت
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سید مرتضی سیدی
      ۱۳ روز پیش
      سلام و درود بر استاد نظری
      چه خبره به‌به
      دم شما گرم
      خیلی ارزشمنده تلاش شما برای آموزش و پرورش نابیان با همکاری اساتید بزرگوار نقاد و منتقد
      خدا خیرتون بده
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۱۳ روز پیش
      مخلص جناب سیدی
      ممنونم دلاور
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد گلی ایوری
      ۱۰ روز پیش
      درود و عرض احترام جناب نظری عزیز و ارجمند
      چالش جالب و آموزنده ای است.
      البته گذرا خواندم و امیدوارم سر فرست از نقد نافذ دوستان گرانقدر استفاده ببرم.

      سلامت باشید سرفراز

      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۱۰ روز پیش
      سپاس جناب گلی
      ممنونم از حضورتان
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      ۷ روز پیش
      نسیه
      مشکلم را حل نمی کند
       اگرچه حلوای آن زیاد باشد

      چک شاید
      آن هم از نوع صیادیش

      به سیلی هم راضی ام
      بهتر از چک است

      چنان که گفته اند؛
      سیلی نقد به از چک بی محل

      من برای نشر به نقد محتاجم
      لطفاً
      مرا نقد کنید

      ............. 
      .............
      .............
      .............
      .............
      .............
      .............
      .............
      .............
      .............
      .........‌....
      .............
       ...من یک شعرم...
      علی نظری سرمازه
      ۶ روز پیش
      🌺🌹🌷💐💦
      🌹🌺🌷💦
      🌺🌹🌷
      💐🌹
      💦
      بسم الله الرحمن الرحیم 

      نقد نویسی در شعر و انتقاد از آن هنری است که باید منتقد بر همه ی جوانب آن مسلط باشد تا بتواند نقدی درست و تمام عیار را روی صحنه آورد اما قبل از شرح کامل اصول نقد نویسی در شعر وظایف نقد شونده و کسی که درخواست نقد شعرش را کرده است را بیان میکنم. 

      وظایف و عملکرد نقد شونده

      (درخواست دهنده ی نقد شعر) 

      حفظ شان منتقد 

      بارها مشاهده شده فردی که درخواست نقد داشته پس از نقد شعرش توسط مخاطب نه تنها تشکری از وی نکرده بلکه یا به او تاخته ویا شعرش را حذف نموده است. 

      به زعم من کسی که درخواست نقد می‌دهد باید تبعات هر سخن و نقدی را از منتقد پذیرا باشد و در نهایت ادب و احترام با منتقد شعرش برخورد کند چرا که منتقد ساعت ها وقت صرف می‌کند و برای مخاطب نقد می‌نگارد این صرف وقت چشم داشت مادی را همراه نیست و منتقد دلسوزانه سعی در اصلاح روند شعری مخاطب دارد. 

      تاثیر سخنان منتقد در مخاطب 

      هدف منتقد اصلاح کاستی ها و سره را از ناسره بیرون کشیدن است اگر قرار باشد نقد منتقد بر صاحب شعر بی تاثیر باشد و در شعر های آتی همان ایراد ها در شعر باقی بماند هزاران منتقد هم برای این مخاطب نقد شعر بنویسند کاری عبث و بیهوده انجام گرفته و آبی است که در هاون کوبیده شده است. 

      مخاطب و صاحب شعر باید پس از نقد درست منتقد اقدام به مطالعه و رفع نقص های شعر خود کند. این امر با مرور زمان موجب پیشرفت شاعر شده و شاعر از کوتوله ی شاعری به شاعر تمام قد تبدیل می‌شود. 

      منتقد گاهی جراح است گاهی پرستار 

      بنا به تشخیص منتقد ممکن است برخورد با شعر در دو طیف انجام گیرد 
      گاهی منتقد در نقش یک پرستار مهربان اقدام به نوازش شعر شاعر می‌کند و گاهی در مقام یک جراح بر آمده و در حد لازم با تیغ جراحی بخشی از شعر را پاره می‌کند تا مریضی شعر را درمان کند. 
      شاعر نقد شده باید این دو نقش را کاملا از هم تمیز دهد و برای هر دو مورد احترام قائل باشد. نه اینکه با پرستار، مهربانی کند و پدر جراح را درآورد و از جراحی وی ناراحت شود 
      مهم نتیجه ی نقد است و آن چیزی نیست جز اصلاح کاستی های شعر و شاعر.
      اگر آمادگی روحی ندارید درخواست نقد نکنید 
      برخی از شعرا ممکن است به علت ناملایمات زندگی برای نقد شعر آمادگی نداشته باشند اما با فعال کردن گزینه ی نقد، به منتقد مجوز نقد شعر را می‌دهند و پس از نقد، از منتقد و زمین و زمان شاکی می‌شوند و یا شعر را از بیخ و بن حذف می‌کنند. 
      داشتن روحیه ی نقد پذیری در هر بازه ی زمانی یکی از وظایف شاعر است و اگر بنا به دلایلی این روحیه فروکش کرده و یا موقتا تعطیل شده، درخواست نقد دادن کاری است بیهوده. 

      قبل از هر منتقدی خودمان شعرمان را نقد کنیم

      شاعر وظیفه دارد پس از سرودن شعر مدتی شعر را به حال خود رها کند تا شعرش به اصطلاح بیات گردد بعد با مراجعه به شعرش مانند یک منتقد سختگیر دنبال کاستی های شعرش باشد در این میان می‌تواند از تجربه های گذشته و نقد دیگران هم استفاده کند تا در حد امکان شعری بی نقص ارسال نمیاد. 

      گاهی مشاهده می‌گردد شاعر آنقدر بی دقت است که حتی در شعرش غلط های املایی موج می‌زند این برای یک ادیب کسر شان محسوب می‌گردد. 
      شاعر بعد از این مراحل می‌تواند از منتقد درخواست نقد کند 
      ان شاء الله در دروس آتی نحوه ی صحیح نقد شعر و وظایف منتقد در قبال شاعر را بررسی خواهم کرد. 

      # استاد سید_هادی_محمدی 
      💐🌺🌹💐💐
      🌺🌹🌷💐
      💦🌺💧
      🌺🌹
      🌺

       

       
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      درود تان وارادت استاد نظری گرانقدر
      با شرمساری بابت تاخیر، از آنجاییکه در خصوص نقد اشعا رطنز مطالعه ی کافی ندارم، مسلما اظهارات بنده نقد ذوقی، شخصی، و عاری از معیار خواهد بود .
      توفیقات روز افزون شما را آرزومندم .
      اشعار شما را خیلی دوست داشتم.
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1