شنبه ۱ دی
داستانک تعارف
ارسال شده توسط سعید فلاحی در تاریخ : شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۵۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۸ | نظرات : ۳
|
|
داستانک تعارف
- بفرمایید!
- شما اول بفرمایید!
- اختیار دارید! شنا بفرمایید!
- نه، خواهش میکنم شما بفرمایید!
- ای بابا! دختر نمیفهمی میگویم شما بفرمایید!؟
- اِه! بد اخلاق! چته!؟ احترامم حالیت نیست!؟
و با سَر بیرون رفت.
- آخیش راحت شدم! جا باز شد!.
هنوز این جملات را کامل نگفته بود که، پسرک هم با سر بیرون کشیده شد.
■●■
صدای گریهی دو قلوها، فضای زایشگاه را پُر کرده بود.
#زانا_کوردستانی
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۰۰۰ در تاریخ شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۵۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
کوتاهی موثریست
درود بر شما
روز پر خیر و برکتی داشته باشید
گویا باید برای هر واژه ای که گزینش میکنیم توضیح بدیم چرا... خب دوست داشتم این فضای تولد رو که همه شادی میبینن بنویسم غمانگیز... چرا؟ چون آغاز بدبختیهامونه... والاااا به خوداااا