يکشنبه ۳۰ دی
کمکک!!
ارسال شده توسط محمدحسن پورصالحی در تاریخ : ۱۱ ساعت پیش
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۵ | نظرات : ۱
|
|
به نام خدا
همیشه با خودم میگفتم چه قدر خوب میشد اگه هرکسی رو که میبینم یه سوال ازش می پرسیدم، اینکه بهترین نصیحتی که بهم میتونین بکنین چیه... ولی ازونجایی که خیلی خجالتیم و اصولا سر همین از هرگونه جمعی فاصله میگیرم شرایطش برام هیچ وقت پیش نیومده بود، یادمه تو سکانس یه سریالی که میدیدم دختر ۱۶ ساله ای که سر رانندگی با سرعت بالا و بدون گواهینامه با ماشین باباش تصادف کرده و بستری شده بود وقتی که پدرش تو بیمارستان بالا سرش رسید فقط یه جمله بهش گفت که هیچ وقت از یادم نمیره گفت که دخترم: من هیچ وقت نمی خواستم نصیحت هام رو زمونه با تجربه های تلخ بهت بفهمونه...
حالا امکانش هست منت سرم بزارین و بهترین نصیحتتون رو به محمدحسن بگید :)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۳۹۳ در تاریخ ۱۱ ساعت پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پس نصیحت کن خودت را از زبان خویشتن
اندکی صبر و تحمل! مشکلت حل می شود...
با شما هستم شنیدی!؟ با شماااا! ممدحسن! :)
اینم نصیحت خودمون